عامل دیگری که مترجمان تازهکار را به سوی ترجمة تحت اللفظی سوق میدهد عاملی عملی است: مترجم چون به فارسی تسلط و در نویسندگی اعتماد به نفس ندارد، خود را هر چه بیشتر به متن اصلی نزدیک میکند و حاصل، همیشه نوشتهای است که از جهت تأثیر کلی بر خواننده، با اصل آن بسیار تفاوت دارد. به مثال زیر توجه کنید:
“Christmas won’t be Christmas without any presents”, grumbled Jo, lying on the rug.
“It is so dreadful to be poor” ! Sighed Meg, looking down at her old dress.
“I don’t think it’s fair for some girls to have plenty of pretty things, and other girls nothing at all”, added little Amy.
“We’ve got father and mother and each other”, said Beth, contentedly from her corner.
The four young faces on which the firelight shone brightened at the cheerful words, but darkened again as Jo said sadly: “We haven’t got father, and shall not have him for a long time”.
She didn’t say “perhaps never”, but each silently added it; thinking of father far away, where the fighting was.
جو در حالی که روی فرش دراز کشیده بود با غرغر گفت: کریسمس بدون هیچ هدیهای کریسمس نخواهد بود. مگ در حالی که به لباس قدیمیاش نگاه میکرد آهی کشید: چقدر فقیر بودن وحشتانک است. امی کوچولو افزود: فکر نمیکنم منصفانه باشد بعضی دخترها کلی چیزهای زیبا داشته باشند و بقیه دخترها هیچ چیز نداشته باشند. بت با خوشنودی از گوشهاش گفت: ما پدر و مادر و همدیگر را داریم. چهار چهره جوان که بر روی آنها آتش بخاری میتابید با این کلمات خوشحال کننده درخشیدند اما دوباره غمگین شدند وقتی که جو با اندوه گفت: ما پدر نداریم و برای مدت زیادی او را نخواهیم داشت. او نگفت شاید هیچوقت، اما هر کدام از آنها با سکوت آن را اضافه کردند. بعد به پدر فکر کردند که در دور دست بود، آنجا که جنگ جریان داشت