- Mar
- 175
- 2,178
- مدالها
- 2
آواهای دور، انگار فریاد تکرار غم، حکایت از یک یاد دارد
در خیال میکوشم تا پرواز کنم، ولی این زنجیرها مرا شکستند و گسستم.
غرق فواد شامگاه مینگرم، امیدی کم، آه، در ژرفنای شنهای تیره، تنها، یتیمم.
پایان
در خیال میکوشم تا پرواز کنم، ولی این زنجیرها مرا شکستند و گسستم.
غرق فواد شامگاه مینگرم، امیدی کم، آه، در ژرفنای شنهای تیره، تنها، یتیمم.
پایان
آخرین ویرایش: