Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,534
- 22,012
- مدالها
- 3
دستهای از ایرادات، در صورت پذیرش، مانعی موقتی در رسیدگی به دعوا ایجاد میکنند؛ بدین معنا که با منتفی شدن سبب ایراد، همین دعوا مجدداً قابل طرح و رسیدگی میشود.
ایراد عدم اهلیت
هیچ ک.س نمیتواند حق خود را اجرا کند؛ مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد. همچنین اقامه دعوا از مصادیق بارز اجرای حق است، بنابراین شخص در صورتی میتواند اقامه دعوا کند که در این خصوص اهلیت قانونی یا به تعبیر دیگر اهلیت استیفاء داشته باشد.
با توجه به ماده ۸۶ قانون آیین دادرسی مدنی و بند د ماده ۳۳۲ این قانون، چنانچه دادگاه احراز کند که خوانده، اهلیت پاسخ به دعوا را ندارد، باید نسبت به صدور قرار عدم اهلیت خوانده، که از قرارهای قاطع دعوا است، اقدام کند.
اما اشخاص فاقد اهلیت استیفاء، علیالاصول دارای نماینده قانونی یا قضایی هستند که از جمله عهدهدار دفاع از حقوق آنان در مراجع قضایی هستند؛ در نتیجه صدور قرار عدم اهلیت علیه این اشخاص که خوانده قرار گرفتهاند، ممتنع بوده و بنابراین میتوان آن را ناظر به اشخاصی دانست که در زمان پاسخ یا دفاع، فاقد نماینده قانونی بوده و نماینده قضایی آنها نیز مشخص نشده باشد.
ایراد عدم احراز سمت
این ایراد زمانی میتواند قابل طرح و رسیدگی باشد که دادخواست را شخصی غیر از مدعی، به نمایندگی از خواهان تقدیم کرده باشد (موضوع ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی). برای مثال چنانچه شخصی به ادعای ولایت یا قیمومت از شخصی حقیقی یا وکالت از شخص حقیقی یا حقوقی، یا نمایندگی از شخص حقوقی (وزیر یا نماینده وزارتخانه یا مدیر شرکت) اقامه دعوا (تقویم دادخواست) کرده باشد، چنانچه نمایندگی دادخواستدهنده از شخص خواهان محرز نباشد، دادگاه به صدور قرار رد دعوا مبادرت میکند و همانطور که گفته شد، این ایراد نیز از ایراداتی تلقی میشود که مانع موقتی در رسیدگی به دعوا ایجاد میکند.
بر اساس ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی، در موارد زير خوانده ميتواند ضمن پاسخ نسبت به ماهيت دعوا ايراد كند:
1- دادگاه صلاحيت نداشته باشد.
2- دعوا بين همان اشخاص در همان دادگاه يا دادگاه همعرض ديگري قبلا اقامه شده و تحت رسيدگي باشد يا اگر همان دعوا نيست، دعوايي باشد كه با ادعای خواهان ارتباط كامل دارد.
3- خواهان به جهتي از جهات قانوني از قبيل صغر، عدم رشد، جنون يا ممنوعيت از تصرف در اموال در نتيجه حكم ورشكستگي، اهليت قانوني براي اقامه دعوا نداشته باشد.
4- ادعا متوجه شخص خوانده نباشد.
5- كسي كه به عنوان نمايندگي اقامه دعوا كرده است، از قبيل وكالت يا ولايت يا قيموميت، سمت او محرز نباشد.
6- دعواي طرحشده سابقا بين همان اشخاص يا اشخاصي كه صاحب دعوا قائممقام آنان است، رسيدگي شده و نسبت به آن حكم قطعي صادر شده باشد.
7- دعوا بر فرض ثبوت، اثر قانوني نداشته باشد؛ از قبيل وقف و هبه بدون قبض.
8- مورد دعوا مشروع نباشد.
9- دعوا جزمي نبوده، بلكه ظني يا احتمالي باشد.
10- خواهان در دعواي مطروحه ذينفع نباشد.
11- دعوا خارج از موعد قانوني اقامه شده باشد.
