جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب بلیزر:شهر مرده

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط Kabous با نام بلیزر:شهر مرده ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 224 بازدید, 1 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع بلیزر:شهر مرده
نویسنده موضوع Kabous
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Kabous
موضوع نویسنده

Kabous

سطح
0
 
بازرس انجمن
بازرس انجمن
Nov
1,176
1,703
مدال‌ها
2
Blazer
5f3670733062435993b42fed1a8b1683.jpg
 
موضوع نویسنده

Kabous

سطح
0
 
بازرس انجمن
بازرس انجمن
Nov
1,176
1,703
مدال‌ها
2
کد کتاب : 33422
شابک : 978-6226826082
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
قیمت:۵۰۰, ۳۱ تومان

آرمان میرزایی، دانشجوی پزشکی و نویسنده‌ی مجموعه‌های «عِدِن» و «دالان وحشت»، متولد ۲۱ مرداد سال ۱۳۷۵ است.دوران کودکی و نوجوانی‌اش را در نوشهر گذرانید و در ۱۶ سالگی به قائم‌شهر نقل مکان کرد.از همان کودکی به فانتزی و موضوعات تخیلی عشق می‌ورزید و این مسئله را از روی کمیک‌های بی‌شماری که نقاشی می‌کرد و می‌نوشت، می‌شد فهمید.در دوران نوجوانی، رمان‌های کوتاه بسیاری نوشت اما هیچگاه برای چاپ‌شان اقدام نکرد.

قسمت هایی از کتاب بلیزر: شهر مرده (لذت متن)

در را پشت سرش قفل کرد و به سمت لبه ی پشت بام دوید. وقتی به لبه ی پشت بام رسید، متوجه فاصله ی زیاد دو ساختمان با یکدیگر شد. در همان لحظه، صدای ضربات وحشیانه ی زامبی ها که به در پشت بام نواخته می شد، توجه بلیزر را به خود جلب کرد. تصمیمش را گرفته بود... چاره ای جز پریدن نداشت... ابتدا کوله پشتی اش را بر روی پشت بام ساختمان مجاور پرتاب کرد، سپس چند گام عقب رفت تا به اندازه ی کافی دورخیز کرده باشد... ناگهان در پشت بام شکسته شد و زامبی ها همچون خونی که از زخم بیرون می جهد، به بلیزر حمله ور شدند... بلیزر با دیدن این صحنه، شروع به دویدن کرد وقتی به لبه ی پشت بام رسید، با تمام توانش پرید...

aa42701f7b654f5c8279a7917ba3f0ca.jpg
 
بالا پایین