Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدالها
- 3
کتاب «قلب کوچک دیوانه من» نوشته زاویه لوران پتی با ترجمه شیرین صفایی مولوی راهی بازار کتاب شده است.
در معرفی انتشارات مدرسه از این رمان آمده است: داستان « قلب کوچک دیوانه من» از زبان سیساندا، قهرمان باهوش و باشهامت کتاب، روایت میشود.
سیساندا هر روز صبح که بیدار میشود، ضربان قلبش و همچنین روزهای عمرش را میشمارد. او هر روز صبح مادرش را میبیند که برای دویدن میان تپهها از خانه بیرون میرود. مادرش تا جاهایی که حتی چوپانها با گلههایشان نمیروند پیش میرود و ساعتها میدود و میدود. سیساندا خودش نمیتواند بدود. قلب کوچک دیوانهاش این اجازه را به او نمیدهد؛ آخر قلب او با قلب همه آدمها فرق دارد...
برای آنکه قلبش مثل قلب همه شود، پول زیادی لازم است... یک میلیون ِکل! پدر و مادرش برای به دست آوردن اینهمه پول باید سی و هشت سال و سه ماه و بیست روز کار کنند. ولی روزی این حساب و کتاب دقیق سیساندا به هم میخورد. او متوجه میشود که ممکن است مادر تیزپایش بتواند از دویدن پول دربیاورد...
از طریق نگاه راوی داستان، با خانواده او و اهالی دهکدهای کوچک در آفریقا آشنا میشویم و عشق و تلاش بینظیر مادر و مهر و عطوفت جاری در روابط مردمی خونگرم را بهخوبی حس میکنیم.
بنا بر این گزارش، زاویه لوران پتی، نویسنده فرانسوی کتاب، این داستان را هم مانند بسیاری داستانهای دیگرش از ماجرایی واقعی که در روزنامه خوانده الهام گرفته است. او برای آثار متعددش برنده جایزههای بسیار بوده و از جمله چهار جایزه ادبی برای نگارش این کتاب کسب کرده است.
شیرین صفایی مولوی درباره انتخاب این کتاب برای ترجمه گفته است: «آقای پتی نویسندهای نسبتا پرکار است و جایزههای بسیاری هم کسب کرده است. به نظر من، یکی از مشخصههای مهم و جالب کار او این است که داستانها معمولا در نقاط مختلفی از دنیا اتفاق میافتند و اغلب هم از ماجراهایی واقعی الهام گرفته شدهاند. خواننده از خلال داستانهایی همیشه پرکشش، با زندگی در مناطقی اغلب خیلی متفاوت از محیط زندگی خودش آشنا میشود.
در معرفی انتشارات مدرسه از این رمان آمده است: داستان « قلب کوچک دیوانه من» از زبان سیساندا، قهرمان باهوش و باشهامت کتاب، روایت میشود.
سیساندا هر روز صبح که بیدار میشود، ضربان قلبش و همچنین روزهای عمرش را میشمارد. او هر روز صبح مادرش را میبیند که برای دویدن میان تپهها از خانه بیرون میرود. مادرش تا جاهایی که حتی چوپانها با گلههایشان نمیروند پیش میرود و ساعتها میدود و میدود. سیساندا خودش نمیتواند بدود. قلب کوچک دیوانهاش این اجازه را به او نمیدهد؛ آخر قلب او با قلب همه آدمها فرق دارد...
برای آنکه قلبش مثل قلب همه شود، پول زیادی لازم است... یک میلیون ِکل! پدر و مادرش برای به دست آوردن اینهمه پول باید سی و هشت سال و سه ماه و بیست روز کار کنند. ولی روزی این حساب و کتاب دقیق سیساندا به هم میخورد. او متوجه میشود که ممکن است مادر تیزپایش بتواند از دویدن پول دربیاورد...
از طریق نگاه راوی داستان، با خانواده او و اهالی دهکدهای کوچک در آفریقا آشنا میشویم و عشق و تلاش بینظیر مادر و مهر و عطوفت جاری در روابط مردمی خونگرم را بهخوبی حس میکنیم.
بنا بر این گزارش، زاویه لوران پتی، نویسنده فرانسوی کتاب، این داستان را هم مانند بسیاری داستانهای دیگرش از ماجرایی واقعی که در روزنامه خوانده الهام گرفته است. او برای آثار متعددش برنده جایزههای بسیار بوده و از جمله چهار جایزه ادبی برای نگارش این کتاب کسب کرده است.
شیرین صفایی مولوی درباره انتخاب این کتاب برای ترجمه گفته است: «آقای پتی نویسندهای نسبتا پرکار است و جایزههای بسیاری هم کسب کرده است. به نظر من، یکی از مشخصههای مهم و جالب کار او این است که داستانها معمولا در نقاط مختلفی از دنیا اتفاق میافتند و اغلب هم از ماجراهایی واقعی الهام گرفته شدهاند. خواننده از خلال داستانهایی همیشه پرکشش، با زندگی در مناطقی اغلب خیلی متفاوت از محیط زندگی خودش آشنا میشود.