جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

متفرقه جملاتی از کتاب وقتی نیچه گریست

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط DELVIN با نام جملاتی از کتاب وقتی نیچه گریست ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 389 بازدید, 10 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع جملاتی از کتاب وقتی نیچه گریست
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELVIN
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
جملاتی از کتاب وقتی نیچه گریست
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
برویر در‌‌حالی که بازویش را بیش‌تر به خود نزدیک می‌کرد، گفت: «هرگز از رد کردن دعوتی تا این اندازه افسوس نخورده بودم. ولی وقت آن رسیده که برگردم و تنها هم برگردم. همسر دوست‌‌داشتنی ولی نگرانم، حتما پشت پنجره منتظر است و من وظیفه‌‌ی خود می‌‌دانم که نسبت به عواطف او حساس باشم.»
لو بازویش را بیرون آورد، محکم و قاطع روبه‌‌روی او ایستاد و گفت: البته، اما کلمه‌‌ی “وظیفه” برای من سنگین و طاقت‌‌فرساست. من هم وظایفم را در یک چیز ــ ابدی کردن آزادی‌‌ام ـــ خلاصه کرده‌‌ام.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
گر‌‌چه این عبارت به نظر برویر جسورانه و مردانه بود، ولی هرچه به زبان این زن جاری می‌‌شد بی‌‌عیب‌ونقص و عادی‌‌ترین روش زندگی و تکلم به نظر می‌‌آمد
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
برتا زنی است با شخصیت نابالغ و از نظر جنسی رشد‌‌نیافته، کودکی که ناشیانه به قالب زنی درآمده است.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
برویر احساس کرد سرخ شده است و دیگر نمی‌‌تواند نگاه خیره‌‌ی او را تاب آوَرَد. «آن‌چه سعی دارم بگویم این است که شاید هدفم از این سخن گفتن غیرمستقیم، تنها طولانی کردن زمانی است که با شما سپری می‌کنم»
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
ناگهان ذهن برویر دست از پرگویی برداشت. او زنی بود با زیبایی غیرمعمول: پیشانی برجسته، چانه‌ای محکم‌‌ و خوش‌‌تراش، چشمانی به رنگ آبی روشن، لبانی شهوانی و گیسوانی که از روشنی، نقره‌‌فام می‌‌نمود و چنان بی‌‌پروا بالای سر جمع شده بود که گوش‌ها و گردن بلند و ظریف‌ش را نمایان کرده بود. برویر با اشتیاقی خاص، مجذوب طره‌‌های مویی شد که با سرکشی از هر طرف پایین ریخته بود.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
من نیز با مرزهای خویش مواجهم. محدودیت در برقراری ارتباط.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
این زن، لو سالومه، ذهنم را مورد هجوم قرار داده و در آن خانه کرده است. هنوز نتوانسته‌‌ام او را بیرون برانم. روز و حتی ساعتی نیست که به او فکر نکنم.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
نیچه بانگ زد: «حقیقت با حروف درشت! فراموش کردم بگویم یوزف، که هنوز مانده است تا دانشمندان بیاموزند که حقیقت نیز خود وهمی بیش نیست، وهمی که بی آن نمی‌‌توان زیست.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,756
32,215
مدال‌ها
10
از آموزه‌‌های آن روز، این بصیرت از همه نیرومندتر بود که متوجه شدم من به برتا مربوط نیستم، بلکه به معانی‌‌ای متصل هستم که خود به او نسبت داده‌‌ام، معانی‌‌ای که هیچ ارتباطی به او ندارند. تو مرا متقاعد کردی که هرگز او را آن‌‌چنان که بود ندیده‌‌ام؛ که هیچ‌‌یک از ما حقیقتاً دیگری را آن‌‌طور که هست نمی‌بینیم.
 
بالا پایین