فلسفه و ادبیات دو دنیای متفاوت و در عین حال وابسته به همدیگر هستند که مکمل همدیگرند .ادبیات در بطن فلسفه و فلسفه در آغوش ادبیات پرورش یافته است چرا که از طریق ادبیات است که میتوان افکار فلسفی را با نگاهی شاعرانه و زیبایی شناسی به رشته تحریر درآورد، به بیان دقیق تر فلسفه ادبیات شاخه از از زیبایی شناسی میباشد اما به رغم همه اینها، راه فلسفه و ادبیات یکی نیست. فیلسوفی که زیبا می نویسد به این دلیل فیلسوف خوبی شمرده نمی شود. او باید بتواند طرح مشکل کند و به روشن کردن گزاره های دشوار بپردازد. فلسفه به اعتباری «کوششی است در حوزه اندیشه برای دریافت و بیرون آوردن ژرف ترین و کلی ترین تصورات ما”.