جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی افعال کنایی در زبان انگلیسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اصول ترجمه توسط RPR" با نام افعال کنایی در زبان انگلیسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 122 بازدید, 8 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اصول ترجمه
نام موضوع افعال کنایی در زبان انگلیسی
نویسنده موضوع RPR"
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط RPR"
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
افعال کنایی یا ارگاتیو در زبان انگلیسی افعالی هستند که هم گذرا و هم ناگذر هستند، مثلا close یا increase. این افعال هم می‌توانند بدون مفعول بیایند هم همراه با مفعول. با توجه به اینکه مفعول بگیرند یا نه معنایشان تغییر می‌کند. برای روشن‌تر شدن موضوع به مثال‌ها توجه کنید:

.Peter closed the door(گذرا)
"پیتر" در را بست.
.The door closed(ناگذر)
در بسته شد.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
افعال زیر از پرکاربردترین افعال کنایی در زبان انگلیسی هستند:

begin (شروع کردن، شروع شدن)
break (شکستن، شکسته شدن)
change (تغییر کردن، تغییر دادن)
close (بستن، بسته شدن)
drop (افتادن، انداختن)
crack (ترک خوردن، ترک‌دار شدن)
dry (خشک کردن، خشک شدن)
end (تمام کردن، تمام شدن)
finish (تمام کردن، تمام شدن)
grow (رشد کردن، پرورش دادن)
improve (بهتر شدن، بهتر کردن)
increase (زیاد کردن، زیاد شدن)
move (حرکت کردن، حرکت دادن)
open (باز کردن، باز شدن)
shake (لرزیدن، لرزاندن)
start (شروع کردن، شروع شدن)
stop (متوقف شدن، متوقف کردن)
tear (پاره شدن، پاره کردن)
turn (گشتن، گرداندن)
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
I broke the glass. (گذرا)
من شیشه را شکستم.
I dropped the glass and it broke. (ناگذر)
لیوان را انداختم و آن شکست.
The referee blew his whistle and started the match. (گذرا)
داور در سوتش دمید و بازی را شروع کرد.
The match started at 2.30. (ناگذر)
بازی ساعت 2:30 شروع شد.
We grew some tasty potatoes. (گذرا)
ما سیب زمینی‌های خوشمزه‌ای کاشتیم.
The potatoes were growing well. (ناگذر)
سیب زمینی‌ها داشتند خوب رشد می‌کردند.
The wind shook the trees. (گذرا)
باد درخت‌ها را تکان داد.
The trees shook in the wind. (ناگذر)
درخت‌ها در باد تکان خوردند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
بسیاری از افعالی که در زبان انگلیسی مربوط به آشپزی کردن می‌شوند، کنایی هستند:

bake (پختن، آشپزی کردن)
boil (جوشیدن، جوشاندن)
cook (آشپزی کردن، پختن)
defrost (یخ باز کردن، یخ باز شدن)
freeze (فریز کردن، فریز شدن)
melt (ذوب کردن، ذوب شدن)
roast (بریان کردن، بریان شدن)
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
You should roast the meat at 200 degrees centigrade. (گذرا)
شما باید گوشت را در دمای 200 درجه سانتی گراد بریان کنید.
The meat was roasting in a hot oven (ناگذر)
گوشت داشت در فر داغ بریان می‌شد.
I always defrost meat before I cook it (گذرا)
من همیشه قبل از پختن، یخ گوشت ذوب کنم.
I am waiting for the meat to defrost (ناگذر)
من منتظرم تا یخ گوشت باز شود.
Melt the chocolate and pour it over the ice cream. (گذرا)
شکلات را آب کنید و آن را روی بستنی بریزید.
The chocolate was melting in a pan (ناگذر)
شکلات داشت در قابلمه آب می‌شد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
افعالی که در رابطه با وسایل نقلیه هستند اغلب کنایی هستند:

back (دنده عقب رفتن، دنده عقب راندن)
crash (تصادف کردن، برخورد کردن با)
drive (رانندگی کردن، راندن)
fly (پرواز کردن، راندن هواپیما)
reverse (برعکس کردن، برگرداندن)
run (رانندگی کردن، راندن)
sail (کشتی‌رانی کردن، کشتی راندن)
start (استارت زدن، روشن کردن)
stop (توقف کردن، متوقف کردن)
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
I’m learning to fly a plane. (گذرا)
من دارم یاد می‌گیرم چگونه هواپیما را برانم.
The plane flew at twice the speed of sound. (ناگذر)
هواپیما با سرعت دو برابر صوت پرواز کرد.
He crashed his car into a tree. (گذرا)
او ماشینش را به درخت کوبید.
His car crashed into a tree. (ناگذر)
ماشین او به درخت اصابت کرد.
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
افعال زیر وقتی با اسم‌های خاصی بیایند کنایی هستند و در غیر این صورت افعال گذرا یا ناگذر هستند:

فعل catch با اسم‌های: dress, coat, clothes, trousers etc
فعل fire با اسم‌های: Gun, pistol, rifle, rocket
فعل play با اسم‌های: guitar, music, piano, violin, CD, DVD etc
فعل ring با اسم‌های: bell, alarm
 
موضوع نویسنده

RPR"

سطح
4
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
3,589
24,646
مدال‌ها
6
She caught her dress on a nail. (گذرا)
او لباسش را به میخی گیر داد.
Her dress caught on a nail. (ناگذر)
لباس او به میخی گرفت.
He fired a pistol to start the race. (گذرا)
او تفنگی شلیک کرد تا مسابقه را شروع کند.
A pistol fired to start the race. (ناگذر)
یک اسلحه شلیک شد تا بازی شروع شود.
 
بالا پایین