جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب آوای فرشته | گیوم موسو

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط Negin jamali با نام آوای فرشته | گیوم موسو ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 43 بازدید, 4 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع آوای فرشته | گیوم موسو
نویسنده موضوع Negin jamali
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Negin jamali
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,048
2,289
مدال‌ها
2
6726923983947498.jpg
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,048
2,289
مدال‌ها
2
درباره کتاب آوای فرشته:

اگر اهل دیدن فیلم‌ها و تریلرهای عاشقانه باشید، احتمالا بارها صحنه دراماتیک و کلیشه‌ای برخورد ناگهانی یک زن و مرد به یکدیگر و ریختن وسایل‌شان روی زمین را دیده‌اید. گیوم موسو به این صحنه جانی دوباره بخشیده و از آن برای آغاز یک حادثه معمایی به بهترین شکل ممکن استفاده می‌کند.

جاناتان و مدلین دو شخصیت اصلی کتاب آوای فرشته (Call from an Angel) در کافی‌شاپ فرودگاه با هم برخورد می‌کنند و کیف و لوازم‌شان روی زمین پخش می‌شود. آن‌ها به سرعت برای جمع کردن وسایل‌شان اقدام می‌کنند و با یک عذرخواهی ساده از روی نزاکت اجتماعی از هم دور می‌شوند؛ غافل از اینکه تلفن همراه یکدیگر را به اشتباه برداشتند!

این دو شخصیت که هر دو از رازی مگو در سی*ن*ه‌شان نگهداری می‌کنند، زمانی متوجه نبود تلفن همراه‌شان می‌شوند که یکی در سان‌فرانسیسکو است و دیگری در پاریس. جاناتان و مدیلین از سر کنجکاوی نگاهی به گوشی همراه یکدیگر می‌اندازند و متوجه حقیقتی هولناک می‌شوند که گذشته و آینده آن دو نفر را به یکدیگر پیوند می‌زند! چگونگی دیدار دوباره جاناتان و مدلین و برملا شدن رازشان، داستان آوای فرشته را جذاب‌تر و هیجان‌انگیزتر می‌کند.

گیوم موسو این رمان را در سال 2011 تالیف کرد و در همان سال‌های نخست انتشارش یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های فرانسوی بود. راز و تلاش برای عدم افشای آن را می‌توان اصلی‌ترین درون‌مایه این رمان به حساب آورد.​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,048
2,289
مدال‌ها
2
درباره‌ی گیوم موسو:

نویسنده کتاب موفق دختری از بروکلین، گیوم موسو (Guillaume Musso)، داستا‌ن‌نویسی خلاق و خوش‌ذوق است که سال 1976 در فرانسه زاده شد. وی که از همان نوجوانی استعداد و علاقه‌اش را به نوشتن کشف کرد، در سن 19 سالگی سفری به آمریکا داشت، اما پس از چند ماه به زادگاهش بازگشت. در همان سنین جوانی او تصادف شدیدی را تجربه کرد و خوش‌بختانه از این حادثه مرگبار جان سالم به در برد و همین امر ایده‌ای برای نوشتن رمان «و بعد» شد؛ رمانی که مخاطبان فرانسوی زبان استقبال کم‌نظیری از آن کردند و به بیش از 20 زبان ترجمه شد. موسو در سال 2005 افتخار کسب جایزه بهترین رمان عاشقانه را از آن خود کرد و با توجه به اقتباس‌های سینمایی که از رمان‌های وی می‌شد عنوان بهترین رمان سازگار با سینما را نیز دریافت نمود.​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,048
2,289
مدال‌ها
2
جملات برگزیده کتاب آوای فرشته:

- مردان جوهر وجودى خود را پنهان مى‌کنند؛ مجموعه حقیرى از رازها را. (آندره مالرو)

- انسان‌ها همیشه انتخابى پیش روى دارند. ما مجموع انتخاب‌هایى هستیم که در طول زندگى مى‌کنیم. (ژوزف اوکانر)

- اگر زندگى دونفره را تجربه کرده باشى، تنهایى زیستن برایت ترسناک خواهد بود. (پل موران)

- در شرایطى که یک حیوان براى مردن به دنبال گوشه‌اى تاریک مى‌گردد، انسان در پى روشنایى است. او مى‌خواهد در نور بمیرد؛ زیرا نور برایش مؤلفه اصلى است، نه تاریکى! (هنری گرین)​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,048
2,289
مدال‌ها
2
در بخشی از کتاب آوای فرشته می‌خوانیم:

دستان مدلین روى صفحه گوشى تلفن‌همراهش حرکت مى‌کرد. درحالى‌که تلفنش را در دست داشت، به سمت رستوران فرودگاه مى‌رفت و تقریبا بى‌آنکه نگاهى به صفحه گوشى‌اش بیندازد، پاسخ رافائل را مى‌داد. رافائل چمدان‌ها را تحویل داده بود؛ اما در صف بازرسى امنیتى ایستاده بود. مدلین در پیامش از او خواست تا در رستوران به هم ملحق شوند.

«پاپایى من خیلى گشنمه، پانینو برام مى‌خرى؟»

جاناتان درحالى‌که دست خود را روى شانه پسرش گذاشته بود، مسیر منتهى به هواپیما را طى مى‌کرد. از فرودگاه بیزار بود، به خصوص در این زمان از سال. دو سال پیش، درست در همین هنگام از سال بود که پى به خ*یانت همسرش برد؛ اما اکنون، از اینکه پس از مدتى دوباره پسرش را مى‌دید خیلى خوشحال بود. به همین دلیل او را از روى زمین بلند کرد، در آغوش گرفت وگفت: «یک پانینو براى یک مرد جوان.»

سپس مسیر خود را براى ورود به رستوران تغییر داد.

دروازه آسمان، کافه تریاى اصلى فرودگاه، به گونه‌اى طراحى شده بود که در مرکز آن شمار زیادى صندلى چیده شده بود و دورتادور صندلى‌ها در دکه‌هاى گوناگون، خوراکى و دسرهاى رنگارنگ سرو مى‌شد.​
 
بالا پایین