جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فلسفی آلن دوباتن

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته فلسفه و سخن بزرگان توسط SETAREH_M با نام آلن دوباتن ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 346 بازدید, 13 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته فلسفه و سخن بزرگان
نام موضوع آلن دوباتن
نویسنده موضوع SETAREH_M
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

SETAREH_M

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jun
417
1,196
مدال‌ها
1
-اگر حقیقتاً عاشق کسی باشیم؛
به هیچ‌وجه
از او نمی‌خواهیم که تغییر کند.

آلن دوباتن
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
“شوپنهاور” می‌گوید: وقتی از طبیعتِ سطحی و پوچِ اندیشه‌هایِ دیگران، تنگ‌نظریشان، حقارتِ دیدگاه‌هایشان، پَستیِ نیت‌هایشان و تعدادِ خطاهایشان کاملاً آگاه می‌شویم، کم‌کم به چیزی که در سَرِشان می‌گذرد بی‌تفاوت می‌شویم، زیرا زمین مملو از آدمهایی است که ارزشِ هم‌صحبتی ندارند‌، به نظرت واقعاً عاقلانه است که ما نظراتِ چنین آدم‌هایی را جدی بگیریم؟ چرا اجازه دهیم که قضاوت‌هایشان تعیین کند که ما چگونه آدمی باشیم؟ آیا نوازنده از تشویقِ بلندِ حضار مسرور می‌شود اگر بداند همه‌یِ مخاطبانش ناشنوا هستند؟
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
این ترس بزرگ وجود دارد که اگر پشتوانه دین نباشد، یا دین قدرتش را روی مردم از دست بدهد، هیچ توافقی روی باورها یا ارزش‌ها وجود نخواهد داشت، تمام ارزش‌ها نسبی می‌شوند و هیچ کسی روی هیچ چیزی توافق نخواهد کرد. اما آیا چنین اتفاقی به لحاظ تجربی محتمل است؟ آیا ما در جهان مدرن دچار کمبود ارزش‌هایی هستیم که بتوانیم روی آن‌ها توافق کنیم؟

با این وجود، هر چه در ذهن ما بگذرد، در دنیای بیرون واقعیت دیگری را نشان می‌دهد؛ نظام ارزش‌های ما به لحاظ عملی دچار مشکلات فراوانی شده است. آلن دو باتن، فیلسوف و نویسنده سوئیسی در این ویدئو توضیحاتی را راجع به این مسئله بیان می‌کند.
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
خاستگاه های شدیدترین شادی های ما به طرز آزاردهنده ای به خاستگاه شدیدترین دردهای ما نزدیک هستند.
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
آرام بودن در شرایط سخت، به این معنا نیست که شخص فکر می‌کند شرایط جالب یا قابل قبول است،

بلکه بدین معناست که عصبانیت و تلاطم چیزی را تغییر نمی‌دهد.
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
حماقت پدیده ای ایستا است.

اگر به آن حمله کنی، خوردت می کند!
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
اگر چیزهای گرانقیمت نمی توانند چندان ما را شاد کنند٬ پس چرا به این شدت مجذوب آنها هستیم؟

زیرا اشیای گرانقیمت ممکن است راههای معقولی برای برآوردن نیازهایی به نظر برسند که ما آنها را درک نمی کنیم. اشیا در بُعد مادی ادای چیزی را درمی آورند که می خواهیم در بُعد روانشناختی بدست آوریم.

باید در افکار خود تجدید نظر کنیم٬ ولی فریفتهٔ قفسه های جدیدی می شویم. سردرگمی و آشفتگی ما تنها تقصیر خودمان نیست. درک نادرست ما از نیازهایمان را٬ به قول اپیکور٬ باورهای باطل اطرافیانمان بدتر می کند٬ باورهایی که سلسله مراتب طبیعی نیازهای ما را منعکس نمی کنند و بر تجمل و ثروت٬ و تنها به ندرت بر دوستی٬ آزادی و تفکر تاکید می کنند.

