- Aug
- 7,869
- 26,764
- مدالها
- 8
یاسمینا باهر (متولد ۱۶ اسفند ۱۳۶۸) دانش آموخته رشته سینما در دانشگاه سوره است.
او بعد از مدتی فعالیت در تئاتر و همچنین بازی در تئاتر “دو طفلان مسلم” جذب کارهای تصویری شد و تله فیلم “این سکوت شاعرانه نیست” نخستین کار تصویری که در آن بازی کرد. فیلم “بدون اجازه” اولین تجربه سینمایی یاسمینا باهر است. او با امیریل ارجمند ازدواج کرده است.
گفتگو با یاسمینا باهر و همسرش امیر یل ارجمند
امیر یل ارجمند و یاسمینا باهر: عاقلانه عاشق شدیم
اگر بگویند زندگی این زوج را در یك جمله توصیف كنید میتوان به دو كلمه اكتفا كرد؛ «عاشقانه و عاقلانه» چون به همان میزان كه این زوج عاشق هم هستند، نسبت به یكدیگر عاقلانه رفتار میكنند. امیر یل ارجمند و یاسمینا باهر كه هر دو از بازیگران سینما و تلویزیون به شمار میروند، اسفند 93 پای سفره عقد نشستند و زندگی مشتركشان را شروع كردند. در طول این دوران تلاششان بر این بوده كه زندگی به دور از حاشیهای داشته باشند و موضوع ازدواجشان را رسانهای نكنند.
یاسمینا و امیر یل در عین تفاوتهایی كه با یكدیگر دارند، به هم شبیه هستند. بزرگترین شباهتشان هم در این است كه میخواهند دور از جنجال و كلیشههای رایج تنها به زندگی مشتركشان زیر یك سقف فكر كنند.
یك ازدواج عاشقانه در خلوت
امیر یل ارجمند: در مورد این سوال كه چرا ازدواج ما در سكوت خبری انجام شد و شامل جار و جنجالهای مرسوم ازدواجهای هنری نشد باید بگویم كه من و یاسمینا هر دو بیشتر از هر موضوع دیگری به شروع زندگی مشتركمان در آرامش فكر میكردیم و اینكه مسائل حاشیهای از هر جهت سایهای روی زندگی ما نیندازد.
از طرفی فوت عمویم «انوشیروان ارجمند» هم مزید بر علت شد كه ترجیح دهیم روی این موضوع مانور چندانی نداشته باشیم. این اتفاق ناگوار در شرایطی رخ داد كه ما تمام برنامهریزیهای مربوط به برگزاری مراسم ازدواجمان را انجام داده بودیم به همین خاطر لغو آن سختیهای خاص خودش را به دنبال داشت، در نهایت تصمیم بزرگان و خواست ما این بود كه این مراسم كمی به تاخیر بیفتد ولی پیش از سال 94 برگزار شود به همین خاطر ما تمایلی نداشتیم كه با رسانهای كردن این موضوع پیرامون ازدواجمان هیاهو ایجاد كنیم.
ماجرای ازدواج ما
یاسمینا باهر: داریوش ارجمند، پدر امیریل در دانشگاه سوره استاد بازیگری من بود. بعد از مدتی رابطه ما از شكل استاد و دانشجویی خارج شد و روابط خانوادگی به خود گرفت و پدرم و استاد ارجمند رابطه نزدیكی با یكدیگر پیدا كردند. طی این رفت و آمدهای خانوادگی من و امیر یل هم با یكدیگر آشنا شدیم. هر چند كه هر دوی ما هیچ وقت فكر نمیكردیم این آشنایی منجر به ازدواج شود اما آهسته آهسته به یكدیگر نزدیك شدیم و حس كردیم نكات مشترك زیادی داریم. آشنایی پیش از ازدواج ما كمی طولانی شد و نزدیك به چهار سال طول كشید اما در این مدت به شناخت خوبی نسبت به یكدیگر دست پیدا كردیم.
امیر یل ارجمند: همانطور كه یاسمینا هم اشاره كرد در ابتدا آشناییمان هیچ كدام فكر نمیكردیم این روابط خانوادگی قرار است روزی به ازدواج ختم شود اما از یك جایی به بعد من حس كردم در یاسمینا خصوصیاتی وجود دارد كه باعث تكمیل شدن من میشود هر چند كه ما به لحاظ اخلاقی شباهت چندانی با یكدیگر نداشتیم اما بهشدت همدیگر را كامل میكردیم. وقتی حس كردم بخشی از وجود من توسط یاسمینا كامل میشود، بدون وقفه موضوع خواستگاری را مطرح كردم.
