- Dec
- 2
- 9
- مدالها
- 2
نام رمان: انعکاس زندگی
اثر: پریسا کریمیان
عضو گپ ۹
ژانر: عاشقانه، درام، معمایی، مافیایی
خلاصه:
(دختر) که به تازگی از پرورشگاه خارج شده و روی پای خودش ایستاده بود، بعد از مدت کوتاهی که فکر میکرد خوشیها دارن بهش رو میکنن متهم به قتل میشه و ورق برمیگرده.
اون قاتل نیست؛ اما این رو افراد زیادی نمیدونن. فردی تصمیم میگیره به اون کمک کنه که انگار در گذشتهی اون حضور داره. اون فرد کیه؟ آیا واقعا میتونه به (دختر) کمک کنه؟ قصدش از نجات (دختر) چیه؟
مقدمه:
یه داستان قدیمی هست
که ممکنه واقعیت داشته باشه
در حالی که اونا حتی با هم دوست هم نبودند
یکدفعه یکیشون نرم و مهربون میشه
خیلی غیر منتظره
فقط یه تغییر خیلی کوچیک اتفاق میفته
این حداقل چیزیه که میشه گفت
هر دوشون کمی ترسیده بودند
هیچکدوم آمادگیشو نداشتن
تا حالا همچین چیزی اتفاق نیفتاده
خیلی عجیبه
قبلا هیچگاه اینطور نشده اما در عین
تا حالا همچین چیزی اتفاق نیفتاده
خیلی عجیبه
قبلا هیچگاه اینطور نشده
اما در عین حال خیلی هم واضحه
مثل طلوع خورشید
داستانی به قدمت زمان
نوایی به قدمت قدیمیترین آهنگ ها
با اتفاق های تلخ و شیرین و عجیب
میفهمی که میتونی تغییر کنی
میفهمی که اشتباه می کردی
مثل خورشید واضح و روشنه
همونی که از شرق طلوع می کنه
حکایتی به قدمت زمان
ترانه ای به قدمت قدیمی ترین اشعار
حکایتی به قدمت زمان
ترانه ای به قدمت قدیمی ترین اشعار
اثر: پریسا کریمیان
عضو گپ ۹
ژانر: عاشقانه، درام، معمایی، مافیایی
خلاصه:
(دختر) که به تازگی از پرورشگاه خارج شده و روی پای خودش ایستاده بود، بعد از مدت کوتاهی که فکر میکرد خوشیها دارن بهش رو میکنن متهم به قتل میشه و ورق برمیگرده.
اون قاتل نیست؛ اما این رو افراد زیادی نمیدونن. فردی تصمیم میگیره به اون کمک کنه که انگار در گذشتهی اون حضور داره. اون فرد کیه؟ آیا واقعا میتونه به (دختر) کمک کنه؟ قصدش از نجات (دختر) چیه؟
مقدمه:
یه داستان قدیمی هست
که ممکنه واقعیت داشته باشه
در حالی که اونا حتی با هم دوست هم نبودند
یکدفعه یکیشون نرم و مهربون میشه
خیلی غیر منتظره
فقط یه تغییر خیلی کوچیک اتفاق میفته
این حداقل چیزیه که میشه گفت
هر دوشون کمی ترسیده بودند
هیچکدوم آمادگیشو نداشتن
تا حالا همچین چیزی اتفاق نیفتاده
خیلی عجیبه
قبلا هیچگاه اینطور نشده اما در عین
تا حالا همچین چیزی اتفاق نیفتاده
خیلی عجیبه
قبلا هیچگاه اینطور نشده
اما در عین حال خیلی هم واضحه
مثل طلوع خورشید
داستانی به قدمت زمان
نوایی به قدمت قدیمیترین آهنگ ها
با اتفاق های تلخ و شیرین و عجیب
میفهمی که میتونی تغییر کنی
میفهمی که اشتباه می کردی
مثل خورشید واضح و روشنه
همونی که از شرق طلوع می کنه
حکایتی به قدمت زمان
ترانه ای به قدمت قدیمی ترین اشعار
حکایتی به قدمت زمان
ترانه ای به قدمت قدیمی ترین اشعار
آخرین ویرایش توسط مدیر: