اینکه الان شما چه کسی هستید، نتیجهی اتفاقی در گذشته است. تروما و دردی که شاید ذهنتون فراموش کرده باشه اما روحتون سالهای سال درگیر اونه.
اگر مدام شغلتون رو عوض میکنید، خسته هستید از زندگی، غمی توی وجودتون هست، دمدمی مزاج هستید و در کل طبق تعریف عام، آدم معمولی و نرمالی نیستید، باید به گذشتتون نگاه کنید و زخمهایی که هنوز خوب نشدند یا خوب شدند اما درست جوش نخوردن رو دوباره بشکافید، ریشه زخم رو پیدا کنید و درنهایت درمان کنید.
حرف زدن دربارهی زخمها، حتما دردناک و غیرقابل تحمله اما زندگی کردن با این دردها، دردناکتره.
این کتاب احساسات سرکوب شدهی شما رو بیدار میکنه، گاهی کاری میکنه که از درد اشک بریزید و در نهایت به التیام و مداوی شما میرسه.
خوندن این نوشتهها جرات و قدرت میخواد چون به نظر میرسه تروما قویترین چیز دنیاست اما درواقع این ما و تصمیمهای ما هستند که قدرت شکست زخمها و تروماها رو دارند.