جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی از کجا شروع کنم؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط نهال رادان با نام از کجا شروع کنم؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 566 بازدید, 16 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع از کجا شروع کنم؟
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهال رادان
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
◼️از کجا شروع کنم؟✍

♦️کلیدی ترین پرسشی که همواره ذهن یک تازه کار در نویسندگی را به خود مشغول می کند این است که "از کجا و چگونه آغاز به نوشتن کنم"؟
🔹چه بنویسم
🔹چگونه بنویسم
🔹چگونه ارزیابی کنم
🔹از کجا بدانم آنچه نوشته ام خوب است یا نه؟
🔸اینها سوالاتی ست که پاسخ به آنها می تواند کیفیت قلم شما را محک بزند.
🔹اما اینکه از کجا آغاز به نوشتن کنید، پیشنهاد من این است که همین الان در هرجا هستید( منزل، خیابان، دانشگاه، مدرسه، بیمارستان، محل کار و...) هرکجا که هستید، سری بچرخانید و تمام اشیا یا اتفاقات و حرکت های افراد را به دقت زیر نظر بگیرید.
🔸هرکدام بیشتر نظرتان را به خودش جلب کرد، آن را یادداشت کنید؛ سپس درباره آن مطلب کمی هم در اینترنت تحقیق کنید؛ ببینید آیا آنچه در باره آن مطلب خواندید، تمام آن چیزی بوده که نوشته اند؟
🔸آیا مطلب جدیدی به ذهن شما نمی رسد؟
🔸قطعا مطالب بیشتری به ذهن شما خطور خواهد کرد.
🔸اول آنها را برای کسی تعریف کنید.
🔸"گوستاو فلوبر" نویسندۀ فرانسوی می گوید: "داستان همان چیزی است که شما سر میز کافه برای دوست خود تعریف می‌کنید، اگر دوست تان به حرف شما گوش می‌دهد یعنی مهارت ‌داستان‌گویی دارید، اگر نه باید تمرین کنید. چون همۀ ما آدم‌ها ذاتاٌ قصه‌گو هستیم."
🔸پس از آنکه آن را خوب تعریف کردید حالا دست به قلم شوید.
🔸برخی قصه گوی خوبی اند اما قصه نویس خوبی نیستند؛
🔸برخی نویسنده خوبی اند اما تعریف کننده خوبی نیستند.
🔸برخی هر دو اند.
🔸و برخی هیچ کدام
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
داستان را با شروعی متفاوت آغاز کنیم طوری که خواننده در مقدمه داستان به دنبال چرایی های داستان پیش برود در تنه داستان کشمکش ها و خرده روایتی بگذاریم تا داستان با شخصیت ها و روایت های گفته شده به علاوه نکات پنهان شده راوی شکل بگیرد در انتهای داستان با وارد کردن اصل غافلگیری خواننده را به سمت پیام داستان پیش کشید به طوریکه پایان داستان را خواننده با توجه به فهم خودش بفهمد


_وقتی که داستانی می نویسید به این فکر می کتید که این فرد در طی داستان متحول شود .
یا حالتی جالب که مخفی در او بوده کشف شود؟
یا به سرنوشتی که حدسش را نمی زدید در اثر واقعه ای دچار شود ؟

_ از طرفی احتمال دارد که شخصیت از اول داستان برای مخاطب لو رفته باشد و خواننده ، دست نویسنده را خوانده باشد .
_ اما این نکته را باید دانست : که
این نویسنده است. که بایستی ، آنقدر مخاطب را با چالش مواجهه کند ، و آنقدر ماجراهای کوچک بسازد که مخاطب دائما در پیش داوری هایش با اشتباه مواجه شود .
و نویسنده در آخر داستان ، اصل غافلگیری را ایجاد نماید .


_خوب سوال دوم من در مورد چگونگی سوال اول است.
در طول نوشتن داستان؛ زمان بندی و پیکره و حجم داستان را چطور به روند تحول احتصاص می دهید؟
الگویتان چیست؟
آیا الگوی سرگرم کردن خواننده را دارید تا موقعش برسد و به تدریج شخصیت داستان را با او همراه کنید یا از اول یک بازی یکطرفه را شروع می کنید؟
اصلا فکر می کنید که نشانه های کشمکش و چالش و گره افکنی باید از کجای قصه شروع شود؟
یک اصل مهم در نوشتن داریم ، و آن این است که نویسنده هیچگاه نمی‌بایست خود را به جای مخاطب و‌خواننده بگذارد .
زیرا که راوی خودش شخصیت مستقلی از من و‌خواننده است ، راوی نویسنده نیست ، بلکه یک‌من دیگر نویسنده است که باعث می‌شود تا تا کشف خود راوی و دیدگاههایش جذابیت پیدا کند .

