عنوان: جایی میان فالها |
دلنویس: تابان دخت |
ژانر: تراژدی |
خلاصه: من با بوق و ماشین خو گرفتهام، هم بازی من فالهای حافظ بودند، قرمز رنگ مورد علاقهام بود و گل، نماد پول برایم … |
تکهای از اثر: جعبه ای که نان شبم به او بسته است را برمیدارم؛ نگاهی به زمان می اندازم. دو دقیقه… دو دقیقه وقت دارم برای پول درآوردن. دو دقیقه… امثال ما قدر زمان را بیشتر می دانند… نه؟ تقه ای به شیشه تمیزش میزنم، آرام به پایین می لغزد. دخترکی زیبا رو پیش چشمم پدیدار می شود. بسته فال ها را به طرفش دراز میکنم؛ یکی برمی دارد. به دنبال پول می گردد. و من محو آن کودکی می شوم که در آغوش گرمی در حال خندیدن است. |
لینک: |