جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

تحلیل باخانمان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی فیلم و سریال توسط YASNA.B با نام باخانمان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 178 بازدید, 0 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی فیلم و سریال
نام موضوع باخانمان
نویسنده موضوع YASNA.B
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط YASNA.B
موضوع نویسنده

YASNA.B

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
3,012
21,429
مدال‌ها
15
تحلیل‌گر: یسنا باقری
پ.ن: لطفا جبهه نگیرید! هیچ نوشته ای کامل نیست.

«قسمت اول، بخش اول»
باخانمان:
روح ویکتور مالو شاد!
قطعا هر نویسنده‌ای برای نوشتن اثرش زحمت می‌کشد و این تاپیک، قصد هیچ‌گونه توهینی ندارد.

۱. قصه از مرگ پدر پرین شروع می‌شود و ادامه می‌یابد، تا اواسط قصه هیچ موردی نیست.
۲. پرین به همراه مادرش، حیوان خانگی اش، و طبق معمول الاغش برای دیدن پدربزرگ به یک سفر به شدت طولانی می‌رود. اولین نکته ای که به ذهن خواننده خطور می‌کند، این است که این خانواده مگر عقل درست حسابی ندارند؟ قطعا به تنهایی سفر کردن، حتی تا سر کوچه رفتن بسیار بسیار خطرناک است و آدم عاقل، بازیچه شیطان نمی‌شود و به این کار دست نخواهد زد.
۳. راه، حدوداً هزار و خورده ای کیلومتر است. شاید هم میلیون ها کیلومتر! تکرار می‌کنم، هیچ آدم عاقلی با یک الاغ پیر و گاریچه‌ای قدیمی به این سفر نمی‌رود. دومین نکته‌ای که به ذهن خواننده و بیننده می‌آید این است که اگر پدربزرگ از دنیا رفته باشد یا اگر پدربزرگ دستور بدهد پرین و مادرش تمام این راه را برگردند چه؟ واقعا چنین سفری واجب است؟ گیریم که چنین اتفاقی نیفتد، اگر وسط راه الاغ به ملکوت پیوست چه؟
۴. شغل خانواده عکاسی است و به همین امید که با این عکاسی کردن خرج و مخارج سفر خود را به دست می‌آورند، دست به سفر رفتن زده‌اند.
نکته: دوربین عکاسی بسیار ظریف است و هر لحظه ممکن است با یه ضربه بشکند. اگر دوربین عکاسی به زمین افتاد و شکست یا آسیب دید، مخارج خود را از کجا در می‌آوری؟
واقعا به عقلتان شَک کردم.
۵. از این‌ها که بگذریم، پرین و مادرش می‌دانند پدربزرگ هیچ‌گاه قبول نخواهد کرد کنارش زندگی کنند.
پس این سفر، واقعا عجیب ترین سفری‌است که در عمرم دیده‌ام.
فکر کن! این همه خطر کنی، با شیر و نان و گاهی وقت ها با آب تنها زنده بمانی و در آخر، وقتی به مقصد می‌رسی هیچکس به پیشوازت نیاید.

این داستان ادامه دارد...
 
بالا پایین