- Aug
- 8,033
- 27,719
- مدالها
- 8
- حسن مقدم که با نمایشنامه جعفرخان از فرنگ برگشته به شهرت رسید، نمایشنامهنویس کمدی اجتماعی و انتقادی به شمار میرود که در طول حیاتش توانست در عرصه نمایشنامهنویسی سرآمد دوران خود باشد. او نخستین روشنفکر وحشتزده از "غربزدگی" بود که متوجه این خطر و بلای بزرگ اجتماعی شد.
حسن مقدم به روایتی در بهمن ۱۲۷۶ و به روایتی دیگر در بهمن ۱۲۷۷ در تهران به دنیا آمد و در آبان یا آذر ۱۳۰۴ در ۲۷ سالگی بر اثر بیماری سل در آسایشگاه لیزن درگذشت. او فرزند محمدتقی خان احتسابالملک و برادر بزرگ تر محسن مقدم (واقف موزه مقدم دانشگاه تهران) بود که برای نخستین بار تئاتر را به صورت آکادمیک و حرفهای در ایران به روی صحنه آورد. از ۱۲۸۲ خورشیدی به تحصیل در مدرسهای آلمانی مشغول شد. سپس به دلیل این که پدرش به عنوان وزیرمختار ایران در سوییس انتخاب شد به برن رفت و در پانسیون ایرانیان اقامت کرد. وی پس از دریافت لیسانس علوم اجتماعی در دبستان 'احمدیه ایرانیان' به تدریس پرداخت. پس از یادگیری زبانهای فرانسه، آلمان، عبری، یونانی قدیم و لاتین در استانبول با ابوالقاسم لاهوتی شاعر و ادیب آشنا شد و همانجا بود که به او در انتشار نشریه پاریس در بخش مطالب فرانسه کمک میکرد. وی در سوییس به عضویت انجمن ادبی بللتر به معنی "ادب" درآمد و با هنرمندانی مانند استراوینسکی، آندره ژید، ریویر و راموز آشنا شد. او پس از بازگشت به ایران به همراه دوستانش علیاکبر سیاسی، مشفق کاظمی، علی سهیلی و عبدالحسین میکده، انجمنی با نام "سروش دانش" و سپس "ایران جوان" را تشکیل داد.
موفقیتها و آثار
حسن مقدم در حدود سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۲۵ میلادی به اندازهای از شهرت دست پیدا کرده بود که نامش در بیشتر نشریات و مجلات معروف اروپا از جمله مرکور دوفرانس، مساژ دوریان، کودولوریان، اروپ، روولیترر و ... در ردیف بزرگان علم و ادب قرار میگرفت. عمده مقالات حسن مقدم در فاصله میان سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ در روزنامه ایران با عنوان "مکتوب از تهران تا قاهره" منتشر میشد که او در این مقالات با تکیه بر تجربیاتش از اوضاع اجتماعی و سیاسی اغلب کشورهای اروپا سخن میگفت و مردم ایران را در جریان امور جهان میگذاشت. "علی نوروز" یکی دیگر از تحقیقات ارزنده او بود که در آن فهرست روزنامهها و نشریات فارسی در ایام جنگ جهانی اول منتشر شده است. این مقاله باارزش در یکی از نشریات شرقشناسی فرانسه منتشر و در آن علاوه بر نام بردن از صاحبان امتیاز نشریات از میزان تیراژ، حتی از گرایش سیاسی آنها نیز یاد کرده است.
او همچنین پس از بازگشت دوباره به اروپا اقدام به انتشار یک مجله ادبی با عنوان "پارس" در استانبول کرد. مقدم در این نشریه با ابوالقاسم لاهوتی و خان ملک ساسانی همکاری داشت. نگارش مقالهای درباره ابوالقاسم لاهوتی، شاعر انقلابی و نقدی بر یکی از نمایشنامههای حماسی کاظم زاده از جمله آخرین کارهای حسن مقدم است.
اگر بخواهیم درباره آثار حسن مقدم صحبت کنیم، باید گفت بیشتر آثاری که از او به جامانده به زبان فرانسه است. نخستین داستان کوتاه او با عنوان "هندوانه" یک داستان فکاهی است که در سال ۱۳۳۵ قمری در استانبول منتشر شد و استقبال زیاد مردم از این سبک نگارش باعث شد تا وی این سبک تازه و ابتکاری را ادامه داده و در نتیجه همین تشویقها بود که او توانست بعدها داستانهای نرگس، شاهزاده خانم تاجی، زن حاجی آقا و ... را بنویسد. نمایشنامه "جعفرخان از فرنگ برگشته" دیگر اثر مقدم هم پس از انتشار با استقبال مواجه شد. این اثر تصویری است از جوانی ایرانی با نام "جعفرخان" پس از بازگشت از اروپا. این نمایش در هشتم فروردین ۱۳۰۱ در سالن گراندهتل تهران به روی صحنه رفت و به علت توجه به تعصبات عامه مردم و به سخره گرفتن متجددین، محبوبیت و شهرت زیادی پیدا کرد. اجرای این نمایشنامه در واقع نخستین تئاتر مدرن در ایران بود، چون تا پیش از این تاریخ معمولا نمایشهای روحوضی و تعزیه متداول بود که از فنون حرفهای تئاتر و بازیگری به دور بودند. مقدم پیش از نگارش این اثر در مطلبی مینویسد: "مدتی است که تماشای بعضی صحنههای مضحک و رویدادهای خندهآور فرنگ رفتهها مرا بر آن داشته که نمایشنامهای بنویسم. اسم آن را هم انتخاب کردهام، "جعفرخان از فرنگ آمده"، هدفم این است که نمایش سرگرمکننده باشد و نه تنها عدهای خاص، بلکه توده مردم هم بتوانند با موضوع نمایش رابطه برقرار کنند."

حسن مقدم به روایتی در بهمن ۱۲۷۶ و به روایتی دیگر در بهمن ۱۲۷۷ در تهران به دنیا آمد و در آبان یا آذر ۱۳۰۴ در ۲۷ سالگی بر اثر بیماری سل در آسایشگاه لیزن درگذشت. او فرزند محمدتقی خان احتسابالملک و برادر بزرگ تر محسن مقدم (واقف موزه مقدم دانشگاه تهران) بود که برای نخستین بار تئاتر را به صورت آکادمیک و حرفهای در ایران به روی صحنه آورد. از ۱۲۸۲ خورشیدی به تحصیل در مدرسهای آلمانی مشغول شد. سپس به دلیل این که پدرش به عنوان وزیرمختار ایران در سوییس انتخاب شد به برن رفت و در پانسیون ایرانیان اقامت کرد. وی پس از دریافت لیسانس علوم اجتماعی در دبستان 'احمدیه ایرانیان' به تدریس پرداخت. پس از یادگیری زبانهای فرانسه، آلمان، عبری، یونانی قدیم و لاتین در استانبول با ابوالقاسم لاهوتی شاعر و ادیب آشنا شد و همانجا بود که به او در انتشار نشریه پاریس در بخش مطالب فرانسه کمک میکرد. وی در سوییس به عضویت انجمن ادبی بللتر به معنی "ادب" درآمد و با هنرمندانی مانند استراوینسکی، آندره ژید، ریویر و راموز آشنا شد. او پس از بازگشت به ایران به همراه دوستانش علیاکبر سیاسی، مشفق کاظمی، علی سهیلی و عبدالحسین میکده، انجمنی با نام "سروش دانش" و سپس "ایران جوان" را تشکیل داد.
موفقیتها و آثار
حسن مقدم در حدود سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۲۵ میلادی به اندازهای از شهرت دست پیدا کرده بود که نامش در بیشتر نشریات و مجلات معروف اروپا از جمله مرکور دوفرانس، مساژ دوریان، کودولوریان، اروپ، روولیترر و ... در ردیف بزرگان علم و ادب قرار میگرفت. عمده مقالات حسن مقدم در فاصله میان سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ در روزنامه ایران با عنوان "مکتوب از تهران تا قاهره" منتشر میشد که او در این مقالات با تکیه بر تجربیاتش از اوضاع اجتماعی و سیاسی اغلب کشورهای اروپا سخن میگفت و مردم ایران را در جریان امور جهان میگذاشت. "علی نوروز" یکی دیگر از تحقیقات ارزنده او بود که در آن فهرست روزنامهها و نشریات فارسی در ایام جنگ جهانی اول منتشر شده است. این مقاله باارزش در یکی از نشریات شرقشناسی فرانسه منتشر و در آن علاوه بر نام بردن از صاحبان امتیاز نشریات از میزان تیراژ، حتی از گرایش سیاسی آنها نیز یاد کرده است.
او همچنین پس از بازگشت دوباره به اروپا اقدام به انتشار یک مجله ادبی با عنوان "پارس" در استانبول کرد. مقدم در این نشریه با ابوالقاسم لاهوتی و خان ملک ساسانی همکاری داشت. نگارش مقالهای درباره ابوالقاسم لاهوتی، شاعر انقلابی و نقدی بر یکی از نمایشنامههای حماسی کاظم زاده از جمله آخرین کارهای حسن مقدم است.
اگر بخواهیم درباره آثار حسن مقدم صحبت کنیم، باید گفت بیشتر آثاری که از او به جامانده به زبان فرانسه است. نخستین داستان کوتاه او با عنوان "هندوانه" یک داستان فکاهی است که در سال ۱۳۳۵ قمری در استانبول منتشر شد و استقبال زیاد مردم از این سبک نگارش باعث شد تا وی این سبک تازه و ابتکاری را ادامه داده و در نتیجه همین تشویقها بود که او توانست بعدها داستانهای نرگس، شاهزاده خانم تاجی، زن حاجی آقا و ... را بنویسد. نمایشنامه "جعفرخان از فرنگ برگشته" دیگر اثر مقدم هم پس از انتشار با استقبال مواجه شد. این اثر تصویری است از جوانی ایرانی با نام "جعفرخان" پس از بازگشت از اروپا. این نمایش در هشتم فروردین ۱۳۰۱ در سالن گراندهتل تهران به روی صحنه رفت و به علت توجه به تعصبات عامه مردم و به سخره گرفتن متجددین، محبوبیت و شهرت زیادی پیدا کرد. اجرای این نمایشنامه در واقع نخستین تئاتر مدرن در ایران بود، چون تا پیش از این تاریخ معمولا نمایشهای روحوضی و تعزیه متداول بود که از فنون حرفهای تئاتر و بازیگری به دور بودند. مقدم پیش از نگارش این اثر در مطلبی مینویسد: "مدتی است که تماشای بعضی صحنههای مضحک و رویدادهای خندهآور فرنگ رفتهها مرا بر آن داشته که نمایشنامهای بنویسم. اسم آن را هم انتخاب کردهام، "جعفرخان از فرنگ آمده"، هدفم این است که نمایش سرگرمکننده باشد و نه تنها عدهای خاص، بلکه توده مردم هم بتوانند با موضوع نمایش رابطه برقرار کنند."