- Aug
- 24
- 62
- مدالها
- 2
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
اسپم ممنوع
حالی خوش دار این دل پر سودا را
اسپم ممنوع
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!آنان که محیط فضل و آداب شدندچون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
اسپم ممنوع
تا کی غم آن خورم که دارم يا نهآنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
می نوش بماهتاب ای ماه که ماهتا کی غم آن خورم که دارم يا نه
وين عمر به خوشدلی گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست
کاين دم که فرو برم برآرم يا نه خیام
می نوش بماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را
در بند سر زلف نگاری بودهستاجرام که ساکنان این ایوانند
اسباب تردد خردمندانند
هان تا سر رشتهٔ خرد گم نکنی
کآنان که مدبرند سرگردانند
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک