جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشاء (جانشین یک کودک کار باشید)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط ASHOB با نام انشاء (جانشین یک کودک کار باشید) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 198 بازدید, 1 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشاء (جانشین یک کودک کار باشید)
نویسنده موضوع ASHOB
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ASHOB
موضوع نویسنده

ASHOB

سطح
5
 
˶⁠کاربر ویژه انجمن˶⁠
کاربر ویژه انجمن
May
2,068
6,797
مدال‌ها
6
مقدمه: دو سال است که پدرش مرده و کار می کند. هر روز با طلوع خورشید از خانه بیرون می زند و با خورشید سر به بالش می گذارد. گاهی نان خشک جمع می کند و زمانی واکس می زند، گاهی شیشه ماشین می شوید و زمانی هم گل فروشی، کارش فصل به فصل فرق دارد.


بدنه: روزهایی که مادرش سرکار نمی رود و خرج کفاف نمی دهد،محمد مجبور است که کمک خرج شود و چاره نیست. مادرش هم ناتوان شده و دستش از رخت شویی و کار ترک برداشته است . محمد به سختی گونی ضایعات را حمل می کند و ان طرف مردی حاجی با ماشینی شاسی بلند ایستاده و مشغول خوردن نوشابه خنک است.
 
موضوع نویسنده

ASHOB

سطح
5
 
˶⁠کاربر ویژه انجمن˶⁠
کاربر ویژه انجمن
May
2,068
6,797
مدال‌ها
6
چه قدر راحت است و پول دار، راستی چند نفر تو کشور ما راحت زندگی می کنند و مشکلی ندارند. محمد هر بار زیر گونی کمر خم می کند تا مادر دستش را جلوی نامرد دراز نکند و سرش بالا باشد. مدرسه و درس هم که آرزو شد و کم کم فراموش می شود. روزهایی که با خوبی و خوشی مدرسه می رفت، خاطره شد و حال اندوهی جانکاه مانده است. کفشش پاره و لباسش هم کهنه شده و حتی روی مدرسه رفتن هم ندارد.

روزی که برایش کتانی نو دادند دو سال پیش بود و حال دو سال از آن روز گذشته است و حال کفشش هم پاره شده است.نه نانی و نه غذایی، صبح تا غروب کودکی مظلوم زیر آفتاب گرم و سرمای دی ماه تن خسته می کند و درد می کشد. سرپناهی ندارد و همیشه آواره است.


نتیجه گیری: کودکان کار هم از این سرزمین هستند و باید از تحصیل و آموزش برخوردار باشند و راحت زندگی کنند. کودک کار درس و خانه و کیف و کفش و رفاه می خواهد.
 
بالا پایین