جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

اشعار درحال تایپ {آینور} اثر ▪︎عسل کاربر انجمن رمان بوک▪︎

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار و دکلمه کاربران توسط ASAL. با نام {آینور} اثر ▪︎عسل کاربر انجمن رمان بوک▪︎ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 834 بازدید, 19 پاسخ و 11 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار و دکلمه کاربران
نام موضوع {آینور} اثر ▪︎عسل کاربر انجمن رمان بوک▪︎
نویسنده موضوع ASAL.
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ؛DeadRose
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4
می‌شود توصیف تو را
تا روز قیامت گفت
می‌شود رخ تو را
بر روی ماه نوشت
می‌شود نام تو را
روی دل خدا هک کرد
می‌شود طنین صدایت را
بر گوش جهانیان سرود
می‌شود بوی چادر نمازت را
تا خود بهشت برد مادرم​
 
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4

قرین روزهای دلتنگی
همتای روزگاران غریب
مادرم، همچون ماه زیبا
ای ستایشگر قهار
خورشید در مقابل مهر سوزان تو
سر خم می‌کند
آب در برابر زلالی نگاهت
سجده می‌کند و من
در برابر فداکاری تو
جان را می‌دهم​
 
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4
مهر سوزان تو را به صد
غنچه‌ی عشق ندهم
غم رخسار تو را به
شادی زودگذر ندهم
مادرم، ای فرشته‌ای زمینی
چشمانت را از چشمانم ندزد
مرا در بر بگیر
مرا به صد غنچه‌ی عشق مهرت
زیبا کن
مادرم، زیباترین تندیس مهر
دستان یخ‌زده‌ام در درون
دستان گرمت جلا بده که به مهرت نیازمندم​
 
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4
زیبایی درونت به صد زیبایی ظاهر ندهم
شفای دستت را به مهر آنها ندهم
مادرم، غنچه‌ی عشق تو را
تا بی‌نهایت می‌خواهم
فرشته‌ی من، سرشک چشم تو را
به صد خنده ندهم
مادرم، بگو کیستی تا
قربانت شوم
بگو در کجا به سر می‌بری
تا به آنجا بیایم
مادرم بگو از کجا
آمده‌ای تا
قربانی نگاهت شوم​
 
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4
در تاروپودت زندگی می‌کنم
و حال کمبودی حس می‌کنم
در آرامش نگاهت خودم را باختم
و حال از خودت چیزی فراتر از
دریا می‌خواهم
صدای طنین اندازت
بسیار رخ‌نما است و حال
در شوق آوای صدایت جان دادم
و تو ماندی برای همیشه‌ام​
 
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4
تو، همیشه به تماشای دنیا نشسته‌ای،
بی‌آنکه بگویی از چه رازهایی در دل دلت
چیزی نمی‌خواهی.
مادرم، آن چشمانت که رنگِ هر صبحِ زود را می‌سازند،
و لبخندت، یادگارِ نهانیِ روزهای پر از بی‌صدا
که در دل دلم می‌زنند بر زخم‌ها.
و حتی اکنون که رو به رویم نمی‌نشینی،
حس می‌کنم صدایت در سایه‌ها،
در هوای این جهانِ پنهانی که نمی‌بینیم،
بی‌پایان است.

در هر درختی که می‌بینی،
در هر برگِ کهنه که پاییز از دستش می‌گیرد،
در هر دانه‌ی خاکی که باران بر آن می‌ریزد،
گویی مادرم به دستِ من داده است.
همه‌چیز از تو شروع شد،
همه‌چیز از دریاهایی که در چشمانت همیشه جاری بودند.
 
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4
.

این کلمات که به تو می‌رسند
در میان سی*ن*ه‌ام راه می‌روند،
و این صدای بی‌صدا، که نه می‌توانم آن را بشنوم
نه از آن گذشته‌ام،
همچنان صدای توست، در شریان‌های زندگی.
تا وقتی که خورشید،
سایه‌ها را در میان ابرها می‌نشانند،
تو از من د
ور نمی‌شوی،
که هیچ‌چیز از تو دور نمی‌شود.
 
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4
مادرم، تو همان روزهایی‌ای
که در دل شب‌های تاریک به خواب می‌رفتی
و بیداری‌ات از قلبم هیچ‌گاه دور نمی‌شد.
در میان هزاران خاطره که به پشتِ هر نگاه من خزید
و در هر حرکتِ بی‌صدا پنهان بود،
تو بودی که افسانه‌های خاموش‌ات
در هر گوشه‌ای از این خانه به سخن درآمدند.
صداهایت در درختان جاری می‌شود،
ریشه‌ها در زمین می‌چرخند و طنینِ گام‌هایت،
یک گوشه‌ی دلتنگی‌های بی‌صدای من است.

پیکرت همواره همچون سنگی زنده
در دل آفتاب‌سوزان زمین مانده است،
و دست‌هایت به شکل سحرآمیزی همچون شب‌های زمستان
که هیچ‌گاه از هیچ بخاری گرم نمی‌شوند،
حس می‌شود بر زندگی‌های شکننده‌ای که در آن‌ها شکوفه زدیم.
 
موضوع نویسنده

ASAL.

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
Feb
3,090
12,364
مدال‌ها
4
.
مادرم، درختی که زود از ساقه‌اش درختان دیگری برمی‌آید
و در هر بهار، برگ‌های جدیدی در دست تو شکفته می‌شود.
در این شب‌ها که سردتر از همیشه‌اند،
می‌فهمم آن‌چه که در دستانت همیشه به دنیا داده‌ای
نه تنها غذا، بلکه جهانی است که در آن خورشید از دل خاک می‌روید.

تمام آن‌چه می‌دانم از زندگی
از شعاعی است که در چشم‌های تو می‌تابد،
و این پرتو همچنان در دل شب‌های بی‌پایان
چراغی خواهد بود تا نشان دهد
چه روزهایی در کنار دست‌هایت زنده شد.
که هر لحظه که از دهانت سخن برمی‌آید،
کلامت زخمی است که به یادگار می‌ماند
و در آن همیشه چیزی هست که حتی نمی‌دانیم چیست.
 

؛DeadRose

سطح
0
 
[-ارشد بخش ادبیات-]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر انجمن
Apr
118
1,836
مدال‌ها
2

«شاعر عزیز تایپ این اثر را موکول کرده است»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد شد.


_کادر مدیریت بخش ادبیات_
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین