جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

بیوگرافی نویسنده مهسا میرحسن‌پور رمان‌نویس

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته بیوگرافی نویسندگان انجمن توسط [مهسا میرحسن پور] با نام بیوگرافی نویسنده مهسا میرحسن‌پور رمان‌نویس ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 292 بازدید, 1 پاسخ و 12 بار واکنش داشته است
نام دسته بیوگرافی نویسندگان انجمن
نام موضوع بیوگرافی نویسنده مهسا میرحسن‌پور رمان‌نویس
نویسنده موضوع [مهسا میرحسن پور]
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط [مهسا میرحسن پور]
-2147483648_-210216.jpg
_ مهسا میرحسن‌پور هستم اهل شیراز، متولد هفتم شهریور سال 1387
از سال ۱۳۹۹ مطالعه و تمارین رو در حیطه نویسندگی آغاز و پس از یک سال به طور جدی نوشتن رو شروع کردم در رابطه با اولین آثاری که از من منتشر شد می‌تونیم به داستان ثمین و سپس آلش دگاش اشاره کنیم، نوشته‌های من معمولا طبق دیدگاه شخصی و نتیجه‌گیری کلی از موضوعات برگرفته شده و در تمامی آثارم ژانر اجتماعی به چشم میخوره... ایده‌ها انبوهی از تجارب پیوند خورده به هم هستند. حتی در سال ۱۴۰۰ مطالعه خودم رو در رابطه با سبک رئالیسم و ابهام‌نویسی آغاز کردم تا بتونم دوباره این نوع نوشتار رو در یادها زنده کنم و رمان متلاشی طبق همین سبک به ارمغان آوردم در این اثر آغشته به ابهام که مثل پازل آشفته‌ست در پی کنار هم نهادن تیکه ها به فرجام اثر میرسیم. در آثار بنده یک سری بیماری‌ها پررنگ‌تر جلوه داده میشه تا اجتماع درک بهتری ازش داشته باشند مثل داستان غسالخانه که به ادراک‌پریشی چهره‌ای و در رمان کفتار به لیکانتروپی اشاره شده.
غالبا هدف من از نوشتن واقع‌بینی و منطق گرایی هست و دیگران رو به این دو جذب میکنم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
نویسنده انجمن و سایت رمان بوک
نویسنده انجمن و سایت
Jul
2
23
لیست آثار:
خلاصه آثار:

(داستان آلش‌ِدگاش)

از مشئوم بودن شی*طان میسازند و از شی*طان شایسته خواهند شد. از مَلِک یک شی*طان میسازند و شی*طان میشوند و نام شایست‌هاشان را قبیح می‌آفرینند. این است شرح آلش دگاش و لرزه‌ای که به ریشه و بن سٌتوار می‌افتد.

(داستان ثمین)
نمیدانستم و خبر نداشتم، غافل بودم که این آخرین بار است که لبخندت از آنِ این ثمین دلباخته می‌شود و دگربار طرح لبخندت قسمتِ خداست.

(داستان گورستان گرونوبل)
مٌهر نفرت را بر خاطرات و انسانیت زد. کینه را به سَم آغشته کرد و بر جان پاشید. انتقامش نیشِ عقرب بود، سَمش را قبل از دشمن به خود خوراند! گورستانی ساخت، از جنس پشیمانی... پشیمانی و اجساد چه ساختند؟ نیش عقرب توانست این آشوب را به اعتراف بکشاند؟

(دلنوشته پرده پوشی نگاه)
آنسوی پرده‌ی نگاه، بی‌شک زیباست. واقعه‌ها که رنگ می‌گیرند، روشن میشوند و به ناامیدترین شکل ممکن، در ذهن ما نقش می‌بندند. من، دستانم را بر روی چشمانش قرار می‌دهم تا در آن‌سوی پرده‌ی نگاه، زیبایی‌های محیر از آن جسم و روحش شود.

(رمان متلاشی)
آن‌‌ها فقط با بیم پا به فرار گذاشته‌اند؛ تشویش از مرگ، پیرامون‌اشان را متلاشی کرده و نظیر خوره به روان و جسم‌اشان افتاده. تقلا بی‌ثمر است وقتی خودشان همانند جذام به جان هم افتادند. گداخته این تن، رشته‌های جیوه‌ است و شاید نفس کشیدن کنارشان به مرگ خاتمه بیابد. حالی در آغوش یکدیگر متلاشی شدن یا پیوند خوردنِ پاره‌های وجودشان را تجربه می‌کنند؟


(رمان دیافراگم)
پرده‌ها را پس می‌زند و در اتاقک بی‌مروتی محبوس می‌ماند، با هر قدم مانع‌ها قد علم می‌کنند.
او قربانی کلمه‌‌ای چهار حرفی می‌شود و از تن خود منزجر، این تعصبِ نحس سیلاب ویرانگری‌ست که در آن غرق خواهد شد.
دیافراگم مهر حتف را بر زندگیش می‌کوبد.


(داستان غسالخانه)
در من آدمی نجس سر در آورد، اعلامِ حضور کرد و عقل را به یغما برد.
چشم به دنبال خون کشانده می‌شود و بس! با خون متولد شدم و بی‌خون خواهم رفت؛ همین عقده کثیف، همین که می‌دانم دیگر پس از مرگ عروقم داغ نیستند، مرا نجس کرده... نجسی که بیزاری از آن می‌بارد و مسیر برگشتی ندارد. نجسیِ تنِ کثیف مرده‌ها که منِ مرده‌شور، در غسال‌خانه غسل‌اشان می‌دهم.


(رمان کفتار)
سکوتی که در تاریکی این شب حاکم است، آغازی نگهانی برای تمامی وحشت‌هایی است که در خفا پنهان بوده‌اند و من از درون تاریکی این شهر یک نصیحت برایتان دارم: اگر به دنبال از بین بردن ترس هستید، بهتر است که از آغاز خود دست بردارید، زیرا این‌جا هیچ‌ک.س امن نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین