- Sep
- 29
- 303
- مدالها
- 1
داستانک: حسرتِ دلِ من
ژانر: اجتماعی، تراژدی
نویسنده: پارلا سعیدی
عضو گپ نظارت S.O.W(۱۱)
خلاصه: من همان دختری بودم که مغرور، اما دل نازک بود. همانی که نه لج کرد و نه حرفی میان نامردیهای زمانه زد… همانی که زبان داشت اما جرئت بیان حرفی را نداشت، و اگر داشت آن را حراف میدانستند؛ همانی که با چشمهای براق شده پشت پا زد به دل بیچارهاش تا نگاهش، روی لباسی گران قیمت ننشیند و حسرت نشود یک آجر از کوه غرورش… تو که میدانی من فقط یک دختر بودم با دلی نازک، تو چه میدانی دختر بودن یعنی چی!
ژانر: اجتماعی، تراژدی
نویسنده: پارلا سعیدی
عضو گپ نظارت S.O.W(۱۱)
خلاصه: من همان دختری بودم که مغرور، اما دل نازک بود. همانی که نه لج کرد و نه حرفی میان نامردیهای زمانه زد… همانی که زبان داشت اما جرئت بیان حرفی را نداشت، و اگر داشت آن را حراف میدانستند؛ همانی که با چشمهای براق شده پشت پا زد به دل بیچارهاش تا نگاهش، روی لباسی گران قیمت ننشیند و حسرت نشود یک آجر از کوه غرورش… تو که میدانی من فقط یک دختر بودم با دلی نازک، تو چه میدانی دختر بودن یعنی چی!
آخرین ویرایش توسط مدیر: