فرقی نمیکند که «آینه» کجا باشد؛ در اتاق، در کیف و جیب، در دستشویی و اتومبیل و آرایشگاه، و فرقی نمیکند که چه اندازه باشد؛ جیبی یا تاقچهای یا تمام قد. مهم آن است که آینه، می نماید آنچه را که «هست».
پس، میتواند مطمئنترین دوست، خاطر جمعترین همدم و صادقترین یار و بی غرض ترین منتقد باشد.
و... چه خوب است «آینه بودن» برای دیگران، و چه خوب است از دیگران خواستن که آینه ما باشند، دلسوز و بی غرض و نشان دهنده خوبیها و بدیهای ما و زشتیها و زیباییهای ما، تا نه دچار غرور و کبر شویم، نه اعتماد به نفس و شخصیت و هویت خویش را از دست بدهیم.
در میان رابطهها، شاید بهترین رابطه بین انسانها، همان «آینه بودن» است. زن و شوهر نسبت به هم، دو دوست و همکار نسبت به یکدیگر، والدین و فرزندان در ارتباط با هم، مسئولان و مدیران با زیردستان و همکاران، همه و همه اگر در مکتب «آینه»، درس صدق و بی غرضی و واقعیّت نمایی و حق گویی و صراحت را بیاموزند و به کار بندند، چه زیبا خواهد شد.
این را هم میدانید که ما سه گونه آینه داریم: مسطّح، مقعّر و محدّب. مقعر و محدب، بنا به نیازی خاص، طراحی شده و کاربردی ویژه دارد و اشیاء را یا کوچک تر یا بزرگ تر نشان می دهد و مهم، اصل نشان دادن است، نه تطابق در مقیاس واقعی اشیاء و چهره ها و فاصله ها و مسافت ها.
آنچه محور سخن است، «آینه مسطّح» است، که اشیاء را و سیما را همان گونه که هست و مسافت و فاصله را به همان اندازه واقعی اش مینمایاند و این است که می تواند دوستی مهربان و یاری شفیق و ناصحی رفیق و واعظی بی غرض باشد.
آری … «آینه بودن»!
اگر امام علی(ع) را «آینه خدانما» گفته اند، و اگر زینب کبرا را «آینه علی نما» نامیده اند و اگر همه هستی را «آیه»هایی شمرده اند که آن «ذاتِ بی مثال» را شاهد است و نشان میدهد، به ما هم این درس را میآموزد که آینه پاکیها و جلوهگاه صداقت ها و فضیلت ها باشیم و اگر در گفتار و کردار دیگری هم کژی و نادرستی و عیبی مشاهده می کنیم، به قصد «عیب زدایی»، آن را صمیمانه و دلسوزانه به دیگری تذکر دهیم و انتظار هم داشته باشیم که آن دیگران که ما آینه آنان شدهایم، نه تنها نرنجند، بلکه زبان سپاس بگشایند و عیب گویی ما را و نه عیب جویی را چون هدیه از ما بپذیرند، آن گونه که حضرت صادق(ع) فرمود:
«اَحَبُّ اخوانی اِلَیَّ مَنْ اَهدی اِلیَّ عُیُوبی؛(۱)
محبوبترین برادرانم پیش من، کسی است که عیبهای مرا به صورت هدیه به من ارائه دهد.»
و این، همان آشتی با آینه است، نه شکستن آینه.
و چه زیبا گفته اند:
آینه چون عیب تو بنمود راست
خود شکن، آیینه شکستن خطاست