لیست آثار:
خلاصه آثار:
(داستان آلشِدگاش)
از مشئوم بودن شی*طان میسازند و از شی*طان شایسته خواهند شد. از مَلِک یک شی*طان میسازند و شی*طان میشوند و نام شایستهاشان را قبیح میآفرینند. این است شرح آلش دگاش و لرزهای که به ریشه و بن سٌتوار میافتد.
(داستان ثمین)
نمیدانستم و خبر نداشتم، غافل بودم که این آخرین بار است که لبخندت از آنِ این ثمین دلباخته میشود و دگربار طرح لبخندت قسمتِ خداست.
(داستان گورستان گرونوبل)
مٌهر نفرت را بر خاطرات و انسانیت زد. کینه را به سَم آغشته کرد و بر جان پاشید. انتقامش نیشِ عقرب بود، سَمش را قبل از دشمن به خود خوراند! گورستانی ساخت، از جنس پشیمانی... پشیمانی و اجساد چه ساختند؟ نیش عقرب توانست این آشوب را به اعتراف بکشاند؟
(دلنوشته پرده پوشی نگاه)
آنسوی پردهی نگاه، بیشک زیباست. واقعهها که رنگ میگیرند، روشن میشوند و به ناامیدترین شکل ممکن، در ذهن ما نقش میبندند. من، دستانم را بر روی چشمانش قرار میدهم تا در آنسوی پردهی نگاه، زیباییهای محیر از آن جسم و روحش شود.
(رمان متلاشی)
آنها فقط با بیم پا به فرار گذاشتهاند؛ تشویش از مرگ، پیراموناشان را متلاشی کرده و نظیر خوره به روان و جسماشان افتاده. تقلا بیثمر است وقتی خودشان همانند جذام به جان هم افتادند. گداخته این تن، رشتههای جیوه است و شاید نفس کشیدن کنارشان به مرگ خاتمه بیابد. حالی در آغوش یکدیگر متلاشی شدن یا پیوند خوردنِ پارههای وجودشان را تجربه میکنند؟
(رمان دیافراگم)
پردهها را پس میزند و در اتاقک بیمروتی محبوس میماند، با هر قدم مانعها قد علم میکنند.
او قربانی کلمهای چهار حرفی میشود و از تن خود منزجر، این تعصبِ نحس سیلاب ویرانگریست که در آن غرق خواهد شد.
دیافراگم مهر حتف را بر زندگیش میکوبد.
(داستان غسالخانه)
در من آدمی نجس سر در آورد، اعلامِ حضور کرد و عقل را به یغما برد.
چشم به دنبال خون کشانده میشود و بس! با خون متولد شدم و بیخون خواهم رفت؛ همین عقده کثیف، همین که میدانم دیگر پس از مرگ عروقم داغ نیستند، مرا نجس کرده... نجسی که بیزاری از آن میبارد و مسیر برگشتی ندارد. نجسیِ تنِ کثیف مردهها که منِ مردهشور، در غسالخانه غسلاشان میدهم.
(رمان کفتار)
سکوتی که در تاریکی این شب حاکم است، آغازی نگهانی برای تمامی وحشتهایی است که در خفا پنهان بودهاند و من از درون تاریکی این شهر یک نصیحت برایتان دارم: اگر به دنبال از بین بردن ترس هستید، بهتر است که از آغاز خود دست بردارید، زیرا اینجا هیچک.س امن نیست.