- Apr
- 5,475
- 6,423
- مدالها
- 12
برای نوشتن انشا در مورد سفرنامه خوب است که در مرحله اول بدانیم سفرنامه چیست. پس من در انشای خود انواع سفرنامه و جزئیات سفرنامه را خواهم گفت.
از آنجا که سفرها به انگیزههای گوناگونی چون تجارت و سیاحت و زیارت یا تحقیق و جز اینها صورت میگیرد، سفرنامهها نیز به تبع انگیزه نویسنده از سفر، تنوعی چشمگیر دارند و اطلاعات گوناگونی را در اختیار خوانندگان قرار میدهند.
سفرنامهها معمولاً زبان و بیانی ساده و شیرین دارند. شاید دلیل سادهگویی بخش بزرگی از سفرنامهها را بتوان در حین سفر نگاشته شدن آنها دانست؛ زیرا در هنگام جا به جایی و حرکت در سفر امکان سخن پردازیهایی ادبی که به تفکر زیادی احتیاج دارند نیست و نویسنده سفرنامه که در حقیقت همان بیننده حوادث سفر است، ناچار است برای ثبت و ضبط حداکثری وقایع به قلم خود سرعت ببخشد و همین کار او را از سخنپردازی در نقل روایاتش دور میدارد.
سفرنامهها یک بعد مهم دیگر نیز دارند و آن هم دیدن لایههای پنهان وجود نویسنده سفرنامه است.
در سفر است که میزان صبر و شکیبایی افراد، حسن معاشرت آنها با انسانهای مختلف و قدرت روحی ایشان در تطبیق دادن خود با محیط جدید محک میخورد.
خدمت بزرگ دیگر سفرنامهها، ژرفنگری خاصی است که این دسته از گونههای ادبی در باب شناخت جغرافیایی و تاریخی به خواننده خود میبخشند.
با مطالعه سفرنامهای صادقانه و دقیق، گویی ما نیز با راوی ماجراها از درههای عمیق و کوههای بلند عبور میکنیم ، از دهکدههای متروک دیدن میکنیم، با مفاخر هر کشور آشنا میشویم ، با مردمان هر ناحیه مأنوس میشویم، بر سر سفره خوراکشان مینشینیم و با مراسم و سنتهایشان الفت میگیریم و در یک کلام: با خواندن سفرنامه در حقیقت ما با گوش نویسنده میشنویم و با چشمان او میبینیم.
شاید چنین پنداشته شود که امروزه با وجود دوربینهایی که تمامی عالم را احاطه کردهاند و فناوریهای نوین، از رنگِ پر رنگ سفرنامههای دوران کهن کاسته شده. اما هرگز چنین نیست.
سفرنامه دیدن عالم است از مجرای دل و اندیشه و احساس راوی آن. سفرنامه طبیعت را، انسانها را و سنتها را به شکل خام و بیروح به ما نشان نمیدهد، سفرنامه برشی است از قلب نویسنده سفرنامه که با هدیههایی که از سفرش با خود آورده در آمیخته و برای ما ارمغان آورده است.
از این انشا نتیجه میگیریم که خواندن سفرنامه به عنوان هدیه و سوغاتی است که نویسنده آن برای مردم همه زمانها آورده است. ما نیز میتوانیم چنین هدیهای به آیندگان بدهیم.
از آنجا که سفرها به انگیزههای گوناگونی چون تجارت و سیاحت و زیارت یا تحقیق و جز اینها صورت میگیرد، سفرنامهها نیز به تبع انگیزه نویسنده از سفر، تنوعی چشمگیر دارند و اطلاعات گوناگونی را در اختیار خوانندگان قرار میدهند.
سفرنامهها معمولاً زبان و بیانی ساده و شیرین دارند. شاید دلیل سادهگویی بخش بزرگی از سفرنامهها را بتوان در حین سفر نگاشته شدن آنها دانست؛ زیرا در هنگام جا به جایی و حرکت در سفر امکان سخن پردازیهایی ادبی که به تفکر زیادی احتیاج دارند نیست و نویسنده سفرنامه که در حقیقت همان بیننده حوادث سفر است، ناچار است برای ثبت و ضبط حداکثری وقایع به قلم خود سرعت ببخشد و همین کار او را از سخنپردازی در نقل روایاتش دور میدارد.
سفرنامهها یک بعد مهم دیگر نیز دارند و آن هم دیدن لایههای پنهان وجود نویسنده سفرنامه است.
در سفر است که میزان صبر و شکیبایی افراد، حسن معاشرت آنها با انسانهای مختلف و قدرت روحی ایشان در تطبیق دادن خود با محیط جدید محک میخورد.
خدمت بزرگ دیگر سفرنامهها، ژرفنگری خاصی است که این دسته از گونههای ادبی در باب شناخت جغرافیایی و تاریخی به خواننده خود میبخشند.
با مطالعه سفرنامهای صادقانه و دقیق، گویی ما نیز با راوی ماجراها از درههای عمیق و کوههای بلند عبور میکنیم ، از دهکدههای متروک دیدن میکنیم، با مفاخر هر کشور آشنا میشویم ، با مردمان هر ناحیه مأنوس میشویم، بر سر سفره خوراکشان مینشینیم و با مراسم و سنتهایشان الفت میگیریم و در یک کلام: با خواندن سفرنامه در حقیقت ما با گوش نویسنده میشنویم و با چشمان او میبینیم.
شاید چنین پنداشته شود که امروزه با وجود دوربینهایی که تمامی عالم را احاطه کردهاند و فناوریهای نوین، از رنگِ پر رنگ سفرنامههای دوران کهن کاسته شده. اما هرگز چنین نیست.
سفرنامه دیدن عالم است از مجرای دل و اندیشه و احساس راوی آن. سفرنامه طبیعت را، انسانها را و سنتها را به شکل خام و بیروح به ما نشان نمیدهد، سفرنامه برشی است از قلب نویسنده سفرنامه که با هدیههایی که از سفرش با خود آورده در آمیخته و برای ما ارمغان آورده است.
از این انشا نتیجه میگیریم که خواندن سفرنامه به عنوان هدیه و سوغاتی است که نویسنده آن برای مردم همه زمانها آورده است. ما نیز میتوانیم چنین هدیهای به آیندگان بدهیم.