جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

تاریخ جهان ایلام

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تاریخ جهان توسط ♡ریحانه♡ با نام ایلام ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 120 بازدید, 8 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته تاریخ جهان
نام موضوع ایلام
نویسنده موضوع ♡ریحانه♡
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ♡ریحانه♡
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
در عهود قدیم ایلام به سرزمینی که از این ولایات: خوزستان - لرستان - لرستان پشتکوه - کوه‌های بختیاری ترکیب یافته بود اطلاق می‌شد. حدود این سرزمین از طرف مغرب به دجله، از طرف مشرق قسمتی از پارس، از سمت شمال راهی که از بابل به همدان و کرمانشاه می‌رفت و از سمت جنوب به خلیج فارس تا بوشهر منتهی می‌شد. شهرهای مهم این سرزمین را چنین نوشته‌اند: ۱- شوش که مهم‌ترین شهر ایلام و چنان‌که معلوم شده از قدیم‌ترین شهرهای عالم بوده. ۲- ماداکتو روی رود کرخه (احتمالا در ایلام کنونی). ۳- خایدالو که گمان می‌کنند در جای خرم‌آباد امروزی بنا شده باشد. ۴- اهواز.

اهالی ایلام، سرزمین خود را «انزان سوسونکا» می‌نامیدند. کلمه ایلام به معنی کوهستان است و آن به قسمتی اطلاق می‌شد که کوهستان بود.[۱۳]
 
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
نام ایلام، از سوی همسایگان این تمدن به آن‌ها داده شده‌است و ایلامی‌ها سرزمین خودشان هتمتی یا هلتَمَتی می‌خوانند، که البته به صورت (هیلتمتی) یا (هیلمتی به نظر می‌رسد ریشه ای برای واژه (ایلام) بوده باشد. درست مانند امروزه که ما کشورهایی مانند یونان، مجارستان، اتریش و… را به فارسی تلفظ می‌کنیم که بعضی از آن‌ها شبیه نام‌های ملی آن‌ها و برخی مغایر با نام‌های داخلی آن‌ها باشد. در حالی که در جامعه بین‌الملل و در میان خودشان تلفظ درست‌تر آن به‌کار برده می‌شود. پس نام درست این کشورها همان است که خودشان به‌کار می‌برند و تلفظ می‌کنند نه نامی که ما برای آن‌ها انتخاب کرده‌ایم و تلفظ می‌کنیم و در مورد ایلامیان هم به همین صورت مشابه است و نام درست این سرزمین هَلتَمَتی یا هلمتی است نه نام عبری ایلام که صرفاً از سوی دشمن‌های آن‌ها گزینش شده و در کتاب‌های یهودی‌ها آورده شده‌است که به هیچ وجه علمی نیست؛ ولی بر اساس نظریاتی که در کتاب مقدس یهودی‌ها آمده، ممکن است پسر سام در این منطقه حضور داشته‌است
 
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
(سِفر پیدایش ۱:۱۴) کَدُرلاعمر نام یک ایزد ایلامی بوده‌است و تنها در یک جا آورده شده‌است و در هیچ‌کجا به عنوان یک شاه یاد نشده‌است.[۱۴] ایلامی‌ها همواره با همسایهٔ غربی خود یعنی دولت‌های میانرودان از جمله سومر و اکد و جانشینان آنان یعنی آشور و بابل در حال پیکار بوده و در پاره‌ای از زمان شکست می‌خوردند و زیرنظر بابلی‌ها یا آشوری‌ها درمی‌آمدند و گاهی نیز بر آنان پیروز می‌شدند به گونه‌ای که ایلامی‌ها را قومی دانسته‌اند که یهوه آنان را برای گوشمالی بابل (اشعیا ۲:۲۱) و اورشلیم (اشعیا ۶:۲۲) به کار گرفت، (ارمیا ۲۵:۲۵؛ ۳۴:۴۹؛ حزقیال ۲۴:۳۲) دانیال (دانیال ۲:۸) خویشتن را در رؤیایی در دارالسلطنهٔ شوش نزد نهر اولای دید؛ او صدای مردی را نیز از درون نهر اولای شنید (دانیال ۱۶:۸). شوش محل رخ دادن داستان استر در دوران خشایارشا یا اخشورُش بود. در کتاب استر بارها به بیره (دارالسلطنه) شوش اشاره شده‌است
 
