در برکه پر از قو
کنار مخمل سبز چمن
همبال با آرزوها
دست در دست تو
بر مدار عشق می رقصم
قلبم چون قلب آهو
ارتعاش نگاهت
صاعقه ی احساس را
درونم می دواند
با رقص لزگی ترک
جریان عشق
در رگانم جاری می شود
تو می ایستی
در التهاب نگاهم
تا کف بزنی
با نگاهت چنگ می گیرد
احساس رنگین کمانم
من پایکوبی می کنم
تا تو از تلاطم عشق
چون خوشه ی انگور
بر روی لبانم
شهد شیرین بریزی....