Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدالها
- 3
مجید غلامی جلیسه با انتقاد از برگزاری همزمان نمایشگاه کتاب به صورت فیزیکی و مجازی از آسیبهای برگزاری نمایشگاه به شکل رایج، نبود تناسب میان تولید و توزیع و فروش کتاب و حمایت نشدن بخش ویترین کتاب میگوید و معتقد است صنعت نشر به جراحی نیاز دارد.
این پژوهشگر و کارشناس حوزه نشر درباره برگزاری سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران به صورت فیزیکی و مجازی اظهار کرد: اساسا برگزاری نمایشگاه کتاب به این شکل که الان در جمهوری اسلامی رایج است، آسیبها و تبعات خیلی بدی در چرخه اقتصاد نشر دارد. واقعیت این است وظایف بخشهای مختلف در ارائه خدمات مشخص است و در تمام دنیا اصناف یک تفکیک وظایف دارند و بر اساس تعاریفی که از نوع شغلشان میشود، این امکان را دارند تا فعالیتهایی را انجام دهند؛ مثلا نمیتوانیم از کسی که کارش تولید است، این توقع را داشته باشیم که کار عرضه را هم انجام دهد، آن هم به صورت حرفهای. درحوزه نشر هم همینطور است؛ ناشر باید تمرکزش بر تولید محتوا و ارائه محتوای خوب و باکیفیت باشد. موزع و کتابفروش در حلقههای بعدی اقتصاد نشر هستند که وظیفه توزیع و فروش کتاب را دارند. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از آن زمانی که طراحی شد و در سال ۱۳۶۶ فعالیت خود را آغاز کرد تا به امروز مانند یک قیچی همیشه سعی کرده است این چرخه را قیچی و گسلی در بین حلقههای اقتصادی نشر ایجاد کند.
غلامی جلیسه با بیان اینکه نمایشگاه کتاب به واسطه رانت و مزایایی که مستقیم به بدنه نشر تزریق میکند و تخفیفهایی که وجود دارد برای ناشران و مخاطبان جذاب بوده است، گفت: طبیعی است دو سوی حلقه نشر یعنی تولیدکننده و مصرفکننده از برگزاری نمایشگاه راضی و متمایل باشند این اتفاق همهساله و حتی در نوبتهای مختلف یکسال بیفتد. اما مسئلهای که مغفول میماند این است دو حلقه دیگر چرخه نشر یعنی موزعان و فروشندگان کتاب قطع به یقین از این کار متضرر میشوند. در همه جای دنیا مرسوم است که نمایشگاه، همانطور که از اسمش مشخص است، محلی برای نمایش محصولات تولیدشده باشد نه برای فروش محصولات. نمیگوییم نمایشگاههایی که کار فروش انجام میدهند، نداریم اما در همه نمایشگاههای معتبر بینالمللی، در کشورهای توسعهیافته به هیچ وجه چنین امکانی وجود ندارد که مردم به صورت مستقیم در نمایشگاهها از تولیدکنندگان کتاب خریداری کنند. بلکه نمایشگاهها به صورت تخصصی و با حضور تولیدکنندگان و مصرفکنندگانی چون کتابفروشیها و موزعان برای تبادل تجربه و عقد قراردادهای درازمدت و کلان و عقد قراردادهای خرید و فروش رایت و مسائلی از این دست برگزار میشود نه برای برای فروش محصولات به صورت مستقیم. درواقع در نمایشگاهها جنبههای زیرساختی و توسعه فعالیتهایی که هم ناشران و هم اصناف دیگر میتوانند در طول سال داشته باشند، مورد توجه است.
او درباره اینکه برخی از ناشران معتقدند بسیاری از کتابها در سیستم توزیع و فروش کتاب در کتابفروشیها قرار نمیگیرند و نمایشگاه کتاب فرصتی برای عرضه این کتابهاست، نیز توضیح داد: قطعا ایراداتی در این بخشها وجود دارد؛ هم در بخش توزیع مشکلات فراوانی داریم و هم در بخش ویترین. اما این مشکلات مبلغ چه اتفاقی است؟ نبود حمایت از بخش توزیع و بخش ویترین منجر به این شده که این بخشها رشد نکنند و به جهت حمایتهای بیحد و حصر و یکطرفه و تکسویه از ناشران، شاهد این هستیم که تعداد مجوزهای صادرشده قریب به ۲۰ هزار نشر است در صورتی که ما کمتر از ۱۰۰ موزع داریم، البته موزع به معنای حرفهای شاید به اندازه انگشتان دست باشد. از طرف دیگر تعداد کتابفروشان ما به معنای کتابفروشی، کمتر از ۲۰۰۰ کتابفروشی است. این عدم توازن ماحصل سیاستگذاریهای غلطی است که طی این سی و اندی سال در بخش سیاستگذاریمان صورت گرفته است.
