Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدالها
- 3
کتاب جدید محمدجعفر قنواتی با عنوان «شیرزاد و گلشاد و چهل و هفت داستان دیگر» منتشر شد.
این نویسنده و پژوهشگر ادبیات فولکلور درباره کتاب جدید خود گفت: این کتاب در واقع یکی از «جامعالحکایات»ها است و من برای اینکه با جامعالحکایاتهای دیگر اشتباه نشود، اسم یکی از داستانهای کتاب را که «شیرزاد و گلشاد» است، روی کتاب گذاشتهام. جامعالحکایات هم عنوان عمومی کتابهایی است که مجموعه داستان هستند، فکر میکنم مجموعا ۶۰ جامعالحکایات داریم که تعداد داستانها و زمان نوشتنشان باهم فرق میکند؛ جامعالحکایاتهایی از قرن ۱۰ داریم تا قرن ۱۳، مجموعههای از چهار داستان داریم تا ۵۷ داستان، یعنی جامعالحکایاتی هست که چهار داستان دارد. تعدادی از جامعالحکایتها را من تصحیح کردهام، «جامع الحکایات» کتابخانه آستان قدس ۴۶ داستان دارد و آن را به همراه سرکار خانم دکتر خدیش تصحیح و به سال ۱۳۹۰ منتشر کردیم. «جامع الحکایات کتابخانه گنجبخش» را که ۲۳ داستان دارد، به تنهایی به سال ۱۳۹۳ تصحیح و منتشر کردم. خانم دکتر خدیش نیز «جامعالحکایات کتابخانه ایندیا آفیس» را تصحیح کرده است که طی روزهای آینده از سوی نشر خاموش منتشر میشود.
جعفری قنواتی در توضیح بیشتر این جامع الحکایات گفت: بیشتر این داستانها، داستانهای ادب عامه هستند؛ کسانی در هر عصری که میزیستند، افسانههایی را که شنیدهاند، مکتوب کردهاند، تعدادی از این افسانهها هنوز که هنوز است در میان مردم رایجاند. در مقدمه کتاب اخیر به نمونههایی که هنور بین مردم رایج هستند و برخی از پژوهشگران جمعآوری کردهاند اشاره کردهام.
او خاطرنشان کرد: این کتاب در قرن ۱۳ و در بخارا تألیف شده و نثرش هم نثر فارسی ماوراءالنهری است، نثری که تاجیکها به کار میبرند و زبانش، زبان ماوراءالنهری است، بسیاری از کلماتی که در این کتاب به کار رفته، برای ما ناآشنا هستند زیرا در ایران فعلی(سیاسی) به کار نمیروند و بنابراین فهرستی از کلمات را ترتیب دادهام. برای نمونه "آفتاب برآمد" یعنی مشرق، "امشب" به جای دیشب (هنوز هم تاجیکها به کار میبرند)، "تابدان" به معنای دریچه، "جگر داشتن" به معنی جرأت داشتن البته در نثر قدیم هم داریم، "کافتن" به معنای جستوجو کردن، "در زیر لت کردن" به معنای کتککاری کردن، "پایان" به جای پایین، "زینه" به معنای پله یا نردبان. کلمات ترکی هم که به واسطه حضور ازبکها در آنجا به کار رفته، کم نیستند.
جعفری قنواتی درباره ویژگیهای این کتاب غیر از زبان خاصی که دارد، اظهار کرد: تعداد افسانههای شفاهی که امروز هنوز در بین مردم رایجاند و در این کتاب هستند، در قیاس با سایر جامعالحکایتها بسیار بیشتر است مثلا روایتی از «سندبادنامه» در این کتاب آمده است که قصههای درونی یا فرعی آن، همه قصههایی هستند که هنوز بین مردم ایران رایجاند، یا حکایت «گرگ و روباه و پیر باغبان» که انجوی ۳۰ روایت از آن را چاپ کرده و یا حکایت «پیری که در خواب ماه و آفتاب دید» و روایتهای «جهود و مسلمان مفلس» و «حکایت نصر عیار و پادشاه خراسان» که در کتاب «مشدی گلینخانم» هم آمده است. نکته دیگر اینکه تعداد داستانهایی که در این نسخه ساختار تو در تو یا داستان در داستان دارند در قیاس با سایر نسخه ها بسیار بیشترند.
