موضوع نویسنده
STARLET
سطح
1
୧(ارشد بخش ادبیات)୨
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Feb
- 3,456
- 14,786
- مدال‌ها
- 4
انشا در مورد: مقایسه رفتگر با آفتاب
به نام مناسب ترین واژه ها… به رسم محبت به نام خدا…
صبحی دیگر با صدای خش خش جارو کردنش از خواب برخاستم. امروز هم مثل همیشه از رقیب خودش زودتر بیدار شده بود .رقابتی دوستانه بین دو خورشید.
رفتگر جلوه ای دیگر از خورشید است. هر روز قبل از اینکه روشنی روز نمایان شود پدرم جسم بی جان و غبار آلود شهر را سرو سامان می دهد و با آن که جاروی بلندش دستی به سرو گوش خیابان ها می کشد.
خورشیدی که خستگی ناپذیر است و خستگی که برای خورشید شهر بی معنا است. خورشید شهر که با خورشید آسمان همکار است. خورشیدی که تاریکی و سیاهی را از شهر بیرون می کند. و رفته گری که آشغال و کثیفی را از شهر بیرون می راند…
خورشیدی که شهر را پر از گرما می کند و رفته گری که با وجودش کوچه ها و خیابان را گرم نگه می دارد. خورشیدی که برای روشنی بخشیدن به شهر از خود مایه می گذارد و رفته گری که برای پاکیزگی شهر از جان خود مایه می گذارد. اما از همه این ها که بگذریم خورشید از رفته گر کم محبت تر است خورشید هر روز غروب می کند و گرمایش را دیگر نمی بخشد اما رفته گر شب هم گرمای خود را به کوچه و خیابان های شهر می بخشد.
گاهی چند لکه ابر کافی است که خورشید را لکه دار کند اما رفته گر خودش لکه گیر می شود و پنهان نمی ماند پشت لکه بر عکس خورشید…
به نام مناسب ترین واژه ها… به رسم محبت به نام خدا…
صبحی دیگر با صدای خش خش جارو کردنش از خواب برخاستم. امروز هم مثل همیشه از رقیب خودش زودتر بیدار شده بود .رقابتی دوستانه بین دو خورشید.
رفتگر جلوه ای دیگر از خورشید است. هر روز قبل از اینکه روشنی روز نمایان شود پدرم جسم بی جان و غبار آلود شهر را سرو سامان می دهد و با آن که جاروی بلندش دستی به سرو گوش خیابان ها می کشد.
خورشیدی که خستگی ناپذیر است و خستگی که برای خورشید شهر بی معنا است. خورشید شهر که با خورشید آسمان همکار است. خورشیدی که تاریکی و سیاهی را از شهر بیرون می کند. و رفته گری که آشغال و کثیفی را از شهر بیرون می راند…
خورشیدی که شهر را پر از گرما می کند و رفته گری که با وجودش کوچه ها و خیابان را گرم نگه می دارد. خورشیدی که برای روشنی بخشیدن به شهر از خود مایه می گذارد و رفته گری که برای پاکیزگی شهر از جان خود مایه می گذارد. اما از همه این ها که بگذریم خورشید از رفته گر کم محبت تر است خورشید هر روز غروب می کند و گرمایش را دیگر نمی بخشد اما رفته گر شب هم گرمای خود را به کوچه و خیابان های شهر می بخشد.
گاهی چند لکه ابر کافی است که خورشید را لکه دار کند اما رفته گر خودش لکه گیر می شود و پنهان نمی ماند پشت لکه بر عکس خورشید…