- Feb
- 8,748
- 23,195
- مدالها
- 10


تاسوعا در تاریخ شیعه، نهم محرم است و ریشه آن کلمه «تسع» به معنی «نه» میباشد.
از امام صادق «ع» روایت شده که فرمود:
«تاسوعا روزی است که امام حسین «ع» و یارانش در آن روز در کربلا محاصره شدند و سپاه شام پیرامونش حلقهوار گرد آمده و او را از حرکت بازداشتند. پسر مرجانه و عمر بن سعد در آن روز شادمان که لشکری انبوه، به اختیار دارند و حسین «ع» و یارانش را ضعیف شمردند و یقین کردند که دیگر حسین، یار و یاوری ندارد و مردم عراق به مدد او نخواهند آمد.»
سپس فرمود:
«پدرم به فدای آن مستضعف غریب! مقام شامخ و با عظمت حضرت ابوالفضل العباس «ع» فرزند رشید امیرالمؤمنین «ع» و موقعیت خاص ایشان باعث شده است تا یک روز «تاسوعا» بهعنوان یادبود ایشان قرار گیرد.»
ریشه «عاشورا» کلمه «عشر» به معنی «ده» است، عاشورا دهم محرم و روز شهادت حضرت ابی عبداللّه الحسین «ع» میباشد.
عبداللّه بن فضیل هاشمی گوید:
«به امام صادق «ع» عرض کردم:
به چه جهت روز عاشوراء روز مصیبت و غم و اندوه و گریه شد در صورتی که روز وفات پیغمبر «ص» ، فاطمه «ع» ، شهادت امیر المؤمنین «ع» و شهادت امام حسن «ع» این چنین نیست؟»
فرمود:
«به جهت اینکه روز حسین «ع» مصیبتش از هر روزی سنگینتر است، زیرا اصحاب کساء که نزد خداوند از همه آفریدگانش عزیزتر بودند پنج تن بودند و حسین «ع» آخرین آنها بود و چون آن حضرت به شهادت رسید دیگر کسی که مایه عزت مسلمانان و تسلی خاطر آنها باشد نماند و به رفتن او گوئی همه آنها رفتند چنانکه تا او در حیات بود گوئی همه آنها زنده بودند.»
***
بگویم ز بالای این دار میا کوفه ای نور عینم
میا ای عزیز پیمبر امیری امیری حسینم
میا که تمامی کوفه دل و جان آنها ز سنگ است
میان تمامی مردم سخن از نبرد و ز جنگ است
به دستان هر یک بود تیر و خنجر
ببرند در آنجا سر تو ز پیکر
امیری یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا
شنیدم ز دشمن در اینجا که تیر سه شعبه خریدند
شنیدم که با تیر و نیزه شتابان به سویت دویدند
شنیدم که این نانجیبان همهی حرفشان قطع آب است
همهی بیقراریم اینجا برای عزیز رباب است
میاور حسین جان گل احمرت را
بپوشان گلوی علی اصغرت را
امیری یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا
میاور عزیز دل من به همراه خود کودکان را
میاور که با ضرب سیلی نوازش کنند نوگلان را
بگو خواهر تو چهگونه کند قتلتان را نظاره
چهگونه ببیند که اکبر شده جسم او پاره پاره
برای رقیه دلم بیقرار است
دلم خون زدست دل کینهدار است
امیری یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا
الهی حریمت نباشد بدون امیر و سپهدار
الهی نسازند جدا آن دو دستان پاک علمدار
امان از دم بیحیایی امان از شروع جسارت
دم شعلهب خیمها و زمان شروع جسارت
به مرکب بتازند روی جسم اکبر
به نیزه گذارند سر پاک اصغر
امیری یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا
***
***

