- Sep
- 4
- 27
- مدالها
- 2
نام رمان: افسانه شارونا:آغاز
نویسنده: (ت.م) Yogen
ژانر: عاشقانه . تخیلی- فانتزی
عضو گپ نظارت: S.O.W (۷)
خلاصه: سالها پیش در نبردی میان شرق و غرب، لشکر ارسلان شکست خورد و سر خودش هم از بدن جدا کردند، همسر آبستن ارسلان و تعدادی از کودکان و زنان و سالمندان شرقی که از اسارت میترسیدند به سمت شمال فرار کردند، بعد از طی مسیر طولانی و از ترس سربازان در کوهی پنهان شدند و آن کوها مسیر زندگی جدیدی را به آنها نشان داد، حال نسلها گذشته و یکی از نوادگان ارسلان قصد زیرپا گذاشتن قانون را...
مقدمه: در آغاز سرزمینی خشک و بی آب و علف بود، الهگان نظر کردند و زندگی رویش یافت، انسانها به آنجا سفر کردند و امپراطوریها ساخته شد. امان از پادشاهان مستبد که جنگ به راه انداختند و گریه به حال مردمان بیگناهی که کشته شدند، بعضی فرار کردند و بعضی ماندند. سرزمین تکه تکه شد، شمال و جنوب شرق و غرب...
نویسنده: (ت.م) Yogen
ژانر: عاشقانه . تخیلی- فانتزی
عضو گپ نظارت: S.O.W (۷)
خلاصه: سالها پیش در نبردی میان شرق و غرب، لشکر ارسلان شکست خورد و سر خودش هم از بدن جدا کردند، همسر آبستن ارسلان و تعدادی از کودکان و زنان و سالمندان شرقی که از اسارت میترسیدند به سمت شمال فرار کردند، بعد از طی مسیر طولانی و از ترس سربازان در کوهی پنهان شدند و آن کوها مسیر زندگی جدیدی را به آنها نشان داد، حال نسلها گذشته و یکی از نوادگان ارسلان قصد زیرپا گذاشتن قانون را...
مقدمه: در آغاز سرزمینی خشک و بی آب و علف بود، الهگان نظر کردند و زندگی رویش یافت، انسانها به آنجا سفر کردند و امپراطوریها ساخته شد. امان از پادشاهان مستبد که جنگ به راه انداختند و گریه به حال مردمان بیگناهی که کشته شدند، بعضی فرار کردند و بعضی ماندند. سرزمین تکه تکه شد، شمال و جنوب شرق و غرب...
آخرین ویرایش توسط مدیر: