آموزشی توضیح نماد و نمونه‌هایی از آن

[شاهدخت]

نماد در ادبیات فارسی: نماد، شی‌ء بی‌جان یا موجود جانداری است که هم خودش است و هم مظهر مفاهیمی فراتر از خودش. اگر چه نماد به معنی نشانه است، تفاوت آن با نشانه در آن است که نشانه مفهوم ساده و واحدی را می‌ر‌ساند.

 

[شاهدخت]

آهو: نماد آزادگی و بی‌گناهی؛
اسب: نماد نجابت و هوشیاری
پلنگ: نماد تکبر و بلندپروازی؛
پشه: نماد ضعف و ناتوانی؛
جغد: نماد شومی و نحسی؛
باز: نماد نیک فالی؛
بره: نماد معصومیت؛
خرس: نماد پُر خوری؛
بلبل: نماد شیدایی، عاشقی، و دل‌باختگی؛
۱خرگوش: نماد غفلت؛
بوقلمون: نماد چند رنگی و بی‌ثباتی؛

 

[شاهدخت]

روباه: نماد مکر و حیله؛
بزغاله: نماد شیطنت؛
بز: نماد دانایی؛
سگ: نماد وفاداری؛
ببر: نماد ضعیف‌کُشی؛
شیر: نماد شجاعت و قدرت؛
شترمرغ: نماد بهانه.جویی؛
پرستو: نماد نیکی و بهار؛
شتر: نماد کینه‌توزی؛

 

[شاهدخت]

طوطی: نماد تقلید؛
عقاب: نماد خودپسندی و تکبر؛
کرکس: نماد مفت‌خوری؛
لک‌لک: نماد شادی و نشاط؛
سیمرغ: نماد بلندپروازی و همت؛
زرافه: نماد بلندی؛
کلاغ: نماد شومی، نحسی، و خبرچینی؛
ماهی: نماد زیبایی و امید؛
گربه: نماد بی‌وفایی و دزدی؛
گوسفند: نماد خون‌سردی؛
فیل: نماد یک‌دلی و قدرت؛
گرگ: نماد درندگی و قدرت؛
نهنگ: نماد درندگی و عظمت؛

 

[شاهدخت]

موش: نماد حقارت؛
کفتار: نماد زشتی، نحسی، و پلشتی؛
میمون: نماد تقلید و اطوار؛
مار: نماد خوش ظاهری و بد باطنی؛
عقرب: نماد زیرکی و خودنمایی؛
هما: نماد سعادت و خوش‌بختی؛
قناری: نماد خوشی و شادی؛
قورباغه: نماد زشتی؛
هدهد: نماد مژده‌دهی و خبر خوب؛

 

[شاهدخت]

کرگدن: نماد تنومندی و پُر زوری؛
طاووس: نماد زیبایی و غرور؛
الاغ: نماد نفهمی، کودنی، و سخت‌کاری؛
ملخ: نماد بی‌خیالی و راحت‌طلبی؛
خفاش: نماد جهل، نادانی، و نسیان؛
مگس: نماد مزاحمت و وصلهٔ اضافه بودن؛
دلفین: نماد انسانیت و مهربانی
▫️

 

[شاهدخت]

هما: سعادت
زیتون: صلح و آشتی
نی: انسان غریب و دورافتاده از وطن
باران: رحمت و بخشندگی
لاله: شهید
دریا: عظمت و بخشندگی
بهار: شادابی و طراوت و رویش
باز: فال نیک
باد صبا: خوش خبری و پیام آوری
تاج: سروری و بزرگی

 

[شاهدخت]

کوه: استقامت ، پایداری
آسمان: پاکی
موج: حوادث
آینه: پاک، صفا
آب: روشنایی
خزان (پاییز): افسردگی، غم
گل نیلوفر: عزاداری و ماتم

 

[شاهدخت]

درخت بید: لرزیدن ، اضطراب
درخت سرو: سربلندی ،آزادگی
شب: تاریکی، ظلم، ستم
سبزی(ریحان): تقدس، سرسبزی، پاکی
یخ: سردی، دلمردگی
چشمه: پاکی، زلالی، زایش
گل شقایق: عزا، داغ، سوگواری، محرومیت

 

[شاهدخت]

رود: حرکت، تلاش و تکاپو، زنده بودن
بهار: تجدید حیات، شادابی و طراوت
زمستان: مرگ و نابودی