- Mar
- 4,358
- 20,976
- مدالها
- 9
آقازاده عزیز
طنز
اثر محمدرضا شهبازی
***
شهبازی طنزهایی که بین سالهای ۸۷ تا ۹۲ در مطبوعات و رسانههای مختلف و در موضوعات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... نوشته بود را چلانده و بهترینهای آنها را در این کتاب جمع آوری کرده است.
عنوان کتاب هم از یکی از فصلهای کتاب برداشته شده و مشخص است که در این فصل همان آقازاده معروف این چند سال سوژه طنزپردازی بوده است.
شهبازی که در این سالها با عنوان مستعار «م.ر.سیخونکچی» خیلی از طنزهایش را در رسانهها چاپ میکرد، به مطالب این کتاب بیش از ۳۰۰ پاورقی طنز هم زده است که گاهی وقتها از خود مطالب طنز کتاب بانمکتر از آب درآمده است!
«عدالت عزیز»، «جامعه عزیز»، «آقازاده عزیز»، «مغز پستهایهای عزیز» و «اوه... عزیزم!»
نام فصلهای این کتاب است.
در بخشی از این کتاب که در قالب نامهای به شرکتهای خودروسازها نوشته شده، آمده است:
اين شما بوديد كه به ما فرصت پرايد سواري را ارزاني داشتيد؛ آن هم پرايدي كه بوق داشت، درهايش از دو طرف باز ميشدند، لاستيكهايش امكان باد شدن مجدد داشتند، چند مدل تنوع قالپاق داشت، شيشههايش بالا و پايين ميرفتند، ضبطش نوار ميخورد، سپرش مشكي بود و كلي مزاياي ديگر!
اين شما بوديد كه خودروهايي با قابليت آتش گرفتن در اختيار ما گذاشتيد. واقعا كدام يك از ملتها اين امكان را داشتهاند كه سوار فندك شوند؟ چه كسي را سراغ داريد كه بتواند خود و خانوادهاش را سوار فندكش كند و برود سيزده بدر؟
اين شما بوديد كه ما را به نمايندگيهاي مجازتان راه داديد. به ما فرصت ثبتنام اينترنتي داديد. از شش صبح در سرما و گرما ما را به صف كرديد و پذيراي حضور سبزمان شديد! بيشتر از تعميرگاههاي متفرقه از ما پول گرفتيد و آن قدر دوستمان داشتيد و مشتاق زيارت دوباره ما بوديد كه چند بار براي يك عيب ثابت ما را به حضور پذيرفتيد!
طنز
اثر محمدرضا شهبازی
***
شهبازی طنزهایی که بین سالهای ۸۷ تا ۹۲ در مطبوعات و رسانههای مختلف و در موضوعات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... نوشته بود را چلانده و بهترینهای آنها را در این کتاب جمع آوری کرده است.
عنوان کتاب هم از یکی از فصلهای کتاب برداشته شده و مشخص است که در این فصل همان آقازاده معروف این چند سال سوژه طنزپردازی بوده است.
شهبازی که در این سالها با عنوان مستعار «م.ر.سیخونکچی» خیلی از طنزهایش را در رسانهها چاپ میکرد، به مطالب این کتاب بیش از ۳۰۰ پاورقی طنز هم زده است که گاهی وقتها از خود مطالب طنز کتاب بانمکتر از آب درآمده است!
«عدالت عزیز»، «جامعه عزیز»، «آقازاده عزیز»، «مغز پستهایهای عزیز» و «اوه... عزیزم!»
نام فصلهای این کتاب است.
در بخشی از این کتاب که در قالب نامهای به شرکتهای خودروسازها نوشته شده، آمده است:
اين شما بوديد كه به ما فرصت پرايد سواري را ارزاني داشتيد؛ آن هم پرايدي كه بوق داشت، درهايش از دو طرف باز ميشدند، لاستيكهايش امكان باد شدن مجدد داشتند، چند مدل تنوع قالپاق داشت، شيشههايش بالا و پايين ميرفتند، ضبطش نوار ميخورد، سپرش مشكي بود و كلي مزاياي ديگر!
اين شما بوديد كه خودروهايي با قابليت آتش گرفتن در اختيار ما گذاشتيد. واقعا كدام يك از ملتها اين امكان را داشتهاند كه سوار فندك شوند؟ چه كسي را سراغ داريد كه بتواند خود و خانوادهاش را سوار فندكش كند و برود سيزده بدر؟
اين شما بوديد كه ما را به نمايندگيهاي مجازتان راه داديد. به ما فرصت ثبتنام اينترنتي داديد. از شش صبح در سرما و گرما ما را به صف كرديد و پذيراي حضور سبزمان شديد! بيشتر از تعميرگاههاي متفرقه از ما پول گرفتيد و آن قدر دوستمان داشتيد و مشتاق زيارت دوباره ما بوديد كه چند بار براي يك عيب ثابت ما را به حضور پذيرفتيد!