جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

سایر زبان ها اصطلاحات پزشکی به آلمانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته یادگیری زبان ها توسط noora با نام اصطلاحات پزشکی به آلمانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 420 بازدید, 1 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته یادگیری زبان ها
نام موضوع اصطلاحات پزشکی به آلمانی
نویسنده موضوع noora
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Puyannnn
موضوع نویسنده

noora

سطح
1
 
کابر ویژه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,050
4,237
مدال‌ها
3
1.Ich habe Schmerzen
معنی : من درد دارم.


  1. Ich habe Kopfschmerzen.
معنی : من سردرد دارم.


  1. Ich habe Bauchschmerzen.
معنی : من معده درد دارم.


  1. Ich habe Halsschmerzen.
معنی اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : من گلو درد دارم.


  1. Ich habe Zahnschmerzen.
معنی : من دندان درد دارم.


  1. Ich bin krank.
من مریض هستم.


  1. Mir ist schlecht.
من احساس می کنم بیمار هستم.


اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی
اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی



اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی برای بیان درد یک قسمت از بدن​

از عبارات و جمله های زیر می توانید برای توصیف وجود درد در یکی از اعضای بدن استفاده کنید.

  1. Mein Arm tut weh.
معنی : بازو من درد می کند.
9Meine Schulter tut weh.
معنی اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : شانه من درد می کند.
10Mein Auge tut weh.
معنی : چشم من درد می کند.
11Mein Zeh tut weh.
معنی: انگشت پای من درد می کند.
12Mein Finger tut weh.
معنی: انگشت من درد می کند.
13Mein Fuß tut weh.hurts.
معنی : پاهایم درد می کند.
14Mein Zahnfleish tut weh.
معنی اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : لثه ام درد می کند.
15Mein Hintern tut weh.
معنی : باسنم درد می کند.
16Mein Knie tut weh.
معنی : زانوی من درد ی کند.
17Mein Kopf tut weh.
معنی : سرم درد می کند.
18Mein Bein tut weh.
معنی : پای من درد می کند.
19Mein Rücken tut weh.
معنی : کمر من درد می کند.


اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی مربوط به سوالات پزشک​

هنگام مراجعه به پزشک، او ممکن است سوالاتی مانند موارد زیر را بپرسد تا در مورد علائم شما بیشتر بداند.
20.Was haben Sie für Symptome?
معنی : شما چه نوع علائمی دارید ؟
21.Haben Sie Schmerzen?
معنی : آیا درد دارید؟
22.Wo haben Sie Schmerzen?
معنی : در کدام قسمت درد دارید؟
23.Haben Sie Fieber?
معنی : آیا تب دارید؟

ممکن است ایده ای در مورد مشکل خودتان داشته باشید. می توانید از عبارت های زیر استفاده کنید:
24Ich habe eine Erkältung.
معنی اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : من سرماخوردگی دارم.
25Ich habe eine Grippe.
معنی:من آنفلونزا دارم.
26Ich habe eine Infektion.
معنی : من عفونت دارم.
27Ich habe einen Virus.
معنی اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : من ویروس دارم.
28Ich habe eine Allergie.
معنی : من آلرژی دارم.
29Ich habe Heuschnupfen.
معنی : من تب بالایی دارم.


ممکن است ایده ای در مورد مشکل خودتان داشته باشید. می توانید از عبارت های زیر استفاده کنید:
24Ich habe eine Erkältung.
معنی اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : من سرماخوردگی دارم.
25Ich habe eine Grippe.
معنی:من آنفلونزا دارم.
26Ich habe eine Infektion.
معنی : من عفونت دارم.
27Ich habe einen Virus.
معنی اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : من ویروس دارم.
28Ich habe eine Allergie.
معنی : من آلرژی دارم.
29Ich habe Heuschnupfen.
معنی : من تب بالایی دارم.


.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
شما ممکن است قسمتی از بدن خود را بریده باشید و به بانداژ نیاز داشته باشید، یا شاید ممکن است به قرص خواب ی شربت سرفه نیاز داشته باشید. می توانید از عبارت های زیر برای بیان آنچه که می خواهید استفاده کنید. این اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی را تمرین و تکرار کنید تا بتوانید در شرایط مختلف از آن استفاده کنید.

Ich brauche einen Verband.31

معنی : من به بانداژ نیاز دارم.

Ich brauche ein Pflaster.32

معنی: من به یک باند نیاز دارم.

Ich brauche Schmerztabletten.33

معنی اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : من به چند مسکن نیاز دارم.

Ich brauche Schlaftabletten.34

معنی : من به قرص خواب نیاز دارم.

Ich brauche Hustensaft.35

معنی : من به شربت سرفه نیاز دارم.

Ich brauche Halsbonbons.36

معنی : من به قرص گلو نیاز دارم.

Ich brauche ein Rezept.37

معنی : من به نسخه نویسی نیاز دارم
 
بالا پایین