رواج یافتن باورهای باطل٬ برحسب تصادف نیست. این به سود شرکت های تجاری است که سلسله مراتب نیازهای ما را تحریف کنند تا دیدگاهی مادی نسبت به خوبی را ترویج کنند و خوبی غیر قابل فروش را کم اهمیت جلوه دهند و ما از طریق همنشینی موذیانهٔ چیزهای زائد با دیگر نیازهای فراموش شدهٔ خود٬ فریفته و گمراه می شویم.
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
نمی‌دانم اولین‌بار چه کسی در گوش ما خواند که باید همیشه برنده باشیم، در واقع به ما آموختند که با برنده شدن چیزهای زیادی را به دست می‌آوریم، مثل محبت، تحسین، توجه، احترام و…

همین شد که ما ترسیدیم از باختن و به گمانم بازنده شدن ترسناک نیست، آنجا ترسناک می‌شود که اراده دوباره بلند شدن را از دست می‌دهیم و خودمان را سرزنش می‌کنیم.

دروغ چرا، صادقانه می‌گویم که من بیشتر باخته‌ام تا برنده شوم و با هربار باختن چیزهایی را از دست داده‌ام، آدم‌هایی را..

حالا که سی و یک ساله هستم اما دیگر پذیرفته‌ام که این باختن حقیقت زندگی‌ست، مثل مرگ که تلخ است اما واقعیت جهان است. دیگر برایم مهم نیست که وقتی برنده می‌شوم کسی باشد که حلقه گلی به گردنم بیندازد و اگر ببازم طردم کند…

حالا می‌دانم که تنهای تنها باید با حقیقت برد و باخت کنار بیایم و برآیندش می‌شود زندگی من!
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
هویت عاطفی ما حول چهار مضمون اصلی بنا شده‌است:

عشق به خویشتن، صداقت و راستی، ارتباط، توکل …

شدت خاص هریک از این مضامین و نیز نظم و ترتیب آنها است که وجود عاطفی ما را شکل می‌بخشد. خودشناسی تا حد زیادی یعنی اینکه ساختاربندی متمایز هویت عاطفی خودمان را درک کنیم.

همهٔ ما میراث ژنتیکی خاصی داریم که شخصیت بزرگسالی مارا شکل میدهد. گذشته از جزئیات مالی و طبقهٔ اجتماعی خانواده‌هایمان، هریک از ما دریافت کنندهٔ نوعی میراث عاطفی هستیم؛ میراثی که برایمان ناشناخته است، امّا تأثیر بسیار عمیقی بر رفتارهای روزمرهٔ ما دارد و معمولاً هم تاثیراتش بیشتر منفی و پیچیده است.

بهتر است پیش از آنکه با رفتارهای اغلب اُمّلانه و دردسرساز زندگی خود و اطرافیانمان را به تباهی بکشانیم، جزئیات میراث عاطفی‌مان را دست‌ِکم کمی بیشتر واکاوی کنیم.

میراث عاطفی‌مان همیشه گریبان‌گیر ما است، زیرا در وضعیتی به ما واگذار شده است که به تمامی درمانده و بی‌دفاع بودیم. معدودی از ما این شانس را می‌یابند که از دورهٔ کودکی به شکلی سالم و سلامت خارج شوند.
 

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,807
40,266
مدال‌ها
25
ما نمی‌توانیم وجودمان را به تمامی از نو بازسازی کنیم: ما به‌ناچار همیشه در معرض هجوم خودپرستی، حسادت، غرور جریحه‌دار، فراافکنی و حملات خشم و هراس و بیزاری خواهیم بود. به تعبیر دیگر، همهٔ ما بنا به طبیعتمان محکوم به این هستیم که با همین سازوکارهای مغزی وارد جهان شویم و زندگی‌مان را سر و شکل دهیم که گاهی اوقات دچار خطاها و کاستی‌های فاجعه‌بار هستند. اما اگر خودمان را آماده کرده باشیم، حتی طولانی‌ترین راه‌ها را نیز خواهیم رفت تا با معضلات ماشین مغزی‌مان مقابله کنیم؛ یعنی بپذیریم که همواره به واسطهٔ یک دیوارهٔ شیشه‌ایِ بسیار غیرقابل‌اعتماد و پراعوجاج است که به واقعیت می‌نگریم و از این رو بایستی مدام قضاوت‌ها و داوری‌هایمان را تعلیق کنیم، رانه‌های ناگهانی‌مان را تعدیل کنیم، حواس‌مان به رژیم غذایی‌مان باشد، و سعی کنیم همیشه به موقع به رختخواب برویم.
 
بالا پایین