چالش توصیفات مکان
- نویسنده موضوع - گیتی -
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
- Dec
- 453
- 5,660
- مدال‌ها
- 1
زمینی نرم و آسمانی سرشار از ستارگان چشمک‌زن
موسیقی آرام و لذت بخش و امواجی که با شیطنت انگشتان پا‌هایت را نوازش میکنن
پولک‌هایی از جنس صدف بر روی ماسه‌های دریا!
- Apr
- 2,187
- 19,429
- مدال‌ها
- 5
محرابی فیروزه‌ای رنگ و ترکیب عطر خوش سیب سرخ آمیخته به بوی یاس سجاده‌ای سبز و کاشیهای آبی رنگ.
- Aug
- 6,348
- 45,511
- مدال‌ها
- 23
یه جای نرم با یه پوشش گرم کننده و تاریکی که بهش عادت کنم و در بسته.
به عقب تکیه بدم و منتظرم طلوم بمونم، بعد از این‌که خورشید دلش واسه ماهش تنگ شد بیاد بالا و باز برای چند دقیقه ببینتش، نورش رو از لابه‌لای پرده به داخل بزنه و بگه درسته ماه رو ندارم ولی شما منو دارید. اتاق تاریکم روشن بشه، با خستگی ولی آرامش زیر پتو برم و خودم رو جمع کنم.
یه جای گرم پر محبت با بوی خاص خودش با بوسه مهربونیش و دستایی که برای به آغوش گرفتنم باز می‌کنه و در آخر اون مامانی که میگه:
- نگران نباش.
به عقب تکیه بدم و منتظرم طلوم بمونم، بعد از این‌که خورشید دلش واسه ماهش تنگ شد بیاد بالا و باز برای چند دقیقه ببینتش، نورش رو از لابه‌لای پرده به داخل بزنه و بگه درسته ماه رو ندارم ولی شما منو دارید. اتاق تاریکم روشن بشه، با خستگی ولی آرامش زیر پتو برم و خودم رو جمع کنم.
یه جای گرم پر محبت با بوی خاص خودش با بوسه مهربونیش و دستایی که برای به آغوش گرفتنم باز می‌کنه و در آخر اون مامانی که میگه:
- نگران نباش.
- Nov
- 598
- 9,080
- مدال‌ها
- 3
یه جای خیلی نرم و راحت؛ هوای مرطوب و خنک، کنارم یه لیوان شربت آبلیمو خنک پر از یخ باشه. سرم رو روی بالش نرم فشار بدم و لنگام رو روی هم بندازم.
سرم رو کج کنم و نی توی لیوان شربت رو به دهنم بگیرم و همونطور که دستام رو زیر سرم قرار دادم لیوان رو خالی کنم/:
سرم رو کج کنم و نی توی لیوان شربت رو به دهنم بگیرم و همونطور که دستام رو زیر سرم قرار دادم لیوان رو خالی کنم/:
- Nov
- 2,476
- 37,997
- مدال‌ها
- 5
کنج دل من یک چمن زار خاموش و ساکت بود تا یک سال پیش... ولی حالا پروانه هارو با دستای خودم به دلم راه دادم تا آزادی را احساس کنم! کنج دل من چمن زاری است پر از عطر گل های رز... یکم تخیلی تو دلم ولی پر از عجایب جادویی است! کنج دلم یک گوشش هنوزم سرر و تاریک وه از بی مهری یاری است که گای از چمن زارم کند و رفت. کنج دل من یک رود خروشان دارد که هر وقت خسته شدم کمی پاهایم را در آن رود بگذارم... کنم دل من نه خیلی ساکت و نه خیلی شلوغ! آواز یک قناری همیشه جاری است.
