با سلام و وقت بخیر خدمت شما دلنویس عزیز!
عنوان:
عنوان دلنوشته «از یاد رفتهایم» برگزیده شده است، که به سه بخش تقسیم میشود.
«از+یاد+رفتهام»
از در اینجا مکمل یاد محسوب میشود و باز هم بهمعنای از است.
یاد بهمعنای خاطره یا حافظه است.
رفتهایم هم در اینجا بهمعنای فراموش شده است.
از لحاظ معنایی هر سه واژهی عنوان دلنوشته معنا شد و هر کدام معنایی جداگانه را دارا بود، که در کنار یکدیگر معنای جدیدی چون از خاطرهها فراموش شده را بهوجود آوردند.
از لحاظ استاندارد هیچ یک از واژگان عنوان دلنوشته کلیشهای محسوب نمیشود.
ژانر:
ژانر دلنوشته «تراژدی» انتخاب شده است. بنابراین باید صد درصد دلنوشته دارای ژانر «تراژدی» باشد؛ که این عمل کاملاً انجام شده است و رعایت ژانر در تک به تک پستها بهدرستی صورت گرفته است.
مقدمه:
مقدمهی دلنوشته از لحاظ معنایی و مفهومی بهطور واضح بیان شده است، بهطوری که لزومی ندارد تا خواننده دو بار یا چند بار دیگر مقدمه را بخواند تا کاملاً حس و احوالات آن را درک کند امّا در مقدمه دو اشکال نگارشی دیده شد که شامل این «نمیشوند شاید و یکبار» اشکالات بوده است.
انسجام:
اگر بخواهم انسجام پستهای دلنوشته را بهطور کلی بیان کنم، میتوان گفت تقریباً رعایت شده است امّا با این حال در بعضی از پستها تفاوت بهطور آشکار واضح است.
بهعنوان مثال این پارت...
تو نمیفهمی اجبار و طعم نبودن را،
تو حتی یک دفعه از این رو به آن رو نشدهای...
هرگز دلت را جایی جای نگذاشته،
و هرگز از یاد نرفتهای.
و این پارت...
دست پسر فلان همسایه که فلان خاله خانم گفته معتاد است را میگیری، بلندش میکنی و آرام خاک شانههایش را میتکانی.
لبخندی بیجان به رویش میپاشی و میگویی: «نبینم گرفته باشیا، من هنوز به یادتم»
و تو به یاد آن کمر خمیده و ته ریش بلند که
بیحرکت تمام روز را کنار گربههای رنگ و رو رفته مینشیند، میمانی.
هرروز با نگاهی از کنارش رد میشوی و در دل میگویی:
- من از یاد رفتهام اما تو در خاطرم خواهی ماند، بدون هیچ نام و نشانی.
که در آنها رعایت نشدن انسجام میان پستهای دلنوشته مشاهده میشود.
هدف:
هدف فرعی دلنوشته نشان دهندهی تنهایی و به نوعی فغان فرد به علت تنها بودنش است.
هدف اصلی دلنوشته نشان دهندهی فراموش شدن و از یاد رفتن فرد از ذهن و خاطرات دیگران است، که باعث رنجش شده است.
لحن یا بافت:
لحن دلنوشته ادبی انتخاب شده است که بر این اساس تمامی واژگان پارتهای دلنوشته باید بهطور ادبی بیان شده باشد، که این عمل کاملاً صورت گرفته است و لحن ادبی دلنوشته رعایت شده است.
رعایت اصول نگارشی:
در دلنوشته اشکالات نگارشی بسیاری مشاهده شد، به عنوان مثال «میرویم ما، است ما، چشممان، دستهایمان، بسته... .، نمیشود، و سیاهیم به سان قیر!، آنقدر، نه... ما، نمیایستیم آیینهای، شادیم.، برایمان، نمیزند؛ و، نان... و، برگردد، و، دیدیم. و، صورتمان، توی، میمانیم، هیچکس، نوشتههایمان، بخواند هم نفهمد.، خاطره ای، دور تر، آه زندگی موذی بیخبر... .، نشدهای... هرگز، نگذاشته، و، بی هوا، تکان تکان، نبستی... و، ملاقاتمان، خالیست، و، شده، و، میکنند، و، میمانی، گذاشتهای...، که بیحرکت، هرروز، تو در خاطرم خواهی ماند، بدون هیچ نام و نشانی.، معشوقها، میخرند، و، و پس از دیدن هم گل سرخ از دست آنها سُر میخورد و میافتد، بیهیچ اغراقی.، بیآنکه، گلهایشان، چشمانمان، همانگونه که انسانها.، مثلا، میشوند...، میزند، و، بیدار...، آشنایی...، اینکه، هرکدام، به خاطر، چگونه، بالهایمان، « چرخِ فلک میگردد؛ راه به بیراهه میکشد، زمانی میرسد که آسمان دیگر رنگی ندارد، و ما نیز از یاد میرویم. »» این اشکالات که در نتیجه باعث تاثیرات منفی در دلنوشته شده است.
سخن منتقد:
اوّل از همه خدمت شما دلنویس عزیز خسته نباشید عرض مینمایم و در وهله دوّم برایتان آرزوی آثار بیشتر را خواستار هستم.