همچنین با توجه به ماده ۸۵ قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه باید از دفاع شخص فاقد سمت جلوگیری کرده یا چنانچه دفاعی انجام شده باشد، آن را کأن لم یکن تلقی کرده و تصمیم خود را بدون لحاظ دفاع چنین شخصی اتخاذ کند.
ایراد عدم اهلیت
هیچ ک.س نمیتواند حق خود را اجرا کند؛ مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد. همچنین اقامه دعوا از مصادیق بارز اجرای حق است، بنابراین شخص در صورتی میتواند اقامه دعوا کند که در این خصوص اهلیت قانونی یا به تعبیر دیگر اهلیت استیفاء داشته باشد.
با توجه به ماده ۸۶ قانون آیین دادرسی مدنی و بند د ماده ۳۳۲ این قانون، چنانچه دادگاه احراز کند که خوانده، اهلیت پاسخ به دعوا را ندارد، باید نسبت به صدور قرار عدم اهلیت خوانده، که از قرارهای قاطع دعوا است، اقدام کند.
اما اشخاص فاقد اهلیت استیفاء، علیالاصول دارای نماینده قانونی یا قضایی هستند که از جمله عهدهدار دفاع از حقوق آنان در مراجع قضایی هستند؛ در نتیجه صدور قرار عدم اهلیت علیه این اشخاص که خوانده قرار گرفتهاند، ممتنع بوده و بنابراین میتوان آن را ناظر به اشخاصی دانست که در زمان پاسخ یا دفاع، فاقد نماینده قانونی بوده و نماینده قضایی آنها نیز مشخص نشده باشد.
ایراد عدم احراز سمت
این ایراد زمانی میتواند قابل طرح و رسیدگی باشد که دادخواست را شخصی غیر از مدعی، به نمایندگی از خواهان تقدیم کرده باشد (موضوع ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی). برای مثال چنانچه شخصی به ادعای ولایت یا قیمومت از شخصی حقیقی یا وکالت از شخص حقیقی یا حقوقی، یا نمایندگی از شخص حقوقی (وزیر یا نماینده وزارتخانه یا مدیر شرکت) اقامه دعوا (تقویم دادخواست) کرده باشد، چنانچه نمایندگی دادخواستدهنده از شخص خواهان محرز نباشد، دادگاه به صدور قرار رد دعوا مبادرت میکند و همانطور که گفته شد، این ایراد نیز از ایراداتی تلقی میشود که مانع موقتی در رسیدگی به دعوا ایجاد میکند.
بر اساس ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی، در موارد زير خوانده ميتواند ضمن پاسخ نسبت به ماهيت دعوا ايراد كند:
1- دادگاه صلاحيت نداشته باشد.
2- دعوا بين همان اشخاص در همان دادگاه يا دادگاه همعرض ديگري قبلا اقامه شده و تحت رسيدگي باشد يا اگر همان دعوا نيست، دعوايي باشد كه با ادعای خواهان ارتباط كامل دارد.
3- خواهان به جهتي از جهات قانوني از قبيل صغر، عدم رشد، جنون يا ممنوعيت از تصرف در اموال در نتيجه حكم ورشكستگي، اهليت قانوني براي اقامه دعوا نداشته باشد.
4- ادعا متوجه شخص خوانده نباشد.
5- كسي كه به عنوان نمايندگي اقامه دعوا كرده است، از قبيل وكالت يا ولايت يا قيموميت، سمت او محرز نباشد.
6- دعواي طرحشده سابقا بين همان اشخاص يا اشخاصي كه صاحب دعوا قائممقام آنان است، رسيدگي شده و نسبت به آن حكم قطعي صادر شده باشد.
7- دعوا بر فرض ثبوت، اثر قانوني نداشته باشد؛ از قبيل وقف و هبه بدون قبض.
8- مورد دعوا مشروع نباشد.
9- دعوا جزمي نبوده، بلكه ظني يا احتمالي باشد.
10- خواهان در دعواي مطروحه ذينفع نباشد.
11- دعوا خارج از موعد قانوني اقامه شده باشد.
همچنین با توجه به ماده ۸۵ قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه باید از دفاع شخص فاقد سمت جلوگیری کرده یا چنانچه دفاعی انجام شده باشد، آن را کأن لم یکن تلقی کرده و تصمیم خود را بدون لحاظ دفاع چنین شخصی اتخاذ کند.