وی ادامه داد: یعنی مادر به رغم همه مشکلات باز هم میخواهد به تنهایی مشکلات را حل کند و حاضر نیست که فرزندان را مسؤلیتپذیر بار بیاورد، درست است که رأفت مادرانه هم همین را میگوید اما رأفت واقعی مادرانه و پدرانه میگوید فرزند را طوری تربیت کنید که زیرنظر خودتان برای مقابله با مشکلات تمرین کند برای اینکه بتواند وارد اجتماع شده و ازدواج کند و تشکیل زندگی دهد و او هم بتواند فرزندان و نسل بعد را مسؤلیتپذیر تربیت کند. خوب وقتی که حتی مادری که تلخی مشکلات و نبودن پدر را کشیده به فکر این نیست که فرزندش را برای مقابله با مشکلات آماده کند، مشخص است خانوادهای که مشکلات مالی و اجتماعی ندارند و یا کم فرزند هستند به طریق اولی به این نکته توجه ندارند که فرزندان باید برای زندگی آبدیده شوند و درس زندگی را باید زیر سایه پدر و مادر فرا بگیرند.
این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی همچنین تصریح کرد: لذا این نکته باعث شده که حتی اگر حاکمیت هم (نمیگویم حاکمیت اعم از قوههای مجریه، مقتنه و قضائیه و نهادهای مرتبط و فرهنگساز دخیل نیستند) میخواهم بگویم حتی اگر حاکمیت هم همه امکانات را فراهم کند تا زمانی که آن نگرش در جامعه نگرش صحیحی نباشد و فرزندان با حقوق خودشان آشنا نباشند باز هم مشکل ازدواج حل نخواهد شد، چون مرتب از حقوق و قوانین آنها گفته شده و مسلم است که وقتی دختر این خانواده فقط حقوق خودش را میشناسد و فراتر از آن پسر خانواده دیگر هم فقط حقوق خودش را بشناسد، این دو حقوق در زندگی با یکدیگر درگیر خواهند شد، چون اینجا بحث از تکلیف نیست و خانواده اینگونه فرزندان را تربیت کرده، پس خروجی این است که اگر همه امکانات مالی و قوانین هم مرتب باشد، اما این فرهنگ حاکم بر نگرش تربیت فرزندان اجازه نمیدهد که زندگی خوبی داشته باشند و ما در جاهای دیگر هم این را میبینیم که فرزندان در گرفتن حقوق عادی خودشان هم منتظرند که پدر و مادر دخالت کنند و همه در خدمت و اطاعت آنها باشند.