جمع بندی
وقتی مامیخواهیم داستانی راشروع کنیم نمیتوانیم پیش‌بینی داشته باشیم که شخصیت داستانمون درطول داستان متحول میشه چیزعجیبی ازاون کشف میشه یایک حادثه سرنوشت اونوتغییرمیده چون اینطوری خواننده دستمونومیخونه وجذابیت ازدست میره مامیتونیم یک منطق درواقع همون ایده سه خطی درنظربگیریم ودرطول نوشتن درایجادروایت اصلی وخرده روایت هاخلاقیت بکارببریم وداستان رابایک پایان جذاب به پایان برسانیم طوریکه خواننده یک مشتری ثابت بشودبرای نوشته های بعدیمان وفقط نتیجه گیری رابه عهده خواننده بسپاریم نه
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
پایان کلی
سوال اول این بود:
وقتی که داسنانی می نویسید به این فکر می کتید که این فرد در طی داستان متحول شود .
یا حالتی جالب که مخفی در او بوده کشف شود؟
یا به سرنوشتی که حدسش را نمی زدید در اثر واقعه ای دچار شود ؟

بعید است دوستان که فکر کرده باشید چون از اول داستانتان آن فرد لو رفته است و خواننده دستتان را خوانده است

که پاسخ آن را تقریبا می توان اینطور در نظر گرفت:

بیشتر بدنبال کشف حالات خفی هستم .
در مرحله ی دوم ، یک سرنوشت غیر قابل تصور برای مخاطب .
با اینکه فرد لو رفته ، اما رفتار و اعمال و سرنوشت ، در اختیار نویسنده است ، نه مخاطب .
و این نویسنده است. که بایستی ، آنقدر مخاطب را با چالش مواجهه کند ، و آنقدر ماجراهای کوچک بسازد که مخاطب دائما در پیش داوری هایش با اشتباه مواجه شود .
و نویسنده در آخر داستان ، اصل غافلگیری را ایجاد نماید .

سوال دوم: چگونگی سوال اول:

خوب سوال دوم من در مورد چگونگی سوال اول است.
در طول نوشتن داستان؛ زمان بندی و پیکره و حجم داستان را چطور به روند تحول احتصاص می دهید؟
الگویتان چیست؟
آیا الگوی سرگرم کردن خواننده را دارید تا موقعش برسد و به تدریج شخصیت داستان را با او همراه کنید یا از اول یک بازی یکطرفه را شروع می کنید؟
اصلا فکر می کنید که نشانه های کشمکش و چالش و گره افکنی باید از کجای قصه شروع شود؟


کشمکش ، چالش ، گره افکنی و ... بایستی در تنه ی داستان ایجاد شود.

وقتی که منطق از ابتدای داستان باشد ؛آنوقت می توان در آن منطق ؛غافلگیری ایجاد کرد. جواب یک به اضافه یک می شود 2. خوب یک نفر می گوید 3. اینجا چالش ایجاد می شود و باید دلیلی برایتان بیاورد که 3 می شود . شنیدن دلایل و انگیزه شخصیت های داستان برای تن ندادن به منطق ؛ حرفی تازه وارد داستان می کند
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
یکی از روشهای خوب این است که در مقدمه ، با notشروع کنیم ، notی که تا آخر داستان ،مخاطب به دنبال چرائی اش باشد .
در تنه ی داستان بدنبال ایجاد کشمکش ، چالش ، گره افکنی و ...باشیم .
و در پایان یا بندسوم طرح سه خطی ، با آوردن نشانه ها و کدهایی ، کشف را به مخاطب بسپاریم .
یا اینکه ، در پایان ، حادثه و نتیجه ای را بدهیم که اصلا مخاطب به فکرش خطور نکرده است

این که خود را جای مخاطب بگذریم نیز اشتباه است چرا؟! دلیلش این است که راوی خودش آدمی جدا از من و خواننده است.
او نویسنده نیست.
یک من دیگر نویسنده است که کشف خود راوی و دیدگاهایش جذابیت دارد
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
گاهی هم می توانیم سکوت کنیم وسط داستان
این سکوت یعنی چه؟ با ایجاد خرده روایت که رابطه مستقیم با روایت اصلی (جاده مستقیم داستان از اول تا اخر) ندارد .
اما رابطه غیر مستقیم دارد. تکمیلی است.
گاهی طعم و مزه داستان است .
رابطه غیر مستقیم دارد با روایت اصلی.
رابطه ای تماتیک یا فضا ساز یا ایجاد کننده حس یا حرف غیر مستقیم لایه داستان .