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
در (عزرا۹:۴) به مردانی از شوش اشاره شده‌است که آشوربانیپال آنان را به سامره تبعید کرده بود. نحمیا هنگامی که در شوش بود (نحمیا۱:۱) از وضعیت ویرانی حصارهای اورشلیم باخبر شد. هرچند که در کتاب عهد جدید سخنی از شوش در میان نیست؛ زائرانی در روز پنطیکاست- عید پنجاهه که امروزه هم یهودیان پس از عید فصح و هم مسیحیان به مناسبت حلول روح القدس بر حواریون آن را جشن می‌گیرند- از ایلام به اورشلیم رفته بودند. (اعمال رسولان 9:2)[۱۵]
 
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
عنصر اساسی نظام حکومتی ایلام، درهم‌تنیدگی آن با فرهٔ ایزدی بود.[۶۶] به این فره، در تمدن ایلامی کیتِن گفته می‌شد که طلسمی جادویی، فرهٔ ایزدی، قدرت محافظ و همچنین قدرت مجازات‌گر بود. پادشاهان ایلام قدرت خود را بر پایهٔ محافظت جادویی کیتن استوار می‌کردند و خود را در برابر رعیت، کارگزار زمینی کیتن الهی می‌دانستند.[۶۷] کسی که به آن تعدی می‌کرد، زندگی خود را می‌باخت، مطرود می‌شد و می‌بایست بمیرد.[۶۸] البته باید توجه داشت که همهٔ خدایان ایلامی چنین کیتنی داشتند ولی کیتن هومبان لااقل از زمانی که این خدا به سروری خدایان ایلامی رسید، فرهٔ خاص فرمانروا به حساب می‌آمد. کیتنِ ایزد هومبان، مخصوص پاسداری ایزدی از شاه ایلام بود و قلمرو حکومت شاه، قلمرو مشترک او با ایزدان بود. برای نمونه، در سندی قضایی دربارهٔ مجازات، آمده‌است: «او باید وارد آب شود، ایزد [رودخانه] شازی، جمجمهٔ او را در گرداب خود تکه‌تکه کند! دبوس ایزد و شاه بر سر او کوفته شود! از قلمروی ایزد و شاه رانده شود!»[۶۹] در دادگاه‌های حقوقی ایلام نیز شهادت‌دادن با ادای سوگند به شاه و ایزدان انجام می‌شد و اگر کسی شهادت دروغ می‌داد، ولو اینکه تنها به شاه سوگند خورده باشد، کشته می‌شد؛ بنابراین تخطی از تعهدی که سوگند به فرمانروا ضامن آن بود، نه‌تنها باعث مجازات‌های دنیوی می‌شد، بلکه عواقب مذهبی سختی نیز در پی داشت و نشان‌گر این نکته است که در دورهٔ ایلامی، شاهان خود را جانشین و خادم ایزدان بر روی زمین می‌دانستند و هرگونه مخالفت با خود، مخالفت با خدایان تلقی می‌شد و مجازات یکسانی داشت.[۷۰]
 
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
بنیان‌گذار دودمان اَپَرتی که در حدود سال ۱۸۵۰ پیش از میلاد تشکیل شده بود، با تأکید بسیاری خود را «شاه» می‌نامید و هرگز خودش را «حاکم» نخواند. اما در لوحی که از سال اول فرمانروایی او به‌دست‌آمده، او خود را «خدا» می‌نامد. این نخستین و تنها باری است که یک فرمانروای ایلامی به مقام خدایی رسیده‌است. والتر هینتس دراین‌باره می‌گوید: «براساس این لوح می‌توان نتیجه گرفت که به قدرت رسیدن اپرت باید یک رویداد بی‌اندازه مهم باشد». البته بزودی این «خودخداانگاری» شاه کنار گذاشته شد و شاهان ایلامی خود را خادم و ابزار دست ایزدان می‌دانستند که از حمایت خاص آنان برخوردار بودند و هیچ‌گاه خود را همسنگ ایزدان به‌شمار نمی‌آوردند.[۷۱]
 
