جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب اریل

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط DOonYa با نام اریل ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 195 بازدید, 0 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع اریل
نویسنده موضوع DOonYa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DOonYa
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5
7f7f2779fb53409e8f80d0d97fc87e9b.jpeg.jpg

  • قیمت: 9,000 تومان
  • انتشارات: صدای معاصر
نویسنده: یوستین گوردر

مترجم :مهوش خرمی پور
شابک :9786006298153
قطع :رقعی
تعداد صفحه :224
سال انتشار شمسی :1392
سال انتشار میلادی :2013
نوع جلد :شومیز

آریل​



کتاب حاضر دربردارندة داستانی نروژی است. داستان، دربارة گفتگوی دوستانة «سی سیلی»، دختر بیمار و در حال مرگ با یکی از فرشته های آسمانی است. «آریل»، روزی از داخل آینه، که همان تصوّر کودکی ها و تصوّرات سی سیلی است، با وی ارتباط برقرار کرده و دربارة هستی و زندگی مطالبی را به سی سیلی یادآوری کرده و به او آرامش و امید می بخشد تا بتواند با واقعیت های زندگی و مرگ آشنا شود.

خواندن کتاب ما شروعش می کنیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم​

این کتاب را به دوستداران رمان‌های عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ما شروعش می کنیم​

«با وجود این‌که نزدیک به دو ساعت از برخوردم با اطلس می‌گذرد، دست‌هایم هنوز می‌لرزد. نمی‌دانم از دستپاچگی می‌لرزم یا از گرسنگی. آخر از وقتی که از در وارد شده‌ام، آن‌قدر مشغول بوده‌ام که غذا نخورده‌ام. برای هضم اتفاق‌های امروز صبح وقت کمی داشته‌ام، چه برسد صبحانه‌ای را که همراهم است بخورم.

واقعاً این اتفاق افتاد؟ آیا سؤالات من از اطلس آن‌قدر ناجور بود که تا سال آینده باید خجالت بکشم؟

بااین‌حال، او ظاهراً دستپاچه نبود. انگار از دیدن من بسیار خوشحال بود، و سپس وقتی من را در آغوش گرفت، احساس کردم بخشی از وجودم که خفته بود ناگهان زنده شد.

اما این اولین باری است که در محل کارم مجبورم به دست‌شویی بروم و بعد از این‌که همین الآن خودم را در آینه نگاه کردم، دلم می‌خواهد گریه کنم. لباسم لکه دارد، پیراهنم هویج‌مالی شده است، لاک ناخنم از ژانویه رفته است.

البته نه این‌که اطلس از من انتظار داشته باشد آدم بی‌عیبی باشم. موضوع این است که من بارها روبه‌روشدن با او را تصور کرده بودم، اما در هیچ‌کدام از آن فانتزی‌ها وسط یک صبح پُرمشغله، نیم‌ساعت بعد از خرید غذای بچه برای کودک یازده‌ماهه‌ام، با او برخورد نکرده بودم.

اطلس خیلی خوش‌تیپ شده بود. بوی عطر خوشایندی داشت.

من احتمالاً بوی شیر مادر می‌دادم.»

معرفی نویسنده
عکس کالین  هوور

کالین هوور

کالین هوور در ۱۱ دسامبر ۱۹۷۹ در سولفور اسپرینگز در تگزاس به دنیا آمد و در سالتیلو در تگزاس بزرگ شد. هوور مدت‌ها پیش از اینکه هویت خود را درک کند، عاشق نوشتن بود. او خود درباره‌ی کودکی‌اش این‌گونه می‌گوید: «به یاد دارم که در کودکی احساس می‌کردم که داستان‌هایی برای گفتن دارم.»
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین