جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا در مورد قلم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا در مورد قلم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,626 بازدید, 6 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا در مورد قلم
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,475
6,423
مدال‌ها
12
قلم ابزاری ست به ظاهر بی صدا و آرام، اما این ابزار می تواند با صدایی بلند و رسا اندیشه و فرهنگ هر ملت را به گوش آیندگان برساند و آن ها را از عقاید گذشتگان شان با خبر کند.

آیندگان به واسطه ی قلم می توانند از دانش، سرگذشت و تجربیات پیشینیان خود استفاده کرده و اشتباهات آن ها را تکرار نکنند، قلم باعث می شود هر یک از ما بتوانیم راه درست را برای زندگی انتخاب کنیم، پس قلم آگاه کننده و بیدار کننده ی ملت هاست و گاه از هر صلاحی قوی تر عمل می کند.

قلم باعث ماندگاری افکار شاعران و نویسندگان می شود و اشعار و افکار شاعرانی بزرگ مثل فردوسی و حافظ و … به وسیله ی قلم ثبت و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و به دست ما رسیده است.
امروزه ما با خواندن آثار این بزرگان غرق لذت می شویم چه بسا اگر قلم نبود اکنون هم هیچ نامی از این شاعران و عارفان بزرگ در میان نبود و تمام اندیشه های آن ها در دل تاریخ به دست فراموشی سپرده شده بود.

یادگیری و آموختن هم با به دست گیری قلم آغاز می شود و با تکرار و تمرین یاد می گیریم که چگونه چیزهایی که می خواهیم را با زبان قلم بیان کنیم.

قلم نگارنده تراوش های ذهن آدمی است و زبانی می شود برای بیان احساس و هر آن چه که در پس ذهن انسان می گذرد، این قلم است که همه ی واژه های ذهن را در دل سپید کاغذ ثبت کرده و آن ها را برای همیشه ماندگار می کند.

قلم به اندیشه ی انسان ها جان می بخشد و آن را در اختیار همگان قرار می دهد، قلم می تواند گاه تند و تیز و با عجله و گاه آرام بر روی کاغذ حرکت کند و وضع و حال نویسنده را بر روی کاغذ شرح دهد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,475
6,423
مدال‌ها
12
گاهی آدم ها مترادف اند با ابزاری که از آن به صورت دائمی و تخصصی استفاده می کنند. در ایام قدیم به سربازانی که به صورت مدام در اختیار پادشاهان و در صحنه های جنگ بودند، جنگجو می گفتند. با این نگاه ساده به معانی دیگر مشاغلی که وجود دارند پی می بریم.

هر ک.س در هر جایگاهی قرار گرفته شامل نام گذاری عملی است که انجام می دهد. قلم و اهل آن نیز مشمول این تعریف قرار می گیرند. قلم را می توان به اَنحاء (نحوها) گوناگون تصور نمود اما وظیفه اش را نمی توان تفکیک کرد.

قلم برای ثبت تولید بصری اندیشه به وجود آمده است. با قلم، افکار تبدیل به واژه و کلمه می شوند.
درهزاره های گذشته انسان برای ارتباط با دیگران و نشان دادن آن چه در ذهن و افکارش انباشته داشت، ازخط و نقاشی استفاده می کرده است. او به خوبی دریافته بوده که قلم می تواند بهترین گزینه ارتباط دهنده اش با دیگران باشد.

قلم، زبانِ افکار است. گاهی صاحبان قلم که به عنوان نویسنده قلمداد می شوند، دارای دو ارزش هستند. ابتدا این که می توانند افکار خود را به وسیله کلمات منتقل نمایند و واسط این انتقال نیز قلم است.

دوم این که بعضا می توانند آن چه را که می اندیشند “بیان” نمایند. با این نگاه می توانیم قضاوت کنیم که قلم نقطه آفرینش و شکل دهی به بیان هم می تواند باشد زیرا صاحبان قلم به وسیله قلم به پردازش و اصلاح کلماتی می پردازند که برای استفاده به کار می برند.
ارزش قلم در جایی برای ما قابل توجه است که بدانیم ثبت وقایع زندگی بشر از جایی آغاز شده که قلم اختراع گردیده است. قلم به تنهایی ظرفِ بزرگِ تدوین زندگی بشر است.