این نویسنده و پژوهشگر ادبیات فولکلور درباره کتاب جدید خود گفت: این کتاب در واقع یکی از «جامعالحکایات»ها است و من برای اینکه با جامعالحکایاتهای دیگر اشتباه نشود، اسم یکی از داستانهای کتاب را که «شیرزاد و گلشاد» است، روی کتاب گذاشتهام. جامعالحکایات هم عنوان عمومی کتابهایی است که مجموعه داستان هستند، فکر میکنم مجموعا ۶۰ جامعالحکایات داریم که تعداد داستانها و زمان نوشتنشان باهم فرق میکند؛ جامعالحکایاتهایی از قرن ۱۰ داریم تا قرن ۱۳، مجموعههای از چهار داستان داریم تا ۵۷ داستان، یعنی جامعالحکایاتی هست که چهار داستان دارد. تعدادی از جامعالحکایتها را من تصحیح کردهام، «جامع الحکایات» کتابخانه آستان قدس ۴۶ داستان دارد و آن را به همراه سرکار خانم دکتر خدیش تصحیح و به سال ۱۳۹۰ منتشر کردیم. «جامع الحکایات کتابخانه گنجبخش» را که ۲۳ داستان دارد، به تنهایی به سال ۱۳۹۳ تصحیح و منتشر کردم. خانم دکتر خدیش نیز «جامعالحکایات کتابخانه ایندیا آفیس» را تصحیح کرده است که طی روزهای آینده از سوی نشر خاموش منتشر میشود.
جعفری قنواتی در توضیح بیشتر این جامع الحکایات گفت: بیشتر این داستانها، داستانهای ادب عامه هستند؛ کسانی در هر عصری که میزیستند، افسانههایی را که شنیدهاند، مکتوب کردهاند، تعدادی از این افسانهها هنوز که هنوز است در میان مردم رایجاند. در مقدمه کتاب اخیر به نمونههایی که هنور بین مردم رایج هستند و برخی از پژوهشگران جمعآوری کردهاند اشاره کردهام.
او خاطرنشان کرد: این کتاب در قرن ۱۳ و در بخارا تألیف شده و نثرش هم نثر فارسی ماوراءالنهری است، نثری که تاجیکها به کار میبرند و زبانش، زبان ماوراءالنهری است، بسیاری از کلماتی که در این کتاب به کار رفته، برای ما ناآشنا هستند زیرا در ایران فعلی(سیاسی) به کار نمیروند و بنابراین فهرستی از کلمات را ترتیب دادهام. برای نمونه "آفتاب برآمد" یعنی مشرق، "امشب" به جای دیشب (هنوز هم تاجیکها به کار میبرند)، "تابدان" به معنای دریچه، "جگر داشتن" به معنی جرأت داشتن البته در نثر قدیم هم داریم، "کافتن" به معنای جستوجو کردن، "در زیر لت کردن" به معنای کتککاری کردن، "پایان" به جای پایین، "زینه" به معنای پله یا نردبان. کلمات ترکی هم که به واسطه حضور ازبکها در آنجا به کار رفته، کم نیستند.
جعفری قنواتی درباره ویژگیهای این کتاب غیر از زبان خاصی که دارد، اظهار کرد: تعداد افسانههای شفاهی که امروز هنوز در بین مردم رایجاند و در این کتاب هستند، در قیاس با سایر جامعالحکایتها بسیار بیشتر است مثلا روایتی از «سندبادنامه» در این کتاب آمده است که قصههای درونی یا فرعی آن، همه قصههایی هستند که هنوز بین مردم ایران رایجاند، یا حکایت «گرگ و روباه و پیر باغبان» که انجوی ۳۰ روایت از آن را چاپ کرده و یا حکایت «پیری که در خواب ماه و آفتاب دید» و روایتهای «جهود و مسلمان مفلس» و «حکایت نصر عیار و پادشاه خراسان» که در کتاب «مشدی گلینخانم» هم آمده است. نکته دیگر اینکه تعداد داستانهایی که در این نسخه ساختار تو در تو یا داستان در داستان دارند در قیاس با سایر نسخه ها بسیار بیشترند.