جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

تبریک تولد دلبندِ انجمن🍰

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته سالروز متولدین کاربران انجمن رمان بوک توسط DLNZ با نام تولد دلبندِ انجمن🍰 ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 640 بازدید, 22 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته سالروز متولدین کاربران انجمن رمان بوک
نام موضوع تولد دلبندِ انجمن🍰
نویسنده موضوع DLNZ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ARMINA
موضوع نویسنده

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
May
3,433
13,007
مدال‌ها
17
Lumii_۲۰۲۵۰۱۲۱_۱۳۵۹۴۶۵۶۸.jpg
صبح زود بود و دلناز با چشمانی نیمه‌باز از تخت بلند شد. در حالی که صدای خروپف‌های زهرا، نگین و باران مثل یک ارکستر ناموزون در اتاق پخش بود. با لبخندی شیطنت‌آمیز به سمت آشپزخانه رفت و شروع به آماده‌سازی صبحانه کرد. امروز روز خاصی بود، روز تولد آرمینا.
دلناز نگاهی به تقویم انداخت و با هیجان گفت:
- بچه‌ها، امروز تولد آرمیناست! باید یه جشن حسابی براش بگیریم.
زهرا که هنوز نیمه‌خواب بود، با چشمانی نیمه‌باز گفت:
- چی؟ تولد کی؟
نگین که همیشه آماده یک ماجراجویی بود، از جا پرید و گفت:
- آرمینا! عالیه. بیا یک برنامه‌ی کامل براش بچینیم.
باران هم با نگاهی خواب‌آلود پرسید:
- مگه هنوز وقت خواب نیست؟
دلناز با خنده گفت:
- باران، اگر کمکم نکنی، کیک رو می‌کوبم تو صورتت تا خوابت بپره.
باران با چشمانی گشاد و ترسان جواب داد:
- باشه باشه، کمک می‌کنم!
دلناز با خنده گفت:
- همین بهتره.
همه تصمیم گرفتند تا خانه را به یک سرزمین شگفت‌انگیز تبدیل کنند. دلناز به آشپزخانه رفت تا کیک مخصوصی بپزد. زهرا و نگین شروع به باد کردن بادکنک‌ها کردند و باران که هنوز کمی گیج بود، گفت:
- بچه‌ها، یکی لطفاً یه لیوان آب به من بده‌. هنوز خوابم.
دلناز با خنده به باران گفت:
- باران، الان وقت خوابه؟ ما کلی کار داریم.
زهرا که با بادکنک‌ها کلنجار می‌رفت، ناگهان یکی از بادکنک‌ها ترکید و همه از ترس پریدند. نگین با صدایی خنده‌دار گفت:
بادکنک‌ها هم اعتراض می‌کنن.
ساعت‌ها گذشت و همه چیز آماده بود. خانه با بادکنک‌ها و ریسه‌ها تزئین شده بود و کیک تولد هم در وسط میز خودنمایی می‌کرد. دلناز با هیجان گفت:
بچه‌ها، وقتی آرمینا از دانشگاه برگشت، همه با هم بگیم:
- سورپرایز.
بالاخره لحظه‌ی بزرگ فرا رسید. آرمینا با چهره‌ای خسته از دانشگاه برگشت. همین‌که در را باز کرد، همه با هم فریاد زدند:
- سورپرایز!
دلناز بلافاصله کیک فرعی را برداشت و با خنده به صورت آرمینا کوبید.
آرمیتا که هنوز در شوک بود، چشمانش را باز کرد و دید که همه دارند از خنده روده‌بُر می‌شوند. دلناز با خنده گفت:
- نترس آرمینا، کیک اصلی رو هم داریم.
سپس کیک واقعی را آورد و همه با هم شروع به خواندن آهنگ تولد کردند. آرمیتا شمع‌ها را فوت کرد و همه به او تبریک گفتند.
باران با خوشحالی گفت:
- بیا یک عکس یادگاری بگیریم.
و همه با هم عکس‌های خوش‌حالی گرفتند.
بعد از جشن، همه دور هم نشستند و از خاطرات گذشته صحبت کردند. زهرا با شیطنت گفت:
- بچه‌ها، ما خیلی خوشبختیم که همدیگه رو داریم.
دلناز تائید کرد:
- درسته، دوستای واقعی همیشه کنار هم هستن.
نگین که هنوز کمی خسته بود گفت:
- حالا که همه چیز تموم شد، می‌تونم برم بخوابم؟
همه با هم خندیدند و جشن تولد با خنده و شادی به پایان رسید.

و امروز زادروز کسی است که با محبت و مهربانی‌اش همیشه دل‌ها را به دست می‌آورد. امیدوارم امروز و همیشه، لبخندهایت پررنگ‌تر از همیشه باشد و لحظاتت سرشار از شادی و خوشبختی.

تولدت پرتکرار
@شهرزاد قصه گو


با محبت،
@DLNZ @WriDet @baran.kh @Negin jamali
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,741
45,649
مدال‌ها
7
تولدت مبارک و پرتکرار شری خوشگله انجمن
روزگارت خوش و دلت خوش باشه عزیزدلم🌹❤️
 

سایه مولوی

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
661
11,111
مدال‌ها
2
تولدت مبارک دختر زیبا و مهربون انجمن زندگیت شیرین و قلبت پر از حس خوب💕🌹
 

رازآفرین

سطح
0
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,127
8,433
مدال‌ها
2
روز‌های تولد همیشه روز‌های شادی هستند. آرزو می‌کنم هر روز تو
مثل روز تولدت باشد، پر از شادی، پر از حرف‌های خوب
آرزو می‌کنم همیشه بهترین‌ها از آن تو باشد، چون تو لایق بهترین‌ها هستی
تولدت مبارک دوست خوبم🎂💖✨️​
 

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار رمان
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,784
15,310
مدال‌ها
6
تولدت مبارک شهرزاد جان انشالله آروز‌هات خاطره بشه💓🦋
 

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,937
53,273
مدال‌ها
12
اوه شهرزادم تولدت مبارک به بهترینا برسی
 

ARMINA

سطح
4
 
منتقد ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,460
15,251
مدال‌ها
11
سلام و درود تولدت مبارک باشه
از طرف من و خواهرم 🌹🌹
@نویسنده- کوچک
اوه شهرزادم تولدت مبارک به بهترینا برسی
تولدت پر تکرار زیبا 🌸🤍
تولدت مبارک شهرزاد جان انشالله آروز‌هات خاطره بشه💓🦋
مرسیییییییی بچهاااا😘🥹🥹🥹😍فدای شما بشم که
مرسی از مهربونیتون
 
بالا پایین