تکست تکست | طنز

[~Fateme.h~]

‏به زودی مهریه در ایران:

.

.

آینه و شمعدون، یک کیلو گوشت چرخ کرده بدون چربی، ده شماره مرغ، به انضمام دو دست کله پاچه کامل، عندالمطالبه

 

[~Fateme.h~]

دختر همسایمون زنگ خونمونو زده،رفتم درو باز کردم
میگم درود بفرمایید، میگه: درود خونه اید؟!!!!
گفتم: نه منو که می بیني آخرین مدل پیغام گیر هستم
لطفا بعد از شینیدن صدای بوق پیغام خودتان را بگذارید!!!

 

[~Fateme.h~]

تو جاده تصادف شده بود…
همه ی جمع شده بودن
منم واسه اينكه صحنه رو از نزديك ببينم
از اون ور داد زدم
گفتم: بريد كنار من پدرشم!!
وقتي رسيدم ديدم اوني كه تو خيابان افتاده يه الاغه!!
هيچي ديگه اون وسط مسطا چندتا خانم و آقا از شدت پاره گي به دليل خنده به درجه رفيع شهادت نائل شدن……
بعله….

 

[~Fateme.h~]

مرد در حال جان دادن بود که به همسرش گفت:باید چیزی را به تو بگویم

زن:لازم نیست

مرد:اما اگر نگویم نمیتوانم آسوده بمیرم و عذاب وجدان رهایم نخواهد کرد

زن:باشه بگو

مرد:من زن دوم دارم

زن با خونسردی گفت :

میدونم همین امروز فهمیدم …

حالا آروم باش تا مرگ موش کارشو بکنه…

 

[~Fateme.h~]

‏یکی از مهم ترین دلایلی که من جورابام نمی‌شورم

اینه که وقتی گم شون می کنم به اسانی از روی بو، جاشون رو پیدا کنم

 

[~Fateme.h~]

‏قبل از ازدواج راجع به زلف و گیسوی یار انواع و اقسام شعرهای عاشقانه میگن

بعد ازدواج یه نخ گیسوی یار اگه تو غذا باشه بشقابو تو حلقش میکنن

 

[~Fateme.h~]

شب یلدا شوهر خالم برا وامش انقد با حافظ استخاره کرد که دیگه خود حافظ از تو لوله بخاری امد بیرون گفت:

بیشعور من از شرایط وام‌هاي‌ بانک اطلاعی ندارم انقد منو باز و بسته نکن

 

[~Fateme.h~]

ﯾﻪ بار ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﺷﻤﺎﻝ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ؛ ﯾﻪ ﺩﻓﻪ ﯾﻪ ﮔﺎﻭ ﭘﺮﯾﺪ ﻭﺳﻂ
ﺟﺎﺩﻩ ﻣﻨﻢ ﻣﺤﮑﻢ ﺯﺩﻡ ﺭﻭ ﺗﺮﻣﺰ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺎﮐﯽ ﺷﺪﻡ
ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﻮﻕ ﺯﺩﻥ ؛ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ
ﻋﯿﻦ ﺑﺰ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻨﻮ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻪ ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺟﺬﺑﺶ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﮔﺎﻭﻩ ﯾﻪ ﻧﮕﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ، ﯾﻪ ﻧﮕﺎ ﺑﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ
ﻣﺤﻞ ﻋﺒﻮﺭ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ؛ ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﻪ ﻧﺸﻮﻧﻪ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺗﮑﻮﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ
ﺭﻓﺖ :»