موضوع نویسنده
Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدال‌ها
- 3
یک مروج کتاب و کتابخوانی با اشاره به جانمایی غرفه‌های روستاها و عشایر دوستدار کتاب در نمایشگاه کتاب تهران می‌گوید: امیدوارم برای سال‌های بعد دوستان دست‌اندرکار و مسئول برگزاری نمایشگاه شرایطی را فراهم کنند تا روستاهای دوستدار کتاب از روزهای آغازین تا روزهای پایانی نمایشگاه، همزمان در کنار هم و در جایی مناسب و بهتر از فضای فعلی قرار بگیرند و تبادل تجربه کنند.
عبدالحکیم بهار، مروج کتاب و کتابخوانی از روستای رمین چابهار در نوشتار خود آورده است: سی و سومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران روز شنبه، سی و یکم اردیبهشت به آخر رسید.
اینکه اوضاع آن چگونه بود و کدام ناشرین حضور پیدا کردند و دلیل ناشرین غایب چی بوده و چرا شرکت نکرده‌اند و نقاط ضعف و قوت نمایشگاه چه‌ها بوده، مواردی هستند که اگر به همه آن‌ها پرداخته شود، باید ساعت‌ها پیرامون آن‌ها حرف زد و ده‌ها صفحه مطلب نوشت و کارهای مختلف دیگر انجام داد که مجالی برای گنجانیدن همه آن‌ها در این یادداشت کوتاه نیست.
آنچه در این مطلب می‌خواهم به آن اشاره‌ای داشته باشم حضور روستاها و عشایر دوستدار کتاب ایران است که چند سالی است در بخشی از نمایشگاه دیده می‌شوند. هفتاد- هشتاد روستایی که در این هفت -هشت سال گذشته حرف‌های خوبی در حوزه کتابخوانی داشته‌اند. روستاهایی که به‌صورت نوبتی در ایام نمایشگاه در محوطه باز مصلی زیر چادرهایی برزنتی حضور پیدا کرده‌اند و بخشی از دستاوردهای فرهنگی روستای‌شان در حوزه کتاب و کتابخوانی را به نمایش گذاشته‌اند.
غرفه‌های ساده‌ای که بعدازظهرها، شدت گرما در آن به اوج خود می‌رسید و آفتاب، داخل چادرها را چون کوره‌های آجرپزی داغ نگه می‌داشت با این حال این غرفه‌ها پاتوق لحظه‌لحظه هنرمندان، شاعران، نویسندگان، ناشران، فعالان حوزه نشر و عموم مردم بود.
روستاییان جلسات متعددی با متخصصان حوزه کتاب و کتابخوانی در غرفه‌های‌شان برگزار می‌کردند و تصمیمات خیلی خوبی را با هماهنگی و همفکری هم می‌گرفتند تا در طول سال آن‌ها را به مرحله اجرا و انجام برسانند و بهتر از گذشته فعالیت‌های کتاب‌خوانی‌شان را گسترش دهند.
عبدالحکیم بهار، مروج کتاب و کتابخوانی از روستای رمین چابهار در نوشتار خود آورده است: سی و سومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران روز شنبه، سی و یکم اردیبهشت به آخر رسید.
اینکه اوضاع آن چگونه بود و کدام ناشرین حضور پیدا کردند و دلیل ناشرین غایب چی بوده و چرا شرکت نکرده‌اند و نقاط ضعف و قوت نمایشگاه چه‌ها بوده، مواردی هستند که اگر به همه آن‌ها پرداخته شود، باید ساعت‌ها پیرامون آن‌ها حرف زد و ده‌ها صفحه مطلب نوشت و کارهای مختلف دیگر انجام داد که مجالی برای گنجانیدن همه آن‌ها در این یادداشت کوتاه نیست.
آنچه در این مطلب می‌خواهم به آن اشاره‌ای داشته باشم حضور روستاها و عشایر دوستدار کتاب ایران است که چند سالی است در بخشی از نمایشگاه دیده می‌شوند. هفتاد- هشتاد روستایی که در این هفت -هشت سال گذشته حرف‌های خوبی در حوزه کتابخوانی داشته‌اند. روستاهایی که به‌صورت نوبتی در ایام نمایشگاه در محوطه باز مصلی زیر چادرهایی برزنتی حضور پیدا کرده‌اند و بخشی از دستاوردهای فرهنگی روستای‌شان در حوزه کتاب و کتابخوانی را به نمایش گذاشته‌اند.
غرفه‌های ساده‌ای که بعدازظهرها، شدت گرما در آن به اوج خود می‌رسید و آفتاب، داخل چادرها را چون کوره‌های آجرپزی داغ نگه می‌داشت با این حال این غرفه‌ها پاتوق لحظه‌لحظه هنرمندان، شاعران، نویسندگان، ناشران، فعالان حوزه نشر و عموم مردم بود.
روستاییان جلسات متعددی با متخصصان حوزه کتاب و کتابخوانی در غرفه‌های‌شان برگزار می‌کردند و تصمیمات خیلی خوبی را با هماهنگی و همفکری هم می‌گرفتند تا در طول سال آن‌ها را به مرحله اجرا و انجام برسانند و بهتر از گذشته فعالیت‌های کتاب‌خوانی‌شان را گسترش دهند.