وقتی تفاوتها ما را به هم نزدیكتر میكرد
یاسمینا باهر: وقتی امیریل به خواستگاریم آمد و موضوع ازدواج ما مطرح شد، بعضیها به من گفتند بین شما تفاوتهای زیادی وجود دارد كه بخشی از آن به دلیل فاصله سنی 10 ساله شماست. بعضیها هم اختلافات ظاهری مثل تفاوت قدی را بهانه قرار میدادند اما واقعیت این است كه من و امیریل با وجود تفاوتهای ظاهری و رفتاری بهشدت با یكدیگر تفاهم داشتیم و همدیگر را درك میكردیم. این درك باعث میشد به یكدیگر آرامش بدهیم و حس كنیم از پس حل مشكلات در كنار هم بر خواهیم آمد.
امیریل: موضوعی كه به نظرم در مورد ازدواج و دوام آن اهمیت دارد، مساله بخشش است چون اگر افراد نسبت به هم بخشش نداشته باشند هرقدر هم كه به هم نزدیك باشند بینشان بعد از مدتی فاصله ایجاد میشود. چرا كه زندگی مشترك پر از فراز و فرودهای غیر قابل پیش بینی است كه گذشت افراد باعث میشود آنها از پس گذر از این چالشها برآیند. این موضوع بخشش از ابتدا بین من و یاسمینا وجود داشت و همین مساله هم با وجود همه تفاوتهایی كه همسرم از آن حرف زد ما را به هم نزدیك میكرد.
سفره عقد را مادر شوهرم انتخاب كرد
یاسمینا باهر: شاید برای بعضیها عجیب به نظر برسد اما وقتی موضوع ازدواج ما مطرح شد به تنها مسالهای كه فكر نمیكردم كلیشههایی بود كه این روزها بسیاری درگیر آن هستند. برای من اصلا مهم نبود كه سفره عقدم چطور است و مراسم قرار است كجا برگزار شود و حتی چه چیزی را برای مراسم میپوشم. آن چیزی كه برایم اهمیت داشت این بود كه میخواهم زندگی مشتركم را با امیریل شروع كنم. نتیجه این موضوع هم آن شد كه مادرشوهرم سفره عقد من را انتخاب كرد و مادرم هم جهیزیهام را خرید و در طول این دوران من اصلا خودم را درگیر این حواشی نكردم و با خیال راحت به مسائل كاری و ترسیم زندگی مشتركم با همسرم پرداختم.
زندگی زیر یک سقف
امیر یل ارجمند: خوشبختانه وقتی ما زندگی مشتركمان را زیر یك سقف شروع كردیم با چالشهای مرسوم زوجهای جوان در شروع زندگیمان مواجه نبودیم. من بخش زیادی از این موضوع را به نگرش یاسمینا در زندگی ارتباط میدهم. او به خوبی از پس مدیریت زندگی برآمد و حواسش را به ریزهكاریها معطوف كرد تا بتوانیم در كنار هم لحظات شیرینی را سپری كنیم، نمیتوان این نكته را نادیده گرفت كه هر انسانی حتی در دوران تأهلش هم نیاز به تنهایی دارد و دلش میخواهد لحظاتی را برای ریكاوری خودش در تنهایی سپری كند و اگر فردی هنرمند باشد ممكن است این لحظات به ساعتهای طولانیتری ختم شود. خوشبختانه یاسمینا دقت زیادی روی این موضوع دارد و در زمانی كه من به غار تنهاییام فرو میروم، او احترام زیادی میگذارد و سعی ندارد به زور من را خارج كند. این موضوع باعث میشود من با انرژی زیادی به رابطه دو طرفهمان برگردم و از طرفی دیگر در كارم هم بتوانم دست به خلاقیت بزنم.
یاسمینا باهر: پیش از ازدواج، خیلیها به من میگفتند اگر زندگیات را زیر یك سقف شروع كنی، شاهد تغییرات طرف مقابلت خواهی بود. من هم بعد از شروع زندگی مشتركم شاهد این تغییرات بودم اما به شكل كاملا بر عكسش؛ یعنی امیریل در زیر یك سقف به مراتب بهتر از تصورات من بود و در قیاس با رابطه پیش از ازدواج جدیت كمتر و گذشت بیشتری داشت.
امیریل ارجمند: حق با یاسمینا است. پیش از ازدواج، من جدیتر بودم و شاید دلیلش این بود كه نیازی نمیدیدم همه مرزها برداشته شود و حسم بر این بود كه اگر قبل از ازدواج سختگیری بیشتری نسبت به مسائل داشته باشم، بعد از آنكه زندگیمان زیر یك سقف شروع شد، راحتتر میتوانم با مسائل كنار بیایم. در عمل هم این اتفاق رخ داد اما خب برخی افراد هستند كه پیش از ازدواج همه چیز را راحت میگیرند و بعد از آن تازه به یاد سختگیری میافتند كه این موضوع به زندگیشان لطمه زیادی وارد میكند.
