آثار برجستهاش مثل دفترهای مالته لائوریدس بریگه و مراثی دوئینو، سرشار از تأمل دربارهی مرگ، تنهایی، خدا، و معنای زندگیاند. او معتقد بود که شعر باید از دل تجربهی زیسته بیاید، نه از فرمهای قراردادی. زبانش اغلب نمادین، موسیقایی و پر از تصاویر متافیزیکیست — مثل «خداوندی که در سکوت نفس میکشد» یا «فرشتهای که نگاهش تحملناپذیر است».