مدیرعامل سابقه خانه کتاب در ادامه اظهار کرد: بخش سیاستگذار ما چشماندازی ترسیم نکرده که باید استانداردهای معقول و مطلوبی در این حوزه داشته باشیم و تناسبی بین توزیع، تولید و فروش کتاب ایجاد کنیم. به طور مثال در فرانسه نسبت ناشران به توزیعکنندگان نسبت ۶۰ به ۴۰ است اما در ایران فاصله وحشتناکی داریم و نسبت ناشران و موزعان ۸۰ به ۲۰ است بنابراین طبیعی است که ویترین کم داشته باشیم، طبیعی است شبکه توزیع مویرگی نداشته باشیم و طبیعی است خیلی از اتفاقهایی که مدنظر ماست، آنطور که باید نمیافتد. آیا قرار است ما مدیر وضع موجود باشیم یا مدیر وضع مطلوب؟ اگر مدیر وضع موجود باشیم باید به همین مسیر با همین اما و اگرها، با همین شایدها و بایدها و اِن قُلتهایی که وجود دارد، نمایشگاه را ادامه دهیم اما اگر بخواهیم مدیر وضع مطلوب باشیم نیاز به جراحی داریم و باید توازنی بین تولیدکنندگان و عرضهکنندگان ایجاد کنیم. این توازن میسر نیست مگر اینکه جایگاه حلقههای نشر را حفظ کنیم و تأکید داشته باشیم که باید به این صورت انجام شود.
او با اشاره به برگزاری همزمان نمایشگاه مجازی و نمایشگاه فیزیکی کتاب گفت: امسال نسبت به سالهای گذشته، فروش کتاب به صورت مجازی در نمایشگاه امسال و ترکیبش با نمایشگاه مجازی، اتفاق ناگوارتری است و عملا داریم به این بهانه که در روستاها و یا شهرهای دورافتاده، امکان دسترسی به کتاب وجود ندارد، دستوبال کتابفروشان را میبندیم. همه ما میدانیم چنین چیزی نیست چندین وبسایت داریم که دارند در طول سال و در بخش خصوصی فعایت میکنند، هزینه میکنند، مالیات و بیمه کارکنان خود را میپردازند و کار توزیع و فروش کتاب را به اقصی نقاط کشور انجام میدهند؛ مثلا دیجی کالا، سیبوک، کتاب فردا و گیسوم و... . یا اپلیکیشنهایی در بخش خصوصی فعایت دارند و کتاب را به صورت ایپاپ یا صوتی عرضه میکنند. اینها دارند دسترسی به کتاب را در اقصی نقاط ایران فراهم میکنند. حالا دولت به عنوان سیاستگذار آمده و حد واسط قرار گرفته و با نمایشگاه مجازی به یک نوع در مقابل بخش خصوصی قد علم کرده است یعنی با راهاندازی یک وبسایت فروش و عرضه کتابهای ناشران رقیبی برای بخش خصوصی شده است و با این کار عملا داریم فضای رشد کتابفروشیهای جدید را میبندیم.
این پژوهشگر و کارشناس حوزه نشر درباره برگزاری سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران به صورت فیزیکی و مجازی اظهار کرد: اساسا برگزاری نمایشگاه کتاب به این شکل که الان در جمهوری اسلامی رایج است، آسیبها و تبعات خیلی بدی در چرخه اقتصاد نشر دارد. واقعیت این است وظایف بخشهای مختلف در ارائه خدمات مشخص است و در تمام دنیا اصناف یک تفکیک وظایف دارند و بر اساس تعاریفی که از نوع شغلشان میشود، این امکان را دارند تا فعالیتهایی را انجام دهند؛ مثلا نمیتوانیم از کسی که کارش تولید است، این توقع را داشته باشیم که کار عرضه را هم انجام دهد، آن هم به صورت حرفهای. درحوزه نشر هم همینطور است؛ ناشر باید تمرکزش بر تولید محتوا و ارائه محتوای خوب و باکیفیت باشد. موزع و کتابفروش در حلقههای بعدی اقتصاد نشر هستند که وظیفه توزیع و فروش کتاب را دارند. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از آن زمانی که طراحی شد و در سال ۱۳۶۶ فعالیت خود را آغاز کرد تا به امروز مانند یک قیچی همیشه سعی کرده است این چرخه را قیچی و گسلی در بین حلقههای اقتصادی نشر ایجاد کند.
غلامی جلیسه با بیان اینکه نمایشگاه کتاب به واسطه رانت و مزایایی که مستقیم به بدنه نشر تزریق میکند و تخفیفهایی که وجود دارد برای ناشران و مخاطبان جذاب بوده است، گفت: طبیعی است دو سوی حلقه نشر یعنی تولیدکننده و مصرفکننده از برگزاری نمایشگاه راضی و متمایل باشند این اتفاق همهساله و حتی در نوبتهای مختلف یکسال بیفتد. اما مسئلهای که مغفول میماند این است دو حلقه دیگر چرخه نشر یعنی موزعان و فروشندگان کتاب قطع به یقین از این کار متضرر میشوند. در همه جای دنیا مرسوم است که نمایشگاه، همانطور که از اسمش مشخص است، محلی برای نمایش محصولات تولیدشده باشد نه برای فروش محصولات. نمیگوییم نمایشگاههایی که کار فروش انجام میدهند، نداریم اما در همه نمایشگاههای معتبر بینالمللی، در کشورهای توسعهیافته به هیچ وجه چنین امکانی وجود ندارد که مردم به صورت مستقیم در نمایشگاهها از تولیدکنندگان کتاب خریداری کنند. بلکه نمایشگاهها به صورت تخصصی و با حضور تولیدکنندگان و مصرفکنندگانی چون کتابفروشیها و موزعان برای تبادل تجربه و عقد قراردادهای درازمدت و کلان و عقد قراردادهای خرید و فروش رایت و مسائلی از این دست برگزار میشود نه برای برای فروش محصولات به صورت مستقیم. درواقع در نمایشگاهها جنبههای زیرساختی و توسعه فعالیتهایی که هم ناشران و هم اصناف دیگر میتوانند در طول سال داشته باشند، مورد توجه است.
