بیوگرافی بیوگرافی ژاله صامتی

[ASHVAN]

بیوگرافی ژاله صامتی و همسرش




ژاله صامتی متولد 14 فروردین 1351 در تهران ، بازیگر سینما و تلویزیون است


فارغ التحصیل لیسانس رشته تئاتر از دانشگاه هنر می باشد که بجز بازیگری کارگردان تئاتر و متولی مدرسه بازیگریست و می گوید عاشق دو دخترش است



علاقه به بازی از کودکی



از کودکی عاشق بازیگری بودم ، 3 ساله بودم که هر ک.س می پرسید می خواهی چه کاره شوی، پاسخ می دادم بازیگر و این عشق هنوز درون من زنده است



از دانشگاه تا حضور در تئاتر



در سال 1369 وقتی 18 ساله بود وارد دانشگاه شد تا اینکه با کار تئاتر دانشجویی تئاتر را آغاز کرد و در نهایت سال 72 در فیلم «دت یعنی دختر» جلوی دوربین رفت



ایشان سال 1373 هم تجربه بازی در فیلم «دشت ارغوانی» بعنوان نقش اول را بدست آورد



ورود به تلویزیون



ژاله صامتی سال 1375 وقتی 24 ساله بود با سریال «یحیی و گلابتون» وارد قاب تلویزیون شد سپس سال 1378 تجربه موفقی در «آژانس دوستی » بدست آورد


او در آژانسی دوستی با فردوس کاویانی ، اصغر همت و حسین پناهی همبازی بود


دوری 15 ساله از تلویزیون



خانم بازیگر در سال 1380 بعد از بازی در سریال «کارگاه شمسی و دستیارش مادام» وارد یک غیبت طولانی مدت 15 ساله در تلویزیون شد.

در نهایت سال 96 با سریال «نفس» به قاب تلویزیون بازگشت و گفت در این سال ها ترجیح دادم در سینما و تئاتر باشم تا اینکه فیلمنامه خوبی بدستم رسید.



ازدواج و دخترانش



خانوم ژاله صامتی مدت هاست با ایرج سنجری ازدواج کرد، این زوج صاحب دو فرزند دختر بنام یاس متولد دهه 70 و نیاز متولد دهه 80 می باشند


بیوگرافی ایرج سنجری



ایرج سنجری تحصیلکرده رشته کارگردانی از کاندا می باشد که پیش از انقلاب عضو گروه تئاتر هنری ملی بود و تجربه بازی در چند سریال قبل انقلابی را هم دارد



ایشان بعدا وارد هنر دوبله شد و چندسالیست دوباره با همسرش در تئاتر حضور دارد



تئاتر دیدن خانوادگی



ما باهم خانوادگی به سینما ، كنسرت و تئاتر می‌ رویم، تماشای تئاتر از برنامه‌ های همیشگی‌ مان است و ماهی حداقل سه، چهار بار به دیدن تئاتر می‌ رویم ، بچه‌ های من از نوزادی به تئاترشهر رفته‌ اند


از دیده شدن خوشم نمی آید



ژاله صامتی : من اصلا از دیده شدن خوشم نمی آید، از همان ابتدای ورودم به سینما سعی کردم پوششی داشته باشم که خیلی به چشم نیایم



اعتقاد دارم بازیگر نباید خودش دیده شود بلکه نقشی را که ایفا می کند باید دیده و در ذهن مردم ماندگار شود



نحوه انتخاب نقش ها



طول نقش برایم اهمیتی ندارد و تأثیرگذاری آن برایم مهم است و اینکه چقدر در پیشبرد قصه موثر است و چقدر می تواند مخاطب را با خود همراه کند



گزیده کاری



دلیل گزیده کاری من عشق به بازیگری است، هیچگاه به دلیل اینکه بیکار نباشم کار نکردم، فقط در کاری قبول می کنم بازی کنم که خیلی به من خوش بگذرد



گاهی شده در یکسال بیش از 20 نقش به من پیشنهاد می شود که فقط یک نقش را قبول می کنم ، خاضر بیکار بمانم اما هر نقشی را بازی نکنم



اوقات فراغت



كتاب می ‌خوانم ، عاشق كتاب خواندن هستم ، هیچ وقت متوجه نمی‌ شوم كسی می‌ گوید حوصله‌ ام سر رفته یعنی چه ؟ همیشه كاری برای انجام دادن دارم، مگر می‌ شود حوصله‌ ام سر برود ؟


زندگی در جمع مردم



من خیلی دوست دارم در جمع مردم باشم، زیاد به پیاده روی می روم و خیلی وقت ها ماشینم را پارک می کنم و از تاکسی، مترو و اتوبوس استفاده می کنم



تلویزیون، سینما یا تئاتر



تلویزیون، سینما و تئاتر باریم فرقی ندارم، بعنوان یک بازیگر ترجیح می دهم نقشی را بازی کنم که خوشایند تماشاچی باشد و با او ارتباط برقرار کند


حضور در خانه بدون کسالت



می توانم سی روز در خانه باشم بدون اینکه احساس کسالتی کنم، چون همیشه کلی کار هست که می توانم انجام دهم، فقط باید عاشق بود



خوشبختی بزرگ من



خوشبختی بزرگی که دارم اینست که هر دو دخترم هیچ چیز پنهانی از من ندارند حتی اگر بداند ممکن است من سر مسئله ای ناراحت شوم و برخورد کنم باز هم آن را با من در میان می گذارند


کار سینمایی



● دت یعنی دختر – 1372

● دشت ارغوانی – 1373

● فرار مرگبار – 1374

● سایه به سایه – 1375

● بالاتر از خطر – 1375

● خفاش – 1376

● آخرین نبرد – 1376

● مربای شیرین – 1380

● گیلانه – 1380

● قاعده بازی – 1385

● حیران – 1386

● رفیق بد – 1387

● نیش زنبور – 1388

● ضد گلوله – 1390

● عصر یخبندان – 1393

● آخرین بار کی سحر را دیدی؟ – 1394

● دراکولا – 1394

● ایستگاه اتمسفر – 1395

● در وجه حامل – 1396

● درخونگاه – 1396

● گلدن تایم – 1396

● تگزاس 2 – 1397

● حمال طلا – 1397

● شب اول 18 سالگی (دیاپازون) – 1397

● پسرکشی – 1398

● حکم تجدیدنظر – 1399