جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار حسین گلچین

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ~Fateme.h~ با نام حسین گلچین ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 43 بازدید, 5 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع حسین گلچین
نویسنده موضوع ~Fateme.h~
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ~Fateme.h~
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
حسین گلچین
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(برابرش)

ناقابل است واژه‌ی زيبا برابرش
هيچ است بی‌مبالغه دنيا برابرش

تا بوسه‌ای نثار قدم‌های او کند
در سجده است يكسره دريا برابرش

با یک نهيب ابر به خود جمع می‌شود
خورشيد اگر دراز كند پا برابرش

در دسته‌های دايره تعظيم می‌كنند
سلول‌های آب گوارا برابرش

آیینه با تمام وجودش دلی‌ست كه:
تبديل می‌شود به تماشا برابرش

پا می‌شود خزان زرافشان به احترام
در هيأت بهار شكوفا برابرش

با ياد او غزل چه فراوان سروده‌ام
دارد ولی لیاقت صدها برابرش

مانند دختری دم بختم چگونه اين
سینی چای را ببرم تا برابرش؟

"حسین گلچین"
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(نقیضه طنز)

باز این چه کشوری ست که اینگونه در غم است؟!
باز این چه حال و روز و چه اوضاع درهم است؟!

باز این چه تحفه ای ست که در عنفوان گور
در این توهّم است که چنگیز عالم است؟!

انگار قبلِ بودنش آدم نداشتیم
یا بعد از اینکه جان بدهد قحط آدم است

«گندش به اتّفاق شرارت جهان گرفت»
داروغه ای که بر همه ملّت مقدّم است

از اختلاس کردنِ مسئول چاره نیست
دستور داده اند، به این کار ملزم است

هر ک.س که راستگوست مجازات می شود
هر ک.س دروغگوست مقامش معظّم است

مدّاح و شیخ هر دو حریص و محلّ کسب
دکّان تیره ای ست که نامش محرّم است

واعظ دلش برای من و تو نسوخته
منظورش از بهشت دقیقاً جهنّم است
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
اینها اگرچه هُرهُری و سست عنصرند
مشتی که بر دهان بنوازند محکم است

اینجا برای داشتن لقمه ای حلال
هر قدر هم تلاش کنی باز هم کم است

حاجی ناهار بوقلمون میل کرده اند
همسایه پای سفره ای از آب و شلغم است

انگار ما جماعتِ کِشتی شکسته ایم
از بس به سیل، زلزله ای نیز منضم است

بعد از غم است نوبت شادی، بلی؛ ولی
اینجا غمش که می گذرد وقت ماتم است

«ای بی خبر! نکوش که صاحب خبر شوی»
قلّابی است مدرک آنکس که اعلم است

اصلاً خدا به داد خلایق نمی رسد
از بخت بد، گمان کنم او هم معمّم است

-«زَوَّجْتُكَ..؛ قَبِلْتُ..»- بمیر ای زمانه که
طفلی به پیرمرد نود ساله محرم است.

"حسین گلچین"
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
و افتخار من اين بس كه ناگهان شده‌ام
به باور همه با يک نگاه خام شما

كبوترانه به شوق از هزار فرسخ خود
پريده‌ام كه بيايم به پشت بام شما

هميشه منتظرم تا كه تور پهن كنی
اگرچه دانه نباشد ميان دام شما

تمام عالم و آدم، تمام بود و نبود
فدای لفظ سلام من و سلام شما

چقدر نامه ی من شاعرانه شد؛ باری
به روی فرق سر بنده باد گام شما

و مژده مژده كه آپارتمان مهيّا شد
و بانک گفته كه آماده است وام شما

"حسين گلچين"
 
موضوع نویسنده

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,427
10,324
مدال‌ها
6
(داماد رفته باشد)

ای وای بر عروسی کز یاد رفته باشد
از پای سفره ی عقد داماد رفته باشد

هنگام خطبه ی عقد آن لحظه ی تأنی
داماد بی مروّت چون باد رفته باشد

گفتند شغل داماد تدریس فقه باشد
باور نمی‌توان کرد استاد رفته باشد

افزود: احتمالاً سیل آمده ست جایی
ایشان بدو برای امداد رفته باشد

می‌گفت دختری که: محض صدای موزیک
شاید به زور گشت ارشاد رفته باشد

با خنده گفت مردی: چون ازدواج اسیری ست
شاید از این اسارات آزاد رفته باشد

یک پیرزن نظر داد: حتماً خمار بوده
بهتر که لندهورِ معتاد رفته باشد
 
بالا پایین