او درباره اینکه برخی از ناشران معتقدند بسیاری از کتابها در سیستم توزیع و فروش کتاب در کتابفروشیها قرار نمیگیرند و نمایشگاه کتاب فرصتی برای عرضه این کتابهاست، نیز توضیح داد: قطعا ایراداتی در این بخشها وجود دارد؛ هم در بخش توزیع مشکلات فراوانی داریم و هم در بخش ویترین. اما این مشکلات مبلغ چه اتفاقی است؟ نبود حمایت از بخش توزیع و بخش ویترین منجر به این شده که این بخشها رشد نکنند و به جهت حمایتهای بیحد و حصر و یکطرفه و تکسویه از ناشران، شاهد این هستیم که تعداد مجوزهای صادرشده قریب به ۲۰ هزار نشر است در صورتی که ما کمتر از ۱۰۰ موزع داریم، البته موزع به معنای حرفهای شاید به اندازه انگشتان دست باشد. از طرف دیگر تعداد کتابفروشان ما به معنای کتابفروشی، کمتر از ۲۰۰۰ کتابفروشی است. این عدم توازن ماحصل سیاستگذاریهای غلطی است که طی این سی و اندی سال در بخش سیاستگذاریمان صورت گرفته است.
مدیرعامل سابقه خانه کتاب در ادامه اظهار کرد: بخش سیاستگذار ما چشماندازی ترسیم نکرده که باید استانداردهای معقول و مطلوبی در این حوزه داشته باشیم و تناسبی بین توزیع، تولید و فروش کتاب ایجاد کنیم. به طور مثال در فرانسه نسبت ناشران به توزیعکنندگان نسبت ۶۰ به ۴۰ است اما در ایران فاصله وحشتناکی داریم و نسبت ناشران و موزعان ۸۰ به ۲۰ است بنابراین طبیعی است که ویترین کم داشته باشیم، طبیعی است شبکه توزیع مویرگی نداشته باشیم و طبیعی است خیلی از اتفاقهایی که مدنظر ماست، آنطور که باید نمیافتد. آیا قرار است ما مدیر وضع موجود باشیم یا مدیر وضع مطلوب؟ اگر مدیر وضع موجود باشیم باید به همین مسیر با همین اما و اگرها، با همین شایدها و بایدها و اِن قُلتهایی که وجود دارد، نمایشگاه را ادامه دهیم اما اگر بخواهیم مدیر وضع مطلوب باشیم نیاز به جراحی داریم و باید توازنی بین تولیدکنندگان و عرضهکنندگان ایجاد کنیم. این توازن میسر نیست مگر اینکه جایگاه حلقههای نشر را حفظ کنیم و تأکید داشته باشیم که باید به این صورت انجام شود.
او با اشاره به برگزاری همزمان نمایشگاه مجازی و نمایشگاه فیزیکی کتاب گفت: امسال نسبت به سالهای گذشته، فروش کتاب به صورت مجازی در نمایشگاه امسال و ترکیبش با نمایشگاه مجازی، اتفاق ناگوارتری است و عملا داریم به این بهانه که در روستاها و یا شهرهای دورافتاده، امکان دسترسی به کتاب وجود ندارد، دستوبال کتابفروشان را میبندیم. همه ما میدانیم چنین چیزی نیست چندین وبسایت داریم که دارند در طول سال و در بخش خصوصی فعایت میکنند، هزینه میکنند، مالیات و بیمه کارکنان خود را میپردازند و کار توزیع و فروش کتاب را به اقصی نقاط کشور انجام میدهند؛ مثلا دیجی کالا، سیبوک، کتاب فردا و گیسوم و... . یا اپلیکیشنهایی در بخش خصوصی فعایت دارند و کتاب را به صورت ایپاپ یا صوتی عرضه میکنند. اینها دارند دسترسی به کتاب را در اقصی نقاط ایران فراهم میکنند. حالا دولت به عنوان سیاستگذار آمده و حد واسط قرار گرفته و با نمایشگاه مجازی به یک نوع در مقابل بخش خصوصی قد علم کرده است یعنی با راهاندازی یک وبسایت فروش و عرضه کتابهای ناشران رقیبی برای بخش خصوصی شده است و با این کار عملا داریم فضای رشد کتابفروشیهای جدید را میبندیم.