Number1:
داستان را با یک فضا سازی متفاوت مثلا با یک غافلگیری خاص شروع کنیم، کم کم جلو بریم و خواننده را با اشتیاق به دنبال کشف چراهای رابطه ها و شخصیتها دنبال خودمان بکشانیم، از دادن اطلاعات به صورت یکجا پرهیز کنیم. نگاه خودمان را القا نکنیم و اجازه بدهیم خواننده خودش انتخاب کند. در ارایه ی شخصیت هر کارکتر خجالت نکشیم و یا ملاحظات خاصی در نظر نگیریم. انچه هر کارکتر میگوید و انجام میدهد ما نیستیم، خود کارکتر است، پس بگذاریم با تمام فراز و فرودهایش جولان دهد.
گاهی روند داستان را کند کنیم تا خواننده که مدام به فکر کردن واداشته شده کمی استراحت کند و اطلاعاتش را دسته بندی کند.
در پایان جالبترین مطلب را ارایه دهیم به گونه ای که خواننده را به فکر وادارد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
اگر داستان خود را در همان ابتدا فوق العاده دلچسب و جذاب شروع کنید؛ تا پایان کتاب، خوانندگان را کاملا درگیر داستان خود خواهید کرد.

مسلما هر داستانی باید از جایی شروع شود. این موضوع کاملا به دلخواه بوده و به خود شما بستگی دارد، اما نکته مهم این اینجاست که باید نوشتن داستان خود را از یک نقطه مناسب شروع کنید.

بنابراین، مهم ترین چیزی که شما برای شروع داستان خود نیاز دارید این است که نوشتن کتاب خود را هر چه سریعتر استارت بزنید!
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
دومین نکته ای که برای شروع تولید محتوا برای کتاب بسیار مهم است، این است که به آغاز آن توجه ویژه داشته باشید تا مخاطب برای خواندن ادامه داستان انگیزه بالایی پیدا کند.

باید صفحات ابتدایی یا حداقل پاراگراف های ابتدایی داستان خود را بسیار جذاب؛ هیجان انگیز و مخاطب پسند شروع کنید، چون اگر ابتدای کتاب شما مورد پسند مخاطب واقع شود، شانس این را خواهید داشت که نه تنها او کتاب شما را تا انتها مطالعه کرده بلکه مطالعه کتاب را به دوستان و اطرافیان خود نیز پیشنهاد دهد؛ و این یعنی بالا رفتن شانس درخشش آثار شما!
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
در اینجا باید نکته اساسی و بسیار مهم بالا برای نحوه شروع نگارش داستان را دوباره تکرار کنیم: شما باید داستان خود را از ابتدای آن شروع کنید!

اشتباه نکنید، مهم نیست از مرحله دوم داستان بنویسید یا سوم یا هر مرحله دیگر... می توانید آن را در هر مرحله ای که خواستید شروع کنید، اما باید در اولین خط یا اولین پاراگراف دقت زیادی داشته باشید و وسواس کافی به خرج دهید.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
فراموش نکنید مرحله شروع، مهم ترین مرحله کتاب شماست!

شما باید به اولین خط یا اولین پاراگراف کتاب خود، پایبند باشید.

تنها چیزی که در چگونگی شروع داستان مهم است این است که ابتدای داستان شما خواننده را در قلاب داستان گیر انداخته و او را به خواندن ادامه داستان به شدت ترغیب کند.

اگر به اندازه کافی زمان صرف کرده و به فکر روش های خوبی برای نحوه شروع نگارش کتاب خود باشید، می توانید
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
حتما شما هم به عنوان یک نویسنده در ابتدای داستان، تنها چیزی که می خواهید این است که خوانندگان تا پایان، داستان شما را بخوانند.

بنابراین، باید حتما با روشی شروع کنید که مخاطب را درگیر کرده؛ علاقه او را برانگیخته و او را برای خواندن ادامه داستان ترغیب کند.

یک روش عالی برای شروع داستان این است که یک سوال مطرح کرده و در شناساندن یک شخصیت مهم از داستان خود، با صحنه سازی مخاطب را درگیر کرده و برای او هیجان و چالش ایجاد کنید.
 
بالا پایین