شاید امروزه برای ما قابل توجه و هیجان انگیز نباشد که فکر کنیم چگونه قلم در ذهن بشر تجسم عینی پیدا کرده است. اما قطعا راضی هستیم که در دنیای مدرن امروزی می توانیم از بهترین قلم ها به اشکال گوناگون برای ثبت رویدادهای پیرامونی یا افکارمان بهره ببریم.

قل، رابطِ دنیای ذهن با جهان خارج است. برای همین است که وقتی نویسنده ای می تواند پیچیدگی های ذهن یا تسلط اش را با زایش کلمات و جملات به منصه ظهور برساند، مورد توجه دیگر انسان ها قرار می گیرد. قلم اگر چه به عنوان ابزاری برای ثبت و بیان است اما ارزش ویژه ای در عقاید و اعتقادات ما دارد.
شایستگی توجه به قلم از آن جا برای ما مورد توجه است که خداوند چون موجودی صاحب شعور از آن نام می برد. حتی با ارزشی فراتر از تصور ما انسان ها به قلم و هر آن چه می نویسد قسم می خورد.

این توجه ما را برآن می دارد که اگر صاحب قلم هستیم چیزی را بنویسیم که ارزش نوشتن دارد. گلوی قلم را با گوهر کلام زیبا آراسته کنیم تا جهانی زیبا و آراسته داشته باشیم.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,475
6,423
مدال‌ها
12
هر انسانی توسط قلم می تواند اندیشه ای که در ذهن خود شکل گرفته است را روی کاغذ منتقل کند و بدین ترتیب دیگران نیز می توانند از آن بهره ببرند.

« ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه نویسد. » خداوند به آفریده ی خود یعنی قلم سوگند یاد می کند و بعد «الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ آن که با قلم آموخت. » خود را این چنین معرفی می کند همین کلام پرودگار کافی ست تا ارج و منزلت قلم بر همگان نمایان شود.

قلم باعث ماندگار شدن دانسته های انسان و منتقل شدن آن به نسل های بعدی می شود، افسانه ها و راز هایی که بدون قلم سی*ن*ه به سی*ن*ه به صورت شفاهی نقل می شود و ممکن بود دچار کم و کاستی شود یا حتی به دست فراموشی سپرده شود با قلم جاودانه شده اند و از هزاران سال پیش به دست انسان های امروزی رسیده اند.
قلم ابزاری شگفت انگیز است زیرا ما به واسطه آن می توانیم بفهمیم انسان های صد سال پیش یا دویست یا حتی قدیمی تر به چه چیزی فکر می کردند و زندگی شان چطور بوده است قلم می تواند به ما بگوید آن کسی که در فاصله ای بسیار دور تر از ما قرار دارد به چه چیزی فکر می کند و در حال انجام چه کاری است.

شکل های قلم امروزه از تنوع زیادی بر خوردار است اما مردمان گذشته از پر پرندگان به عنوان قلم استفاده می کردند و پس از آغشته کردن آن به جوهر می توانستند روی کاغذ بنویسند اما زمان های دورتری نیز وجود دارند که انسان ها از ابزار های بسیار ساده و ابتدایی استفاده می کردند تا چیز های مهم را روی گِل یا پوست حیوانات بنویسند.

شاید تعداد اندکی از ما بدانیم که روزی به نام روز قلم در تقویم ما وجود دارد، این روز بار دیگر اهمیت این ابزار شگفت انگیز را به همه ی ما یاد آوری می کند، ۱۴ تیر روز گرامی داشت قلم است.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,475
6,423
مدال‌ها
12
سکوت را اگر نمی‏توان زمزمه کرد؛
اشک را اگر نمی‏توان به زبان آورد؛
بغض را اگر نمی‏توان فریاد زد؛
می‏توان زمزمه نکرد و نوشت، به زبان نیاورد و نوشت، فریاد نزد و نوشت!
قلم را که به دست می‏گیری، دنیایت دنیای دیگری می‏شود.
قلم را که به دست می‏گیری، تنهایی‏ات را ـ بی داشتن هم صحبتی ـ با همه قسمت می‏کنی.
قلم را که به دست می‏گیری، گوشه اتاقت هم که نشسته باشی، گوشه ‏گیری نکرده‏ ای.
قلم را که به دست می‏گیری، یک روح می‏شوی در قالب هزاران جسم.
قلم را که دست می‏گیری، قبل از جسمت باید روحت وضو گرفته باشد.
قلم را که به دست می‏گیری، «من» و «تو» و «او» از بین می‏روند، خدا می‏ماند و خدا و خدا.
قلم را که به دست می‏گیری، طعنه زنی و کینه توزی، آبشان با عاشقی در یک جو نمی‏ رود.
قلم به دست پاکباز، بدی‏ های از پیش تعیین شده دیگران را به رُخشان نمی‏کشد؛ چرا که خود را نیز از بدی بری نمی‏داند؛ امّا بی بغض و بی غرض انتقاد می‏کند و از انتقادهای بی بغض و بی غرض دیگران نیز استقبال.
او خود را سردمدار خوبی‏ ها نمی ‏نامد، امّا به دنبال خوبی گشتن را سرلوحه زندگی اش می‏ داند.
امید که همه آنانی که به سرچشمه خوبی و خوب بودن رسیده ‏اند، دیگر تشنه کامان حقیقت ‏جو را با عطش ناشی از ندانستن، تنها نگذارند و همه آنانی که اندیشه‏ شان ریشه در تعهّد و تخصّص توأمان دارد، دیگران را نیز با اندیشه بی‏ریشه‏ شان رها نکنند. آمین!
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,475
6,423
مدال‌ها
12
اگر قلم بودید چه می نوشتید؟
اگر قلم بودم ، مسئله این است! چه می نوشتم؟
شاید وقایعی که هیچکس قادر یا شاید جرئت گفتنش را نداشت؛ از زندگی هایی که انسان را به فکر فرو میبرد انقدر می نوشتم تا ذغال درونم تمام شود و نوشته هایم در افکار مردم جا خوش کند؛ چرا که میگویند گردش نیش قلم و صفحه ی کاغذ سرنوشت بشریت را عوض میکند !
تنها در خانه های مخروبه ی زلزه زده افتاده بودم مدتی میشد کنار جنازه ی دوست و یا صاحبم بودم صاحبی که برای خود آرزوی پرواز داشت او میگفت و می نوشتم و من شاهد نامه های عاشقانه اش شاهد امیدش به زندگی شاهد ذوق هنری اش بودم دوست داشت نویسنده شود، دوست داشت طنز بنویسد برایم میگفت ، گویا مرا باور داشت
اما دگر ….
زمین نلرز اینجا که تو لرزیدی دل های عاشق خیلی ها را ویران کردی
زمین نلرز اما اگر میخواهی بلرزی بدان اینجا دست مادران در لحظات آخر عمر از نجات فرزندانشان می لرزد.اینجا بدن مردم زلزله زده در سرمای صفر درجه می لرزد اینجا خانه های مسکن مهر همچون خانه های ژاپن نیست اینجا خانه ها با لرزش تو می‌لرزد و میریزد تو دیگر کوتاه بیا زمین
کوتاه بیا …
ساعت 9 بود شمع تولد روشن و همگی در حال خواندن “تولدت مبارک” قاب عکس تکان خورد و قبل از اینکه شمع فوت شود خاموش شد
آن شب دیگر صبحی نداشت.
پیام کرمانشاه تسلیت به خدا دردی از آنها دوا نمیکند وقتی دیگر نه فرزندی هست نه پدر و نه مادر،
زمین نلرز اینجا بدن دختر کوچولوی بابا از گریه میلرزد
اینجا تن همه ی پدران از ترس اینکه خدایا فرزندم کجاست میلرزد
زمین نلرز چرا که لرزش تو دردی شد بر دردهای دیگر زمانی که آن زن بیوه به کلی قرض و وام توانست برای خود خانه ی مسکن مهر را دست و پا کند اما …
هوا سرد بود
گریه میکرد
به خواهرم بگویم پدر و مادرمان کجایند
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,475
6,423
مدال‌ها
12
مقدمه: (ن والقلم و مایسطرون) سوگند به قلم و آنچه می نویسد. چه بسیار سخنانی که بر زبان نمی توان آورد، ولی قلم در سکوت و آرامش به پیش می برد. قلم استاد سخن و جلودار تغییر است. چه تحولاتی که با جنگ و توپ و تفنگ ممکن نیست ولی قلم ان را آسان می کند.
بدنه: من با این قلم شگفت انگیز می توانم از تاریخ و افکار پیشینینان خود مطلع شوم و افکار خود را برای آیندگان نگه داری کنم. قلم شرح عاشقی و دلداگی و دنیای عاشقان دیروز را برایم نوشت و در آینده هم برای آیندگان شرح خواهد داد. من سکوت می کنم ولی قلم در حال نوشتن است، چشمم پر از اشک می شود و قلم با کمکش می نویسد، نگاهم پر درد می شود و من می نویسم. افکار زخمی و مظلوم می شوند ولی من می نویسم.