او بعد از مدتی فعالیت در تئاتر و همچنین بازی در تئاتر “دو طفلان مسلم” جذب کارهای تصویری شد و تله فیلم “این سکوت شاعرانه نیست” نخستین کار تصویری که در آن بازی کرد. فیلم “بدون اجازه” اولین تجربه سینمایی یاسمینا باهر است. او با امیریل ارجمند ازدواج کرده است.

گفتگو با یاسمینا باهر و همسرش امیر یل ارجمند
امیر یل ارجمند و یاسمینا باهر: عاقلانه عاشق شدیم
اگر بگویند زندگی این زوج را در یك جمله توصیف كنید میتوان به دو كلمه اكتفا كرد؛ «عاشقانه و عاقلانه» چون به همان میزان كه این زوج عاشق هم هستند، نسبت به یكدیگر عاقلانه رفتار میكنند. امیر یل ارجمند و یاسمینا باهر كه هر دو از بازیگران سینما و تلویزیون به شمار میروند، اسفند 93 پای سفره عقد نشستند و زندگی مشتركشان را شروع كردند. در طول این دوران تلاششان بر این بوده كه زندگی به دور از حاشیهای داشته باشند و موضوع ازدواجشان را رسانهای نكنند.
یاسمینا و امیر یل در عین تفاوتهایی كه با یكدیگر دارند، به هم شبیه هستند. بزرگترین شباهتشان هم در این است كه میخواهند دور از جنجال و كلیشههای رایج تنها به زندگی مشتركشان زیر یك سقف فكر كنند.
یك ازدواج عاشقانه در خلوت
امیر یل ارجمند: در مورد این سوال كه چرا ازدواج ما در سكوت خبری انجام شد و شامل جار و جنجالهای مرسوم ازدواجهای هنری نشد باید بگویم كه من و یاسمینا هر دو بیشتر از هر موضوع دیگری به شروع زندگی مشتركمان در آرامش فكر میكردیم و اینكه مسائل حاشیهای از هر جهت سایهای روی زندگی ما نیندازد.
از طرفی فوت عمویم «انوشیروان ارجمند» هم مزید بر علت شد كه ترجیح دهیم روی این موضوع مانور چندانی نداشته باشیم. این اتفاق ناگوار در شرایطی رخ داد كه ما تمام برنامهریزیهای مربوط به برگزاری مراسم ازدواجمان را انجام داده بودیم به همین خاطر لغو آن سختیهای خاص خودش را به دنبال داشت، در نهایت تصمیم بزرگان و خواست ما این بود كه این مراسم كمی به تاخیر بیفتد ولی پیش از سال 94 برگزار شود به همین خاطر ما تمایلی نداشتیم كه با رسانهای كردن این موضوع پیرامون ازدواجمان هیاهو ایجاد كنیم.
ماجرای ازدواج ما
یاسمینا باهر: داریوش ارجمند، پدر امیریل در دانشگاه سوره استاد بازیگری من بود. بعد از مدتی رابطه ما از شكل استاد و دانشجویی خارج شد و روابط خانوادگی به خود گرفت و پدرم و استاد ارجمند رابطه نزدیكی با یكدیگر پیدا كردند. طی این رفت و آمدهای خانوادگی من و امیر یل هم با یكدیگر آشنا شدیم. هر چند كه هر دوی ما هیچ وقت فكر نمیكردیم این آشنایی منجر به ازدواج شود اما آهسته آهسته به یكدیگر نزدیك شدیم و حس كردیم نكات مشترك زیادی داریم. آشنایی پیش از ازدواج ما كمی طولانی شد و نزدیك به چهار سال طول كشید اما در این مدت به شناخت خوبی نسبت به یكدیگر دست پیدا كردیم.
امیر یل ارجمند: همانطور كه یاسمینا هم اشاره كرد در ابتدا آشناییمان هیچ كدام فكر نمیكردیم این روابط خانوادگی قرار است روزی به ازدواج ختم شود اما از یك جایی به بعد من حس كردم در یاسمینا خصوصیاتی وجود دارد كه باعث تكمیل شدن من میشود هر چند كه ما به لحاظ اخلاقی شباهت چندانی با یكدیگر نداشتیم اما بهشدت همدیگر را كامل میكردیم. وقتی حس كردم بخشی از وجود من توسط یاسمینا كامل میشود، بدون وقفه موضوع خواستگاری را مطرح كردم.
