Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدالها
- 3
هدف مسعود قرهباغی از نوشتن دو سیاره، بیان «نسبی بودن وقایع» به شیوهای ملموس است. این نویسنده همراه با تصویرگریهای پر از مفاهیم و جزئیات خودش توانسته به خواننده بگوید، همانطور که گاهی باید با کفشهای دیگران راه رفت، باید دنیا را هم از دریچهی چشم دیگران دید.
«آسمان خیلی بزرگتر از آن است که در نقشهها یا حتی در ذهنهای ما جا بشود.» این جملهی ابتدایی کتاب دو سیاره است. اشاره کردن به بزرگی آسمان و گفتن این حقیقت که آسمان در نقشه و ذهنها جا نمیشود، دقیقاً نکتهای است که مردم سرزمینهای کورتو و شونتو آن را فراموش میکنند و بر سر همین اصل با یکدیگر میجنگند.
کورتو و شونتو دو سیارهای هستند که با یکدیگر همسایهاند اما همسایگی آنها به صورت دیوار به دیوار نیست. آنها به صورت وارونه باهم همسایه هستند. برای همین است که آسمان هر سیاره با سیارهی دیگر متفاوت است؛ چیزی که خود مردمان ساکن کورتو و شونتو آن را نمیدانند.
ماجرا از آنجایی شروع میشود که دانشمندی از سیارهی شونتو وسیلهای اختراع میکند و با استفاده از آن نقشهی ستارهها را میکشد. وقتی این نقشه به دست اهالی کورتو میرسد، آنها تعجب میکنند و اعلام میکنند که نقشهی آسمانی دانشمند اهل شونتو «دروغ» است. دانشمندان کورتو دست به کار میشوند و نقشهای از ستارگان سیارهی خودشان میکشند. آن را به مردم شونتو نشان میدهند و این بار مردم شونتو، اهالی کونتو را «دروغگو» مینامند. اختلاف بر سر نقشههای آسمانی باعث میشود صلح و دوستیای که سالهای سال است میان اهالی این سیارههاست مختل شود و هرکدام از اهالی بر سر اینکه خودشان «درست» میگویند دعوا کنند و اهالی سیارهی روبهرو را «دروغگو» بنامند.
«آسمان خیلی بزرگتر از آن است که در نقشهها یا حتی در ذهنهای ما جا بشود.» این جملهی ابتدایی کتاب دو سیاره است. اشاره کردن به بزرگی آسمان و گفتن این حقیقت که آسمان در نقشه و ذهنها جا نمیشود، دقیقاً نکتهای است که مردم سرزمینهای کورتو و شونتو آن را فراموش میکنند و بر سر همین اصل با یکدیگر میجنگند.
کورتو و شونتو دو سیارهای هستند که با یکدیگر همسایهاند اما همسایگی آنها به صورت دیوار به دیوار نیست. آنها به صورت وارونه باهم همسایه هستند. برای همین است که آسمان هر سیاره با سیارهی دیگر متفاوت است؛ چیزی که خود مردمان ساکن کورتو و شونتو آن را نمیدانند.
ماجرا از آنجایی شروع میشود که دانشمندی از سیارهی شونتو وسیلهای اختراع میکند و با استفاده از آن نقشهی ستارهها را میکشد. وقتی این نقشه به دست اهالی کورتو میرسد، آنها تعجب میکنند و اعلام میکنند که نقشهی آسمانی دانشمند اهل شونتو «دروغ» است. دانشمندان کورتو دست به کار میشوند و نقشهای از ستارگان سیارهی خودشان میکشند. آن را به مردم شونتو نشان میدهند و این بار مردم شونتو، اهالی کونتو را «دروغگو» مینامند. اختلاف بر سر نقشههای آسمانی باعث میشود صلح و دوستیای که سالهای سال است میان اهالی این سیارههاست مختل شود و هرکدام از اهالی بر سر اینکه خودشان «درست» میگویند دعوا کنند و اهالی سیارهی روبهرو را «دروغگو» بنامند.