جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار الفت بروجردی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ~Fateme.h~ با نام الفت بروجردی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 50 بازدید, 5 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع الفت بروجردی
نویسنده موضوع ~Fateme.h~
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ~Fateme.h~
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
الفت بروجردی
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(مرغ گرفتار)

دارد دل من صد غم و غمخوار ندارد
این کودک بیمار پرستار ندارد

در شهر شما جز دل آواره ی ما نیست
آن ک.س که غمی دارد و غمخوار ندارد

آن بهْ که ز کنج قفس آزاد نگردد
مرغی که سر صحبت گلزار ندارد

ماییم و تنی سوده که آسودگی‌اش نیست
ماییم و دلی خسته که دلدار ندارد

نالیدن مرغان چمن خوش بوَد اما
ذوق سخن مرغ گرفتار ندارد

غم آمد و ننشسته ز دل رفت چو دانست
کاین خانه ی ویران در و دیوار ندارد

ای پیرهن آهسته بزن بوسه بر اعضاش
کان خرمن گل طاقت آزار ندارد

جایی که خزف را نشناسند ز گوهر
البته سخن ، گرمی بازار ندارد

جز اهل دلی چند چو پژمان و امیری
(الفت)! گهر شعر ، خریدار ندارد

عبدالله فاطمی (الفت بروجردی)
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(مینا)

رفتی و بی تو در دل شب ها گریستم
شب ها به یاد روی تو ، تنها گریستم

هر شب چو شمع مجلس رندان پاکباز
یا سوختم به خلوت غم ، یا گریستم

دور از تو ای شکوفه ی گل! در خزان عمر
چون ابر نوبهار به هر جا گریستم

لب تا نهاد ساغر می بر لب تو دوش
من سوختم ز رشک و چو مینا گریستم

تا آنکه دامن تو شبی آورم به دست
گاهی به دیر و گه به کلیسا گریستم

(الفت) چو یار، رشتهٔ الفت گسست و رفت
هر دم به یاد ان گل زیبا گریستم

عبدالله فاطمی (الفت بروجردی)
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(شب هجران)

گریان چو شمع در شب هجران نشسته‌ام
چون آسمان ، ستاره به دامان نشسته‌ام

چون زلف بی قرار تو از بازی نسیم
هر شب میان جمع پریشان نشسته‌ام

تا از نگاه گرم تو روشن شود دلم
عمری‌ست همچو آینه، حیران نشسته‌ام

تا چون حباب، بی تو شود خانه‌ام خراب
در موج خیز سی*ن*ه ی طوفان نشسته‌ام

فارغ ز باغبانم و آسوده از بهار
چون لاله‌ای به کنج بیابان نشسته‌ام

از شوق پای‌بوس تو عمری‌ست بی‌قرار
مانند اشک در بن مژگان نشسته‌ام

عبدالله فاطمی (الفت بروجردی)
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(نامرادی‌ها)

بی تو گر دستم به دامان گریبان می‌رسید
همچو گل چاک گریبان تا به دامان می‌رسید

زندگی ز آغاز چون جز نامرادی ها نبود
کاش از آغاز ، عمر ما به پایان می‌رسید

در پریشانی دلم را خاطری مجموع بود
گر شبی دستم بر آن زلف پریشان می‌رسید

من که نتوانم گشودن لب ز غیرت پیش غیر
کاش فریاد دلم بر گوش جانان می‌رسید

راز دل پنهان نمی‌شد از تو در روز وداع
گر نگاه سرد و خاموشم به مژگان می‌رسید

عبدالله فاطمی (الفت بروجردی)
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(اشک چشم)

اشک چشمم اثری در دل ِ جانانه نکرد
آخر این سیل، رهی باز در آن خانه نکرد

آنچنان کرد به جان، آتش ِ سودای غمت
کاتش شمع، ببال و پر پروانه نکرد

مسـ*ـت و آسیمه سر، از خانه برون آمد و هیچ
رحم بر حال ِ دل ِ عاشق دیوانه نکرد

جز غم ِ خانه بر انداز تو ای گنج مراد
غم عشق دگری، در دل ِ ما خانه نکرد

گردش ِ چشم سیه مسـ*ـت تو را، هر ک.س دید
نظری بر می و بر گردش پیمانه نکرد

دوش واعظ سخن از روضه ی رضوان می‌گفت:
خرّم آنکس که چو من، گوش به افسانه نکرد

(الفت) از ناله ی ما سنگ به فریاد آمد
بخت بد، بین اثری در دل ِ جانانه نکرد

عبدالله فاطمی (الفت بروجردی)
 
بالا پایین