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
شیوهٔ حکومت ایلامی‌ها تا قبل از سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد، حکومتی سه نفره بود. به این صورت که علاوه بر شاه، دو زمام‌دار مقتدر دیگر که مرئوس شاه محسوب می‌شوند، در حکومت بر ایلام سهیم بودند. این دو نفر، برادر و پسر شاه بودند که برادر جوان‌تر شاه نایب‌السلطنه بود و پس از شخص شاه، مقام برتر را داشت و پس از او حاکم شوش بود که می‌بایست پسر شاه باشد.[۷۲] به‌عقیدهٔ دیاکونوف، عنوان یا لقب سلطنتی، از پدر به پسر نمی‌رسید و محتملاً شاهان از میان مقامات عالی‌رتبهٔ پایین‌تر برگزیده و انتخاب می‌شدند؛ به احتمالی، این عالی‌رتبگان معمولاً از نزدیک‌ترین وابستگان شاهان پیشین بوده‌اند.[۷۳] اما والتر هینتس معتقد است که نایب‌السلطنه، پس از درگذشت شاه به‌جای او به تخت می‌نشست و پس از جلوس، می‌بایست با بیوهٔ شاه متوفی ازدواج کند و برادر جوان‌ترش نایب‌السلطنه می‌شد. اگر شاه برادر جوان‌تری نداشت، شاهزادهٔ شوش به مقام نایب‌السلطنهٔ ایلام می‌رسید. اما با جلوس شاه جدید، حاکم شوش در منصب خود باقی می‌ماند و فقط در صورت مرگ او، شاه ایلام می‌توانست پسر خود را به‌جای وی بگمارد. اگر شاه پسری نداشت، پسر برادر شاه، شاهزادهٔ شوش می‌شد و اگر او پسر و پسر برادری نداشت، پسر خواهر شاه شاهزادهٔ شوش می‌شد. البته
 
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
البته از سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد به بعد، شاه ایلام به‌تنهایی و بدون دو مقام دیگر حکومت می‌کرد. باید توجه داشت که به‌ارث بردن شاهی، تابع تبار مادری بود و نه پدری. برای نمونه، در دورهٔ ایلام میانه، شیلهاک-اینشوشیناک با مشاهدهٔ اینکه جانشینی نیازمند تبار شاهی از سوی مادر است و از آنجا که خود محتملاً فرزند ملکه نبود، برای مشروعیت‌بخشی به حکومتش، ابتدا با بیوهٔ برادرش ازدواج کرد و سپس در کتیبه‌هایش فهرست بلندی از نسب‌شناسی شاهان ایلامی یعنی اجداد احتمالی خودش را نگاشت.[۷۴]
 
موضوع نویسنده

♡ریحانه♡

سطح
1
 
کاربر محروم شده
کاربر محروم شده
Jul
1,550
8,070
مدال‌ها
4
فرانسوا والا در دانشنامهٔ ایرانیکا می‌نویسد: «جانشینی بر تخت شاهی حق پسر ارشد بود، اما یک عنصر مهم به آن اضافه شده بود: فرزندان حاصل از ازدواج درون‌خانوادگی بر فرزندان حاصل از ازدواج با غریبه‌ها تقدم داشتند. فرزندی که از وصلت پادشاه با یک شاهزاده خانم ایلامی، یعنی غریبه به دنیا می‌آمد مشروع بود ولی فرزندی که از وصلت پادشاه با خواهر خودش به دنیا می‌آمد مشروعیت بالاتری داشت». بنابراین پسر ارشدی که از ازدواج شاه با یک شاهزاده خانم خارج از خانواده به دنیا می‌آمد، می‌بایست تاج و تخت را به برادر کوچک‌تری که از ازدواج بعدی با خواهرش زاده می‌شد واگذار کند. پسری که از ازدواج شاه با دخترش به دنیا می‌آمد بالاترین درجهٔ مشروعیت را داشت. برای نمونه، خوتلوتوش اینشوشیناک حاصل ازدواج شوتروک نخونته و دخترش بود.[۷۵
 
بالا پایین