وقتی تفاوتها ما را به هم نزدیكتر میكرد
یاسمینا باهر: وقتی امیریل به خواستگاریم آمد و موضوع ازدواج ما مطرح شد، بعضیها به من گفتند بین شما تفاوتهای زیادی وجود دارد كه بخشی از آن به دلیل فاصله سنی 10 ساله شماست. بعضیها هم اختلافات ظاهری مثل تفاوت قدی را بهانه قرار میدادند اما واقعیت این است كه من و امیریل با وجود تفاوتهای ظاهری و رفتاری بهشدت با یكدیگر تفاهم داشتیم و همدیگر را درك میكردیم. این درك باعث میشد به یكدیگر آرامش بدهیم و حس كنیم از پس حل مشكلات در كنار هم بر خواهیم آمد.
امیریل: موضوعی كه به نظرم در مورد ازدواج و دوام آن اهمیت دارد، مساله بخشش است چون اگر افراد نسبت به هم بخشش نداشته باشند هرقدر هم كه به هم نزدیك باشند بینشان بعد از مدتی فاصله ایجاد میشود. چرا كه زندگی مشترك پر از فراز و فرودهای غیر قابل پیش بینی است كه گذشت افراد باعث میشود آنها از پس گذر از این چالشها برآیند. این موضوع بخشش از ابتدا بین من و یاسمینا وجود داشت و همین مساله هم با وجود همه تفاوتهایی كه همسرم از آن حرف زد ما را به هم نزدیك میكرد.

سفره عقد را مادر شوهرم انتخاب كرد
یاسمینا باهر: شاید برای بعضیها عجیب به نظر برسد اما وقتی موضوع ازدواج ما مطرح شد به تنها مسالهای كه فكر نمیكردم كلیشههایی بود كه این روزها بسیاری درگیر آن هستند. برای من اصلا مهم نبود كه سفره عقدم چطور است و مراسم قرار است كجا برگزار شود و حتی چه چیزی را برای مراسم میپوشم. آن چیزی كه برایم اهمیت داشت این بود كه میخواهم زندگی مشتركم را با امیریل شروع كنم. نتیجه این موضوع هم آن شد كه مادرشوهرم سفره عقد من را انتخاب كرد و مادرم هم جهیزیهام را خرید و در طول این دوران من اصلا خودم را درگیر این حواشی نكردم و با خیال راحت به مسائل كاری و ترسیم زندگی مشتركم با همسرم پرداختم.
زندگی زیر یک سقف
امیر یل ارجمند: خوشبختانه وقتی ما زندگی مشتركمان را زیر یك سقف شروع كردیم با چالشهای مرسوم زوجهای جوان در شروع زندگیمان مواجه نبودیم. من بخش زیادی از این موضوع را به نگرش یاسمینا در زندگی ارتباط میدهم. او به خوبی از پس مدیریت زندگی برآمد و حواسش را به ریزهكاریها معطوف كرد تا بتوانیم در كنار هم لحظات شیرینی را سپری كنیم، نمیتوان این نكته را نادیده گرفت كه هر انسانی حتی در دوران تأهلش هم نیاز به تنهایی دارد و دلش میخواهد لحظاتی را برای ریكاوری خودش در تنهایی سپری كند و اگر فردی هنرمند باشد ممكن است این لحظات به ساعتهای طولانیتری ختم شود. خوشبختانه یاسمینا دقت زیادی روی این موضوع دارد و در زمانی كه من به غار تنهاییام فرو میروم، او احترام زیادی میگذارد و سعی ندارد به زور من را خارج كند. این موضوع باعث میشود من با انرژی زیادی به رابطه دو طرفهمان برگردم و از طرفی دیگر در كارم هم بتوانم دست به خلاقیت بزنم.
یاسمینا باهر: پیش از ازدواج، خیلیها به من میگفتند اگر زندگیات را زیر یك سقف شروع كنی، شاهد تغییرات طرف مقابلت خواهی بود. من هم بعد از شروع زندگی مشتركم شاهد این تغییرات بودم اما به شكل كاملا بر عكسش؛ یعنی امیریل در زیر یك سقف به مراتب بهتر از تصورات من بود و در قیاس با رابطه پیش از ازدواج جدیت كمتر و گذشت بیشتری داشت.
امیریل ارجمند: حق با یاسمینا است. پیش از ازدواج، من جدیتر بودم و شاید دلیلش این بود كه نیازی نمیدیدم همه مرزها برداشته شود و حسم بر این بود كه اگر قبل از ازدواج سختگیری بیشتری نسبت به مسائل داشته باشم، بعد از آنكه زندگیمان زیر یك سقف شروع شد، راحتتر میتوانم با مسائل كنار بیایم. در عمل هم این اتفاق رخ داد اما خب برخی افراد هستند كه پیش از ازدواج همه چیز را راحت میگیرند و بعد از آن تازه به یاد سختگیری میافتند كه این موضوع به زندگیشان لطمه زیادی وارد میكند.