باد ، دختر آسمان و زمین که بی باکانه و جسورانه به هر سو می وزد .
باد ، یار مهربان و دوست روزهای سخت گل های دشت باد ، نبض جهان ، جهانی که بدون او معنایی ندارد.
اگر باد نبود ، دیگر چه کسی گونه های سرخ خورشید را نوازش می کرد و چه کسی با پرندگان مهاجر هم سو و همسفر می شد ؟
چه کسی شاهد لحظات زیبایی همچون تولد گل های اطلسی و یاس بود ؟
البته باد آنقدر هم نامرد و بی عاطفه نیست که خانه بچه گنجشک را خراب کند یا درخت پیر چنار را از جای برکند !
گاهی خانه گنجشک را خراب می کند تا او بتواند بر روی پاهای خود بایستد یا مار خوش خط و خال را زابرا کند.
اگر باد نبود ، دیگر دخترک با شادمانی نمی توانست بادبادک هایش را رها کند بر دل آسمان.
اگر باد نبود چه کسی گونه های چروکیده پیرزنی را که سال هاست در انتظار پسرش به سر می برد نوازش می کرد؟
اگر باد نبود چه کسی عطر گل های محمدی را در فضا پخش می کرد یا بوی نان تازه شاطر را ؟
این باد بود که شبنم را بر روی گل های زیبا ریخت تا گل های صبح خود را زیباتر از همیشه شروع کنند.
این باد بود که برگ های درختان پاییزی را با آهنگ لطیف و موزون رقصاند و در آسمان هلهله کنان نوید شادی داد.
هر گوشه ای از این جهان هستی ، بیانگر عظمت خالق یکتاست
آسمان ، خورشید ، کوه ، جنگل و باد ...همه اینها نقاشی آموزگار است بر صفحه هستی .
اگر خوب اندیشه کنی ، می بینی همه اینها در کنار هم معنا می گیرند و جهان را کامل می کنند. همه این آفریده ها در کنار هم زیبا و تاثیر برانگیزند.
پس تصمیم با شماست که چگونه به آنها بنگرید.