سخنم در گلو خفه می شود، ولی قلمم پر رنگ تر میشود. شرح رشادت هایی که درمیدان های جنگ و شهادت رخ می دهد همه را قلم بردوش می کشد و نمی تواند پنهان کند.
شرح موفقیت ها، شکست ها، عاشقی ها، ظلم و دادخواهی، شرح دلدادگی و نغمه آزادی، داستان دلدادگی فرهاد و شیرین و لیلی مجنون و همه داستان هایی که حال دلم را خوب می کند، شرح پیشرفت و اکتشاف و ایده های نو و هزاران ماجرای جدید که در دل تاریخ و توسط قلم نازنین ثبت شده است.
قلم به هر شکل و اندازه ای که باشد، مقدس است. او وظیفه اش را خوب انجام می دهد و می دانم که پیام رسان خوب و بی طرفی است.او شرح قصص پیامبران و بزرگان و مبارزان را برای ما پاس داشته و روزی همه را در پهنه تاریخ روشن خواهد کرد.

نتیجه گیری: قلم بهترین و جذاب ترین سخنگوی بی صدای تاریخ است که تمام رویدادهای مهم بشریت را بر صفحه سنگ و تخته جای داده و بسیاری از حقایق را برای مردم روشن می کند و قضاوت را به اهلش می سپارد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,475
6,423
مدال‌ها
12
مقدمه: قلم که باشد حال همه خوب است، کنجی و خلوتی دنج که فقط من باشم و خودکار و قلمی و دفتری، کاش برسد روزی که قلم بر دست همه باشد و به جای جنگ و ستیز همه با قلم و اندیشه بزرگ با هم سخن بگویند. کاش به جای توپ و تفنگ کتاب بخریم و بخوانیم.

بدنه: قلم را چون همدمی دلسوز درکنارم دارم که همچون عشقی و دوستی در خلوت من می درخشد. دوستی بی کینه که فقط افکار و خواسته های مرا بی قضاوت بیان می کند و روی صفحه دنیا نقش می زند. قلم را با دست خود همدم کرده ام و هر بار که دلم هوای عشق می کند با من همراهی می کند و می نویسد.
او خوب می داند که دلم از دست چه کسی خون است و با چه کسی همنفس، می نویسد و فراموشش می شود که کجا و برای چه کسی نوشت. لای دفترم را که باز کنم روزی هزار سخن و حرف نگفته دارم که قلم محرمانه نوشته است. خطوطی مرتب و گاهی خط خورده که در سطور قطور تاریخ گم می شوند و فقط قلم می داند و من که چه نوشتیم و برای که نوشتیم.

قلم جان بت و توتم زیبای من، تو را خوب نگاه می کنم و برایت حرف ها دارم که بنویسی و در فقدان من تاریخ قضاوت کند که چه کسی درست گفت و چه کسی سخن ناروا بر زبان اورد. قلم جانم تو عالی ترین مفسر تاریخی که همه مردم باورت دارند و می دانند نوشتن بهترین و کامل ترین روش پاسداری علم و تاریخ و فرهنگ و تمدن است.
کاش قلم در خدمت حاکمان ظالم و سیاست مداران نباشد و برای دل حرف بزند و بی طرف باشد و کاش قلم در خدمت آدم کشان و جاهلان نباشد و به مردم کمک کند تا پیشرفت کنند. همه می دانیم که کمرنگ ترین مدادها از پررنگ ترین حافظه ها ماندگارترند.

کاش قلم خود دهن بگشاید و آنچه را که نوشته است را برای مردم و اهل دنیا تعریف کند. قلم شرح بی تابی دل را در تقویم جان می نویسد و نسخه ای از درد مندی دل را باری آیندگان پاس می دارد. قلم جانم تو که باشی هیچ ک.س نمی تواند گذشته را محکوم به تکرار کند و سخن تو همیشه عبرت است و راه درست زندگی کردن

نتیجه گیری: فرهنگ و تاریخ هر کشور وابسته به سیاست است. اما کاش آزادی بیان رشد کنند و قلم وابسته به هیچ نهاد و حکومت و فردی نباشد تا دنیا خودش به اختیار راه درست را برگزیند.
 
بالا پایین