جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

امام شناسی امام علی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات مذهبی توسط شاهدخت با نام امام علی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 158 بازدید, 8 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات مذهبی
نام موضوع امام علی
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
برای امام علی
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
هرکه علی‌ وار زندگی کند و علی‌ وار کار کند و علی‌ وار سخن بگوید و علی‌ وار بیندیشد، نمی‌ تواند از سرنوشت محتوم علی‌ وار بگریزد…”
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
و علی آمد تا هر بت و بتخانه ای ویران شوند و شیاطین جن و انس شرمنده از جسارت.

و علی آمد تا سرچشمه هدایت، ولایت و سعادت انسان در زمین شکل بگیرد. جاری شود.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
خورشید مثل کسی که گویی همه چیز را می داند، دستانش را زیر گونه های خود گذاشته بود و به کعبه می نگریست. حالا او می دانست اگر آن اتفاق استثنایی بیفتد، دیگر کسی خورشید بودن او را باور نمی کند. او اینک فاطمه را می دید که باردارِ خورشیدی به نام علی بود.

با به دنیا آمدن او، دیگر بعید بود آسمانی ها در وصف خورشید از او سخن بگویند، با این همه او هم مانند بقیه آسمانی ها، منتظر و شادمان بود. علی که آمد، خیلی ها سر بالا گرفتند، مثل «رجب» که حالا دیگر میان ماه ها سری پیدا کرده بود.

بعد از آن نوبت واژه ها رسید، بسیج شدند و هر چه از دستشان برمی آمد، کردند، کم هم نگذاشتند؛ تمام آن چه می توانستند بگویند یا بسرایند گفتند و سرودند، اما باز سال های سال تا توصیف کامل علی، وقت می خواستند. واژه ها هنوز هم مشغول اند، اما به این اطمینان قلبی رسیده اند که این مهم کار آن ها نیست، علی فراتر از توان همه آن هاست.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
آرامشم را با تو می یابم
علی جان، پنجره دلم را به روی صحن وجود آسمانی ات می گشایم و خویش را اسیر کمند شوق آفرین عشقت می کنم، ای هم زبانِ بهترین دقایق حیات، با تو سخن آغاز می کنم که پیاله حیاتم را، ساقی بزم شورانگیز خیال تو لبریز ساخته، و خاکستر وجودم را آتش عشق تو بر باد داده است.

علی جان، درخشش طلیعه با شکوه وجود تو از پشت کوهسار چشمان همیشه مشتاق ما، شکوفایی گل های آفرینش را برایمان به ارمغان می آورد، آن گاه که نم نم باران لطیف مهر تو بر صفحه دلمان جاری می شود.

نسیم مهرورزی با تو، در آسمان قلبمان وزشی آرام از سر می گیرد و عطر دل انگیز کوچه باغ های آرام اندیشه مطهّرت را به ما هدیه می کند. علی جان، در کلاس مهر تو، گل های سرخ باغ دل بستگی شکوفا می شود و عطر بنفش سادگی و خلوصت، هم دم نفس های زندگی، به روح پرتلاطم انسانی ات آرامش می بخشد.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
طعم تلخ بی‏ علی بودن را حتی امروز می ‏توان چشید؛ طمعی که قرن‏هاست زاده می‏شود.
اما دروازه‏ های ماه را نگاه کنید که امشب چه گستردگی فراخی دارند.

نگاه کنید که پیامبر، چگونه پرشور به استقبال وصی بزرگ خویش آمده است و خاتون بزرگ عرش نیز که دست در دست پدر، انتظار می‏ کشد.

مهتاب، ردّ پرواز مولا را مفروش کرده‏ است. آری! این علی علیه‏السلام ست که پس از سال‏ها، دوباره در کنار فاطمه علیهاالسلام ایستاده است؛ آن‏چنان که به پاس دیدار دوباره، پیامبر بزرگ را در آغوش مهر خویش می‏ فشارد.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
آسمان، بغض کرده بود و ستاره ها از نگاه به صورت چروکیده اش شرم داشتند. هیچ صدایی نمی امد و تاریخ محکم گوشهای خود را می فشرد تا صدای آخرین نجوای وی را نشنود.

آهنگ رفتن به سوی مسجد کرد. برخاست و کمربندش را محکم تر بست. نخستین گام راکه برداشت، زمین و زمان به التماس افتاد.

گویا ذرات هستی را آرزویی جز ماندن او نبود. اول از همۀ چفت در بود که دست نیاز و التماس به سویش دراز کرد و کمربندش را گرفت. مرد، لحظه ای ایستاد و با خود و او گفت: کمرت را برای مرگ محکم تر ببند….

گره شال را محکم تر گره زد و بر آستانه در ایستاد. مرغان ناخفته، شب که صدا در گلویشان شکسته بود به سویش دویدند، همهمه ای حیاط منزل را برداشت؛ همهمه ای که سوگی بزرگ در پی داشت.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
مرغان به سویش دویدند و پایین ترین گوشه لباسهایش را به منقار خود گرفتند. لابه ها و التماسها، همهمه ها و زمزمه های مرد در هم تنیده شد و آوایی جان فرسا را نواخت که دل صبورترین سنگهای هستی را لرزاند.

آوایی که هنوز به گوش تاریخ نرسیده بود… و این‌ها همۀ موسیقی سوگی بود که پیش از واقعه نواخته می شد.

… مرد از منزل بیرون شده و با گامهایی استوار به سوی مسجد به راه افتاد. طنین گامهای مطمئن اش همۀ نفسها را در سی*ن*ه حبس کرد. اول از همه ی نفس دورترین ستاره ها راکه از شبِ او و بیداریهایش خاطره داشتند.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
Yalda.Sh
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,313
مدال‌ها
25
موسیقی سوگ زیر ضرباهنگ گامهایش حماسی تر شد و قلب تاریخ را اکثر به تپش انداخت. سی*ن*ه فراخ زمین جمع شده بود و دوشیزه شیون ناله های خود را با موسیقی سوگ و ضرباهنگ محکم آن هماهنگ تر نمود.

ناله هایش سوزناک تر شد. فرشتگان با دست، دهان خود را می فشردند تا صدای شیون شان ارکان عرش را نلرزاند و پایه های آن را فرو نریزد.
 
بالا پایین