جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ضرب‌المثل آنقدر شور بود که خان هم فهمید

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط Rasha_S با نام آنقدر شور بود که خان هم فهمید ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 566 بازدید, 22 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع آنقدر شور بود که خان هم فهمید
نویسنده موضوع Rasha_S
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Rasha_S
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
در زمان های گذشته، هر روستایی صاحبی داشت. روستاها همچون سایر کالاها، خرید و فروش می شدند.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
مردم روستا هم مجبور بودند هر ساله مقداری از گندم و جو و میوه هایی را که با زحمت و تلاش فراوان به دست می آورند، به صاحب روستا - که به او خان می گفتند - رایگان تقدیم کنند.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
خان در روستا همه کاره بود و هرچه دلش میخواست انجام می داد. تعدادی آدم هم دور و برش داشت که دستورهایش را اجرا می کردند و به مردم روستا زور می گفتند.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
یکی از این روستاها خانی داشت که به او «قلی خان» می گفتند. قلی خان توی خانه ی بزرگش زندگی می کرد و در طول روز هیچ زحمتی نمی کشید و فقط می خورد و می خوابید. قلی خان آشپزی هم داشت که شب و روز برایش غذا می پخت.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
آشپز قلی خان، آشپز بدی نبود اما چون از کارهای خان و ستمکاری های او ناراحت بود، آشپزی اش را با علاقه انجام نمی داد.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
بنابراین غذاهایش همیشه بدطعم و بدبو بود. یک روز غذا شور می شد، یک روز آبکی، یک روز سفت، یک روز اطرافیان خان اصلا دلشان نمی خواست چنان غذاهایی را بخورند، اما چاره ای نداشتند. زیرا قلی خان اصلا اعتراضی به آشپز نمی کرد.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
قلی خان علاوه بر ستمکاری و تنبلی، بدسلیقه هم بود. برایش فرق نمی کرد که چه نوع غذایی برایش گذاشته؛ هرچه بود میخورد و به به می کرد و انگشتانش را می لیسید.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
اطرافیان خان چند بار به آشپز تذکر دادند که بهتر غذا بپزد، اما آشپز که می دید خان هوایش را دارد، به حرف آنها گوش نکرد.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
چندبار هم تصمیم گرفتند در مورد بد بودن غذاها با خان صحبت کنند، اما می ترسیدند خان آنها را از خانه اش بیرون کند و کار پر درآمد و خانه ی گرم و نرم خان را از دست بدهند.
 
موضوع نویسنده

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,458
12,693
مدال‌ها
4
به هر حال وقتی می دیدند که قلی خان با اشتهای زیاد، غذاهای بدمزه را می خورد، آنها هرچه که بود می خوردند و به روی خودشان نمی آوردند.
 
بالا پایین